English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
alarm U زنگ یا صدای دیگری که اعلام اخطار میکند
alarmed U زنگ یا صدای دیگری که اعلام اخطار میکند
alarmingly U زنگ یا صدای دیگری که اعلام اخطار میکند
alarms U زنگ یا صدای دیگری که اعلام اخطار میکند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
bleeped U ایجاد صدای اخطار
bleep U ایجاد صدای اخطار
bleeps U ایجاد صدای اخطار
bleeping U ایجاد صدای اخطار
bleeped U صدای اخطار قابل شنیدن
bleep U صدای اخطار قابل شنیدن
beeping U صدای اخطار قابل شنیدن
bleeping U صدای اخطار قابل شنیدن
bleeps U صدای اخطار قابل شنیدن
beep U صدای اخطار قابل شنیدن
beeps U صدای اخطار قابل شنیدن
beeped U صدای اخطار قابل شنیدن
voicing U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesizers U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesisers U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voices U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voice U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesizer U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
alert U وضعیت یک شی مشخص که یک اخطار را کنترل میکند
alerted U وضعیت یک شی مشخص که یک اخطار را کنترل میکند
alerts U وضعیت یک شی مشخص که یک اخطار را کنترل میکند
advising bank U اعلام میکند
notify U اعلام کردن اخطار کردن
notified U اعلام کردن اخطار کردن
notifying U اعلام کردن اخطار کردن
notifies U اعلام کردن اخطار کردن
rain box U صندوق یا اسباب بازی دیگری که درتماشاخانه صدای باران ازان درمی اورند
eye baby U دیگری که به او نگاه میکند
interrupts U سیگنال از وسیلهای که به CPU اعلام میکند که نیاز به توجه دارد
interrupting U سیگنال از وسیلهای که به CPU اعلام میکند که نیاز به توجه دارد
interrupt U سیگنال از وسیلهای که به CPU اعلام میکند که نیاز به توجه دارد
global U را با دیگری در متن عوض میکند
delays U یچ بسته به دیگری عبور میکند
delaying U یچ بسته به دیگری عبور میکند
delay U یچ بسته به دیگری عبور میکند
globally U را با دیگری در متن عوض میکند
petitioning creditor U بستانکاری که به دادگاه اعلام میکند که ممکن است مدیون ورشکسته باشد
killjoy U کسی که عیش دیگری را منقص میکند
killjoys U کسی که عیش دیگری را منقص میکند
acknowledged mail U تابعی که به فرستنده اعلام میکند پیام پستی الکترونیکی خوانده شده است
forms U حساس کننده روی چاپگر که وقتی کاغذ تمام شود اعلام میکند
formed U حساس کننده روی چاپگر که وقتی کاغذ تمام شود اعلام میکند
form U حساس کننده روی چاپگر که وقتی کاغذ تمام شود اعلام میکند
language U هر برنامهای که هر خط برنامه را به زبان دیگری ترجمه میکند.
encoder U وسیلهای که داده را از یک فرمت به دیگری تبدیل میکند
languages U هر برنامهای که هر خط برنامه را به زبان دیگری ترجمه میکند.
disseisor U کسیکه دیگری را ازتصرف ملک خودمحروم میکند
decoder U برنامه یا وسیلهای که داده را به حالت دیگری تبدیل میکند
optimizer U برنامهای که برنامه دیگری را تنظیم میکند تا کاراتر باشد
escape character U ترتیب ارسال کد که به گیرنده اعلام میکند که حروف مقابل کمکی برای اعمال کنترلی هستند
loader U برنامهای که فایل یا برنامه دیگری را در حافظه کامپیوتر باز میکند
intermediate U router یا وسیله دیگری که شبکه یا کاربر را به اینترنت وصل میکند
conversions U 1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
conversion U 1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
buzzers U وسیله الکتریکی که صدای بلند ایجاد میکند
buzzer U وسیله الکتریکی که صدای بلند ایجاد میکند
early-warning U اعلام خطر اعلام خطر کردن از نزدیک شدن دشمن سیستم اعلام خطر
early warning U اعلام خطر اعلام خطر کردن از نزدیک شدن دشمن سیستم اعلام خطر
hoods U پوشش صوتی روی خط چاپگر که صدای آن را کمتر میکند
hood U پوشش صوتی روی خط چاپگر که صدای آن را کمتر میکند
chain U روش وصل کردن یک وسیله با یک کابل که داده را از یک ماشین به دیگری منتقل میکند.
