Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
compatible
U
زیردستگاهی که در رابطه باکل دستگاه عملکرد مناسبی دارد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
backlit display
U
واحد نمایش کریستال مایع که برای بهبودبخشیدن به شدت تصویرنور مناسبی دارد
sugar daddy
U
مرد مسن و پولدار که با زن جوانتر رابطه دارد
sugar daddies
U
مرد مسن و پولدار که با زن جوانتر رابطه دارد
spool
U
Operations SimultaneousPeripheral Line On عملکرد دستگاه جانبی همزمان به صورت درون خطی
spools
U
Operations SimultaneousPeripheral Line On عملکرد دستگاه جانبی همزمان به صورت درون خطی
two way alternate operation
U
عملکرد متناوب دو طرفه عملکرد جانشین دوگانه
phillips curve
U
شکلی غیرخطی بوده و در حقیقت نشان میدهد که یک رابطه جانشینی بین تورم و بیکاری وجود دارد
tuner
U
زیردستگاهی که تنها فرکانس مطلوب را گرفته و بقیه را ردمیکند
tuners
U
زیردستگاهی که تنها فرکانس مطلوب را گرفته و بقیه را ردمیکند
head stock
U
قطعهای که قسمت مهم دستگاه بر ان قرار دارد
wagners law
U
براساس این قانون که توسط اقتصاددان المانی بیان شده رابطه مستقیمی بین افزایش مخارج دولت و افزایش رشد وتوسعه اقتصادی وجود دارد
infelicity
U
نا مناسبی
hoppers
U
وسیلهای که کارت پانچ ها را نگه می دارد و آنها را به دستگاه خواننده میدهد
hopper
U
وسیلهای که کارت پانچ ها را نگه می دارد و آنها را به دستگاه خواننده میدهد
psychomancy
U
رابطه با روح رابطه ارواح باهم
multitasking
U
عملکرد چند وفیفهای عملکرد چند تکلیفی
law of demand
U
براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
equation of exchange
U
همچنین نگاه کنید به "رابطه فیشر "معادله مبادلات بیان رابطه بین حجم پول در گردش سرعت گردش پول
performance standard
U
معیارهای عملکرد معیارهای اجرای کار یاعملکرد یکان یا دستگاه معیارهای اجرای کار
monetarists
U
طرفداران مکتب پولی گروهی که معتقدند که سیاست پولی در رابطه باایجاد ثبات اقتصادی و تثبیت اشتغال و درامد نقش موثرتری نسبت به سیاست مالی دارد . همچنین این عده اعتقاد دارند که اقتصاد بخودی خود تثبیت خواهد شد
scalar
U
متغیری که یک مقدارمجزا منتسب به خود دارد. یک مقدارمجزا پایه دارد. بردار دویا چند مقدارجهت دار دارد
nexus
U
رابطه رابطه داخلی
receivers
U
وسیله الکترونیکی که میتواند سیگنالهای ارسالی را تشخیص دهد و به صورت مناسبی نمایش دهد
receiver
U
وسیله الکترونیکی که میتواند سیگنالهای ارسالی را تشخیص دهد و به صورت مناسبی نمایش دهد
I am done with you.
U
رابطه بین من و تو تمام شد!
[رابطه بین دوست پسر و دوست دختر]
I am
[have]
finished with you.
U
رابطه بین من و تو تمام شد!
[رابطه بین دوست پسر و دوست دختر]
defect skipping
U
روش مشخص کردن و برچسب گداری شیارهای حساس مغناطیسی در حال ساخت تا استفاده نشوند. اشاره به شیار بعدی مناسبی که قابل استفاده است
sysgen
U
فرایند تغییر سیستم عامل عمومی دریافت شده ازفروشنده به سیستم مناسبی که نیازهای یکپارچه استفاده کننده را براورده می سازدتولید سیستم
operation
U
عملکرد
revenue operation
U
عملکرد
performances
U
عملکرد
processes
U
عملکرد
process
U
عملکرد
method of operation
U
عملکرد
turn over
U
عملکرد
worked
U
عملکرد
work
U
عملکرد
throughput
U
عملکرد
performance
U
عملکرد
transformer operation
U
عملکرد یا طرزکارترانسفورماتور
furnace operation
U
عملکرد کوره
dyadic operation
U
عملکرد دوتایی
maximum performance
U
عملکرد حداکثر
loss marking operation
U
عملکرد زیانبار
indirect operation
U
عملکرد غیرمستقیم
machine operating
U
عملکرد ماشین
attended operation
U
عملکرد با مراقب
logical operation
U
عملکرد منطقی
telephone operation
U
عملکرد تلفن
feature
U
ویژگی عملکرد
feature of performance
U
ویژگی عملکرد
monadic operation
U
عملکرد یگانه
computer operation
U
عملکرد کامپیوتری
returns
U
عملکرد کارکرد
returning
U
عملکرد کارکرد
returned
U
عملکرد کارکرد
return
U
عملکرد کارکرد
operating lever
U
اهرم عملکرد
continous operation
U
عملکرد پایدار
concurrent operation
U
عملکرد همزمان
monadic operation
U
عملکرد تکین
operation analysis
U
تحلیل عملکرد
parallel operation
U
عملکرد موازی
operating panel
U
تابلوی عملکرد
performance appraisal
U
عملکرد سنجی
unattended operation
U
عملکرد بی مراقب
binary operation
U
عملکرد دودوئی
reatrain
U
عملکرد توام
on line operation
U
عملکرد درون خطی
fixed point operation
U
عملکرد با ممیز ثابت
one way only operation
U
عملکرد فقط یک طرفه
performance rating
U
درجه بندی عملکرد
operating speed
U
سرعت عملکرد کار
operation
U
وابسته به عمل عملکرد
two way simultaneous operation
U
عملکرد همزمان دو طرفه
illegal operation
U
عملکرد غیر قانونی
electrically operated chuck
U
سه نظام با عملکرد الکتریکی
ratings
U
نحوه عملکرد مجاز
binary arithmetic operation
U
عملکرد ریاضی دودویی
multiprogramming
U
عملکرد چند برنامهای
input output operation
U
عملکرد ورودی- خروجی
multisequencing
U
عملکرد چند ترتیبی
multitasking
U
عملکرد چند تکلیفی
uniprogramming system
U
سیستم عملکرد تک برنامهای
rating
U
نحوه عملکرد مجاز
off line operation
U
عملکرد برون خطی
even-handed treatment
U
رفتار
[عملکرد]
عادلانه
social audit
U
ارزیابی عملکرد اجتماعی موسسه
multiprogramming system
U
سیستم عملکرد چند برنامهای
synchro
U
دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
rawin
U
دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
attitude director indicator
U
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
meteorograph
U
دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
transponder
U
فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator
U
دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
all mains set
U
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
printed
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
print
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
semaphore
U
دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
ac dc set
U
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
prints
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
chunking along
U
عملکرد یک برنامه طویل الاجراو قابل اطمینان
duplex operation
U
کارکرد یا عملکرد دوبل مکالمه تلفنی دو طرفه
. The car is gathering momentum.
