English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
harpoon U زوبین مخصوص صیدنهنگ
harpoons U زوبین مخصوص صیدنهنگ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
darted U زوبین
dart زوبین
darting U زوبین
gavelock U زوبین
javelineer U زوبین دار
javelin U زوبین پرتاب نیزه
darting U پیکان یا زوبین کوچک بازی
darted U پیکان یا زوبین کوچک بازی
dart U پیکان یا زوبین کوچک بازی
lute U گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lutes U گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
writes U وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
write U وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil U روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
typefaces U مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typeface U مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
graphics U کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
registering U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
register U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registers U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
deleting U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
delete U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deletes U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleted U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
embedded code U کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
dispersal airfield U فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
aerospace projection operations U عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
especial U مخصوص
special U مخصوص
vest pocket U مخصوص
particulars U مخصوص
particular U مخصوص
favourites U مخصوص
franc U حق مخصوص
specific U مخصوص
franchises U حق مخصوص
franchise U حق مخصوص
specifics U مخصوص
francs U حق مخصوص
favourite U مخصوص
favorites U مخصوص
extra special U مخصوص
special corrections U تصحیحات مخصوص
specific gravity U ورن مخصوص
specific capacity U فرفیت مخصوص
special passport U پاسپورت مخصوص
game U کامپیوتر مخصوص
density U جرم مخصوص
marque U علامت مخصوص
special troops U یکانهای مخصوص
special sheaf U مروحه مخصوص
special session U جلسه مخصوص
special services U خدمات مخصوص
general U معمولی و نه مخصوص
generals U معمولی و نه مخصوص
densities U جرم مخصوص
special drawing right U حق برداشت مخصوص
specific search U شناسایی مخصوص
specific weight U وزن مخصوص
proper U مخصوص مقتضی
specific resistivity U مقاومت مخصوص
specific energy U انرژی مخصوص
idiosyncrasy U حال مخصوص
idiosyncrasies U حال مخصوص
heavy-duty U مخصوص کارسنگین
heavy duty U مخصوص کارسنگین
specific gravities U وزن مخصوص
specific gravities U ورن مخصوص
specific gravity U وزن مخصوص
special damage U خسارت مخصوص
marque U مدل مخصوص
special U مخصوص خاص
specific U مخصوص معین
favourite or vor U ویژه مخصوص
favorite U مخصوص سوگلی
exempted station U یکان مخصوص
Afro pick شانه مخصوص فر
bolt U پیچ مخصوص قفل کردن در
dry gap bridge U پل مخصوص اب بریدگی
parts peculiar U قطعات مخصوص
habiliments U لباس مخصوص
maid in waiting U پیشخدمت مخصوص
low resistivity U مقاومت مخصوص کم
specially U مخصوص خاص
idoneous U مختص مخصوص
idiocrasy U حالت مخصوص
unit weight U وزن مخصوص
g man U بازرس مخصوص
specifics U مخصوص معین
aides-de-camp U اجودان مخصوص
aide-de-camp U اجودان مخصوص
selective signalling U ارتباط مخصوص
valetdechambre U پیشخدمت مخصوص
built in jack U جک مخصوص نصب
bluck density U وزن مخصوص
chorea U تشنج مخصوص
resistivity U مقاومت مخصوص
terminologies U اصطلاح مخصوص