chains U روش وصل کردن یک وسیله با یک کابل که داده را از یک ماشین به دیگری منتقل میکند.
jump instruction U دستوری که کنترل را از یک نقط ه برنامه به دیگری منتقل میکند بدون هیچ شرطی
howler U صدایی که به اپراتور تلفن اعلام میکند که دستگاه تلفن کاربر آماده گیرندگی نیست
howlers U صدایی که به اپراتور تلفن اعلام میکند که دستگاه تلفن کاربر آماده گیرندگی نیست
exparte U قراری که دادگاه به درخواست یکی از اصحاب دعوی و بدون توجه به تمایل دیگری صادر میکند
unconditional U دستوری که کنترل را از یک بخش برنامه به دیگری منتقل میکند , بدون بستگی داشتن به وقوع شرایط ی .
cuckoo clocks U ساعت دیواری زنگی که در سرساعت صدایی شبیه صدای فاخته میکند
cuckoo clock U ساعت دیواری زنگی که در سرساعت صدایی شبیه صدای فاخته میکند
bond U سندی که به موجب ان خود ووارث و اوصیا و مباشرین امورش را به پرداخت مبلغ معینی به دیگری متعهد میکند
mocking bird U یکجور پرنده درامریکای شمالی که صدای مرغان دیگر رابخوبی تقلید میکند
alerting service U قسمت اعلام اماده باش سرویس اعلام خطر
primary U وضعیت این ایستگاه موقت است و از یک ایستگاه به دیگری ارسال میکند
compiler U اسمبلر یا کامپایلری که یک برنامه را برای یک کامپیوتر کامپایل و در همان زمان برای دیگری اجرا میکند
daisy chain U باسهای ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند و هر وسیله میتواند داده را که به ماشین دیگر منتقل میشود دریافت
sans recours U عبارتی که فهرنویس وقتی به نمایندگی ازجانب دیگری فهر نویسی میکند قبل ار امضا می نویسد وبنابراین شخصا" مسئوولیتی در قبال نکول نخواهد داشت
the wind drowned the strigs U سازهای بادی صدای سازهای سیمی را خفه میکند
gateway U 1-وسیلهای که دو شبکه غیرمشابه را به هم وصل میکند. 2-وسیله ترجمه پروتکل نرم افزار که به کاربران امکان کار با یک شبکه و دستیابی به دیگری را میدهد
gateways U 1-وسیلهای که دو شبکه غیرمشابه را به هم وصل میکند. 2-وسیله ترجمه پروتکل نرم افزار که به کاربران امکان کار با یک شبکه و دستیابی به دیگری را میدهد
subrogate U بجای دیگری تعهداتی بعهده گرفتن جانشین دیگری کردن
letter U نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا..
recode U کد کردن برنامهای که برای سیستم دیگری کد شده باشد , به طوری که دیگری هم کار کند
letters U نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا..