U
اتوموبیل دارد دور بر می دارد
quad density
U
تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
equilibrator
U
دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
compressor
U
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
facsimile recorder
U
دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
compressors
U
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
pulmotor
U
دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
peripheral device
U
دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
contingence
U
رابطه
equations
U
رابطه
equation
U
رابطه
respects
U
رابطه
respect
U
رابطه
relevance
U
رابطه
correlation
U
رابطه
relevancy
U
رابطه
relation
U
رابطه
linkages
U
رابطه
linkage
U
رابطه
connection
U
رابطه
connexions
U
رابطه
relationship
U
رابطه
bond
U
رابطه
relationships
U
رابطه
cruise control
U
کنترل عملکرد موتور برای بدست اوردن بیشترین راندمان قدرت و مصرف سوخت
control unit
U
قسمتی از یک کامپیوتر که عملکرد صحیح واحدهای اریتمتیک نگهداری و انتقال اطلاعات را کنترل میکند
numeric keypad
U
یک وسیله ورودی که مجموعهای از کلیدهای رقم دهدهی وکلیدهایی با عملکرد مخصوص را استفاده میکند
magnetometer
U
مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
Walls have ears
<idiom>
U
دیوار موش دارد و موش گوش دارد
[اصطلاح]
labor theory of value
U
براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
liaises
U
رابطه داشتن
liaised
U
رابطه داشتن
liaise
U
رابطه داشتن
corresponds
U
رابطه داشتن
corresponded
U
رابطه داشتن
contractual relationship
U
رابطه قراردادی
preattunement
U
وفق
[رابطه ای]
correspond
U
رابطه داشتن
liaising
U
رابطه داشتن
correlation
U
ضریب رابطه
privity of contract
U
رابطه متعاقدین
transitive
U
رابطه مجازی
commutation relation
U
رابطه جابجایی
causal relationship
U
رابطه علی
causal link
U
رابطه سببیت
preattunement
U
هم کوکی
[رابطه ای]
mutual relationship
U
رابطه متقابل
preattunement
U
هم آهنگی
[رابطه ای]
de broglie relation
U
رابطه دوبروی
trade-off
U
رابطه جایگزینی
trade off
U
رابطه جایگزینی
trade-offs
U
رابطه جایگزینی
relationship
U
رابطه
[ریاضی]
positive relation
U
رابطه مستقیم
positive relation
U
رابطه مثبت
negative relation
U
رابطه معکوس
negative relation
U
رابطه منفی
definitional equation
U
رابطه تعریفی
cash nexus
U
رابطه نقدی
transitive
U
رابطه غیرمستقیم
functional relation
U
رابطه تابعی
liaisons
U
رابطه نامشروع
liaisons
U
بستگی رابطه
equivalence relation
U
رابطه هم ارزی
relations of production
U
رابطه تولید
relation learning
U
رابطه اموزی
relation
U
رابطه نسبت
interrelationship
U
رابطه متقابل
interrelationships
U
رابطه متقابل
lesbianism
U
رابطه جنسی زن با زن
fiduciary relationship
U
رابطه امانی
liaison
U
بستگی رابطه
liaison
U
رابطه نامشروع
sonship
U
رابطه فرزندی
arithmetic relation
U
رابطه حسابی
tie
U
رابطه برابری
symbiotic relation
U
رابطه همزیستی
lead lag relation
U
رابطه سبقت
functional relationship
U
رابطه تابعی
flow formula
U
رابطه جریان
interrelation
U
رابطه متقابل
terms of trade
U
رابطه مبادله
linear relationship
U
رابطه خطی
incommunicable
U
بدون رابطه
ties
U
رابطه برابری
mil formula
U
رابطه میلیمی
monotonic relation
U
رابطه همسو
bode's relation
U
رابطه بود
mil relation
U
رابطه میلیمی
binary relation
U
رابطه دوتایی
mil relation
U
رابطه میلیم
system follow up
U
ارزیابی و بررسی مستمرسیستم جدید نصب شده به منظور مشاهده میزان عملکرد ان طبق طرح
performance factor
U
ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
gun slide
U
دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
arresting gear
U
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
rheostat
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostatic
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com