English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
First Ladies U زنی که در رشتهی خود ممتاز باشد
First Lady U زنی که در رشتهی خود ممتاز باشد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
court rug U فرش تالاری یا درباری [این نوع فرش از نفیس ترین و گران ترین فرش ها می باشد و دارای نقش ها و طرح های عالی با نخ ممتاز بوده و فقط بصورت سفارشی برای محل های خاص بافته می شود.]
prizes U ممتاز
prizing U ممتاز
elite U ممتاز
distinguished U ممتاز
ditinct U ممتاز
superiors U ممتاز
first class U ممتاز
gilt edge U ممتاز
eximious U ممتاز
of d. U ممتاز
cordon bleu U ممتاز
summa cum laude U ممتاز
privieged U ممتاز
superior U ممتاز
immense U ممتاز
privileged U ممتاز
prize U ممتاز
advantageous U ممتاز
pre-eminent U ممتاز
preferential U ممتاز
distinct U ممتاز
first-rate U ممتاز
prized U ممتاز
knockout U ممتاز
distinctive U ممتاز
recherche U ممتاز
knockouts U ممتاز
excellent U ممتاز
a closed mouth catches no flies <proverb> U تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
moored mine U مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
preferential claims U طلب ممتاز
scholars U شاگر ممتاز
preference shares U سهام ممتاز
preferred creditor U طلبکار ممتاز
privieged operation U عمل ممتاز
privileged mode U حالت ممتاز
privileged share U سهم ممتاز
first class brick U اجر ممتاز
privileged shares U سهام ممتاز
privileged mode U وجه ممتاز
privileged instruction U دستورالعمل ممتاز
privieged program U برنامه ممتاز
selected U ممتاز منتخب
selects U ممتاز منتخب
select U ممتاز منتخب
privileged creditor U طلبکار ممتاز
preferred shares U سهام ممتاز
preferred stock U سهم ممتاز
forehands U قسمت ممتاز
forehand U قسمت ممتاز
scholar U شاگر ممتاز
illustrious U درخشان ممتاز
sharp shooter U تیرانداز ممتاز
toppings U عالی ممتاز
topping U عالی ممتاز
distinguished unit U یکان ممتاز
sovereigns U خوب و ممتاز
hotdog U ورزشکار ممتاز
selectman U شخص ممتاز
experts U تیرانداز ممتاز
expert U تیرانداز ممتاز
pererence U سهم ممتاز
PR U سهام ممتاز
high resistance cement U سیمان ممتاز
good U ممتاز ارجمند
unprivileged U غیر ممتاز
gilt edged U مقدم ممتاز
gilt-edged U مقدم ممتاز
sovereign U خوب و ممتاز
hotter U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hot U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hottest U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
preference bonds U اوراق قرضه ممتاز
whizbang U ممتاز خارق العاده
expert badge U نشان تیرانداز ممتاز
whizzbang U ممتاز خارق العاده
distinguished service cross U نشان خدمت ممتاز
distinguished flying cross U نشان ممتاز پرواز
escutcheon U سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
showpiece U نمونه ممتاز ویژه نمایش
classing U گروه وزنی ورزشکار ممتاز
discriminate U با علائم مشخصه ممتاز کردن
discriminated U با علائم مشخصه ممتاز کردن
discriminates U با علائم مشخصه ممتاز کردن
showpieces U نمونه ممتاز ویژه نمایش
classes U گروه وزنی ورزشکار ممتاز
class U گروه وزنی ورزشکار ممتاز
eclipse award U جایزه سوارکار ممتاز سال
classed U گروه وزنی ورزشکار ممتاز
edward j. neil award U جایزه بوکسور ممتاز سال
hotbed U بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbeds U بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
accessit U امتیازی که به شاگردان ممتاز داده میشود
imperfect competition U حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
open back U [نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
laptop U کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
lapheld U کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
wellŠsuppose it is so U خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
Zel-i Sultan vase U طرح گلدان ظل السلطان [این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
karachoph design U لچک ترنج کاراچف [این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
valedictorians U دانشجوی ممتاز فارغ التحصیل که خطابه جشن فارغ التحصیلی را میخواند