to pass one's word for another U از طرف دیگری قول دادن ضمانت دیگری را کردن
cascade control U چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
chains U باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
chain U باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
piracy U چاپ کردن تالیف دیگری بدون اجازه تقلید غیر قانونی اثر دیگری privateer
mail server U کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند
search and replace U خصوصیتی در کلمه پرداز که به کاربر امکان یاتن کلمه یا عبارت خاص میدهد وآنرا با کلمه یا عبارت دیگری جایگزین میکند
honking U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honks U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honk U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honked U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
acrophony U صدای حرف اول کلماتی که معرف خود ان کلمه باشدمانند صدای a درالف
pinging U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
pings U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
pinged U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
ping U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
contralto U زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
contraltos U زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
trust U تاسیس به خصوصی است در حقوق انگلوساکسون که در ان شخصی مالی را به شخص دیگری منتقل میکند واین شخص متعهد میشودامور خاصی را نسبت به شخص ثالث انجام دهد و یابه طور کلی اموری را که مورد نظر موسس بوده بجااورد
trusted U تاسیس به خصوصی است در حقوق انگلوساکسون که در ان شخصی مالی را به شخص دیگری منتقل میکند واین شخص متعهد میشودامور خاصی را نسبت به شخص ثالث انجام دهد و یابه طور کلی اموری را که مورد نظر موسس بوده بجااورد
trusts U تاسیس به خصوصی است در حقوق انگلوساکسون که در ان شخصی مالی را به شخص دیگری منتقل میکند واین شخص متعهد میشودامور خاصی را نسبت به شخص ثالث انجام دهد و یابه طور کلی اموری را که مورد نظر موسس بوده بجااورد
chortling U صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortle U صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortled U صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
phut U تق صدای ترکیدن بادکنک صدای گلوله
monophthong U صدای ساده وتنها صدای بسیط
chortles U صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
dump U نرم افزاری که اجرای برنامه را متوقف میکند وضعیت داده و برنامههای مربوطه را بررسی میکند و برنامه مجدداگ شروع میکند
skirl U صدای زیر صدای نی انبان
repeater U وسیلهای درارتباطات که سیگنال دریافتی را مجدداگ تولید میکند وسپس ارسال میکند.که برای گسترش محدوده شبکه به کارمی رود.این دستگاه درلایه فیزیکی مدل شبکه DSI کار میکند
countersignature U امضای پس ازامضای دیگری تصدیق امضای دیگری
caveats U اخطار
warning U اخطار
penalty U اخطار
penalties U اخطار
signalled U اخطار
notification U اخطار
talking to U اخطار
talking-to U اخطار
warning line U خط اخطار
signal U اخطار
signaled U اخطار
warnings U اخطار
yello card U اخطار
caveat U اخطار
premonition U اخطار
notices U اخطار
bidding U اخطار
tip-offs U اخطار
tip-off U اخطار
prenotion U اخطار
tip off U اخطار
noticed U اخطار
premonitions U اخطار
notice U اخطار
noticing U اخطار
monition U اخطار
penalties U پنالتی اخطار
notifiable U اخطار کردنی
notifying U اخطار کردن به
cautioned U اخطار کردن به
notify U اخطار کردن به
warner U اخطار کننده
cautions U اخطار کردن به
cautioning U اخطار توجه
cautioning U اخطار کردن به
point of order U اخطار نظامنامهای
denunciations U اخطار تهدیدامیز
denunciation U اخطار تهدیدامیز
cognizance U اخطار رسمی
cognizance U اخطار قانونی
penalty U پنالتی اخطار
signaller U اخطار کننده
warns U اخطار کردن به
warned U اخطار کردن به
warning sign U علامت اخطار
warn U اخطار کردن به
misfeasance U اخطار کردن
cautioned U اخطار توجه
points of order U اخطار نظامنامهای
until further notice U تا اخطار ثانوی
cautions U اخطار توجه
cite U اخطار کردن
cited U اخطار کردن
cites U اخطار کردن
citing U اخطار کردن
notifies U اخطار کردن به
caveat emptor U اخطار به خریدار
forewarning U اخطار قبلی
caveat subscriptor U اخطار به عضو
caveat subscriptor U اخطار به مشترک
caveat venditor U اخطار به فروشنده
premonition U اخطار قبلی
premonitory U اخطار کننده
admonishment U اخطار تنبیه
till further notice U تا اخطار ثانوی
previse U اخطار کردن
premonitions U اخطار قبلی
caution U اخطار کردن به
notified U اخطار کردن به
caution U اخطار توجه
Susurrus U صدای آرام و ملایم، مثل خش خش یا صدای آرام باد
twanging U صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twangs U صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twang U صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twanged U صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
forewarn U ازپیش اخطار کردن
forewarned U ازپیش اخطار کردن
short notice U اخطار کوتاه مدت
issue a warning U اخطار صادر کردن
monitorial U مبصر اخطار امیز
serve notice on U اخطار کتبی دادن به
premonitor U از پیش اخطار کننده
forewarns U ازپیش اخطار کردن
alarum U اخطار شیپور حاضرباش
He took no heed of my warning. U به اخطار من توجهی نکرد
alarmingly U اعلان خطر اخطار
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com