aide de camp U اجودان مخصوص
terminology U اصطلاح مخصوص
deffered maintenance U نگهداری مخصوص
weightless U دارای وزن مخصوص کم
blower U ماشین مخصوص دمیدن
jemmy U دیلم مخصوص دزدان
lecterns U میز مخصوص قرائت
lectern U میز مخصوص قرائت
prerogative U امتیاز مخصوص حق ارثی
jemmies U دیلم مخصوص دزدان
target arrow U تیر مخصوص تیراندازی
prerogatives U امتیاز مخصوص حق ارثی
specific electrical conductivity U هدایت الکتریکی مخصوص
teleplay U نمایشنامه مخصوص تلویزیون
tacamahaca U بلسان مخصوص بخورمعطر
handrails U نرده مخصوص دستگیره
handrail U نرده مخصوص دستگیره
nursery rhymes U اشعار مخصوص کودکان
nursery rhyme U اشعار مخصوص کودکان
freestone U سنگ مخصوص تراش
specific permeability U قابلیت نفوذ مخصوص
subcaliber range U میدان تیر مخصوص
tacamahac U بلسان مخصوص بخورمعطر
towline U طناب مخصوص صیدبالن
spitton U فرف مخصوص تف کردن
hollered U صدای مخصوص هر حیوان
hollering U صدای مخصوص هر حیوان
holler U صدای مخصوص هر حیوان
klister U واکس مخصوص کف اسکی
effective unit weight U وزن مخصوص موثر
dump box U فرف مخصوص زباله
dry density U وزن مخصوص خشک
processor U پردازنده جانبی مخصوص
cycle spanner U اچار مخصوص تعمیردوچرخه
cuisse U زره مخصوص ران
cuish U زره مخصوص ران
crewel U نخ تابیده مخصوص قلابدوزی
conductibility U ضریب هدایت مخصوص
columbia round U تیراندازی مخصوص زنان
catcher's box U محوطه مخصوص توپگیر
cargo liners U خط کشتیرانی مخصوص بار
canalboat U قایق مخصوص کانال
built up edge U لبه مخصوص نصب
boot band U کش مخصوص گتر شلوارنظامی
pricket U شمع مخصوص شمعدان
poolroom U اطاق مخصوص بیلیاردانگلیسی
melinite U مخصوص تهیه چاشنی
jacklight U نورافکن مخصوص ماهیگیری
insulativity U مقاومت ایزولاسیون مخصوص
oil color U روغن مخصوص نقاشی
one horse U مخصوص یک اسب بی مایه
opera glass U دوربین مخصوص اپرا
opiumden U محل مخصوص تریاکها
harrier U تازی مخصوص شکارخرگوش
pack saddle U زین مخصوص بار
particle density U وزن مخصوص حقیقی
g suit U لباس مخصوص هوانوردی
phonograph connection U پریز مخصوص پیکاپ
fisherman's bend U گره مخصوص قایقرانی
finishing limes U اهک مخصوص اندود
exception reporting U گزارش گیری مخصوص
bird cage U ماسک مخصوص خط نگهدار
attack cargo ship U ناوحمل و نقل مخصوص تک
ashpit U چاله مخصوص خاکستر
special ammunition U مهمات مخصوص یا ویژه
special area U منطقه پرواز مخصوص
special jury U هیئت منصفه مخصوص
podiums U بالکن جایگاه مخصوص
podium U بالکن جایگاه مخصوص
respective U بترتیب مخصوص خود
special libraries association U انجمن کتابخانههای مخصوص
slang U بزبان یا لهجه مخصوص
special operations U عملیات مخصوص یا ویژه
lady-in-waiting U مستخدمه مخصوص ملکه
lady in waiting U مستخدمه مخصوص ملکه
ladies-in-waiting U مستخدمه مخصوص ملکه
hollers U صدای مخصوص هر حیوان
special weapons U جنگ افزار مخصوص
kitchen gardens U باغ مخصوص سبزیکاری
silk U نخ ابریشم مخصوص طراحی
jargon U اصطلاحات مخصوص یک صنف
armlet U زرهء مخصوص دست
anvil block U سندان مخصوص اهنگری
all weather hood U کلاهک مخصوص هوا
alemannic U لهجهء مخصوص المانی
acetarious U سبزیهای مخصوص سالاد
skeeter U قایق مخصوص روی یخ
sla U انجمن کتابخانههای مخصوص
sign languages U زبان مخصوص کرها
sign language U زبان مخصوص کرها
boudoirs U اطاق کوچک مخصوص زن
boudoir U اطاق کوچک مخصوص زن
gaskets U نوعی ابزار مخصوص
gasket U نوعی ابزار مخصوص
tramlines U خط مخصوص واگن برقی
tramline U خط مخصوص واگن برقی
kitchen garden U باغ مخصوص سبزیکاری
significance U معنای مخصوص دارد
spud U تیشه مخصوص کندن یخ
registers U 1-محل مخصوص درCPU
registering U 1-محل مخصوص درCPU
a special menu U صورت غذای مخصوص
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com