valedictorian U دانشجوی ممتاز فارغ التحصیل که خطابه جشن فارغ التحصیلی را میخواند
charge U عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charges U عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
rool crush U اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
cobb doglas production function U ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
shaggy ugs U فرش های با پرز بلند [این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
denial U تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
denials U تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
armistise U متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
gini coefficient U شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
any old thing U هر چه باشد
incomplete flower U کم باشد
Benedictine U باشد
Benedictines U باشد
admissibleness U باشد
some one or other U هر کس باشد
reflexively U باشد
admissibly U باشد
custom's declaration U باشد
at the owner's risk U باشد
if he be U اگر او باشد
if any U اگر باشد
hydroxide U داشته باشد
stet U بگذارید باشد
whoso U هر شخصی که باشد
at most U خیلی باشد
keep your peck up U دل داشته باشد
over crowding U بیشتر باشد
let it be U بگذارید باشد
let it remain as it is U بگذارید باشد
whencesoever U از هرجا که باشد
worksheet U ی داشته باشد
quantum sufficit U چندان که بس باشد
whosoever U هر شخصی که باشد
beit so U چنین باشد
coute que coute U بهربهاکه باشد
be it so U چنین باشد
if necessary U اگر لازم باشد
how difficult soever it may be U هر قدر سخت باشد
You neednt worry . Dont bother your head. U خیالت راحت باشد
by all means U بهر قیمت که باشد
steady as you go U راه ثابت باشد
if i find an opportunity U اگر مجالی باشد
if need be U اگر لازم باشد
if any U اگر داشته باشد
theonomy U کشوری که خداپادشاه ان باشد
perhaps so U شاید چنین باشد
i girder U تیری که بشکل ) باشد
well and good U باشد چه ضرر دارد
meetly U چنانکه در خور باشد
straying U که متوقف نشده باشد
strays U که متوقف نشده باشد
medially U چنانکه درمیان باشد
i beam or i beam U تیری که به شکل ) باشد
brilliantly U چنانکه برجسته باشد
library edition U چاپی که درخودکتابخانه باشد
shepherdess U شبان کلیسا که زن باشد
shepherdesses U شبان کلیسا که زن باشد
stray U که متوقف نشده باشد
that depends U تا چه شرایطی درکار باشد
caryatid U ستونی که مجسمه زن باشد
culpably U چنانکه سزاوارسرزنش باشد
inviolably U چنانکه سزاوارحرمت باشد
pterygium U گلبرگی که مانندبال باشد
Mark my words . Remember what I told you . U یادت باشد چه گفتم
kentish fire U که نشانه نفاق ..باشد
he wished to be private U می خواست در خلوت باشد
he must have gone U باید رفته باشد
flocculence U یا دسته پشم باشد
inoffensively U بی انکه زننده باشد
at f. U منتهی خیلی باشد
out of range U که خارج از حد سیستم باشد
riparian U حریم رودخانه و ان چه که در ان باشد
at any price U بهر قسمت که باشد
at all events U بهر وسیله که باشد
as the case may be U تاچه مورد باشد
HTTPD U تصدیق و جستجو باشد
layer U ل تصحیح خطا باشد
Mind the step! U حواست به پله باشد!
shell back U دریانوردی که از خط استواگذشته باشد
pitfully U چنانکه سزاوارنکوهش باشد
layers U ل تصحیح خطا باشد
rain or shine چه باران باشد چه آفتاب
He is not dead by any chance , is he ? U نکند مرده باشد ؟
May his soull live in peace. U روحش شاد باشد
Keep your mind on your work. U حواست بکارت باشد
paymistress U زنی که مامور پرداخت باشد
problem plav U نمایشی که موضوع ان مسئلهای باشد
granules U حب و کپسولی که باقند وشکرپوشیده باشد
preformatted U آنچه فرمت شده باشد
commendably U چنانکه شایان ستایش باشد
gynaecocracy U حکومتی که دردست اناث باشد
catch meadow U چمنی که دردامنه تپهای باشد
love match U عروسی ای که پایه اش عشق باشد و بس
theatrical gestures U حرکات واداهایی که در خورتماشاخانه باشد
cushion U وسیلهای که شبیه تشک باشد
cushions U وسیلهای که شبیه تشک باشد
aerated bread U نانیکه مصنوعابوسیله گازدرامده باشد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com