Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
side chain
U
زنجیر جانبی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
side chain substitution
U
استخلاف در زنجیر جانبی
Other Matches
catenary
U
شکم دادگی زنجیر یا سیم انحنای زنجیر
sprocket
U
قاب زنجیر یاچرخ زنجیر
expansion interface
U
حافظه جانبی وسایر دستگاههای جانبی رابه یک کامپیوتر اصلی اضافه کند
sidelap
U
بالههای جانبی هواپیما پوشش جانبی عکسها رویهم
bells and whistles
U
خصوصیات جانبی و پیشرفته یک برنامه کاربردی یا وسیله جانبی
peripheral
U
مداری که امکان کار کامپیوتر با رسانه جانبی با کمک پورتهای سریال و موازی و سایر سیگنالهای تصدیق لازم برای واسط شدن بین وسیله جانبی
communication
U
بافری در گیرنده که به یک وسیله جانبی کند اجازه قبول داده از یک وسیله جانبی سریع میدهد بدون کم کردن سرعت
channeled
U
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channeling
U
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channel
U
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channels
U
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channelled
U
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
side effect
U
عوارض جانبی
[اثر جانبی]
wait condition
U
1-وضعیت غیرفعال پردازنده که منتظر ورودی از وسیله جانبی است . 2-دستور خالی برای کاهش سرعت پردازنده تا حافظه یا رسانه جانبی کندتر به آن برسد
wait state
U
1-وضعیت غیرفعال پردازنده که منتظر ورودی از وسیله جانبی است . 2-دستور خالی برای کاهش سرعت پردازنده تا حافظه یا رسانه جانبی کندتر به آن برسد
power down
U
خاموش کردن یک کامپیوتر یادستگاه جانبی اقداماتی که به هنگام خرابی برق یا قطع عملیات ممکن است توسط کامپیوتر برای حفافت حالت پردازنده و جلوگیری ازخرابی ان یا دستگاههای جانبی متصل به ان به اجرادراید
secondary effect
U
عوارض جانبی
[اثر جانبی]
fall-out
[side effect]
U
عوارض جانبی
[اثر جانبی]
adverse reaction
U
عوارض جانبی
[اثر جانبی]
spillover effect
U
عوارض جانبی
[اثر جانبی]
byeffect
U
عوارض جانبی
[اثر جانبی]
by-effect
U
عوارض جانبی
[اثر جانبی]
externals
U
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external
U
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
side spray
U
بسکهای جانبی گلوله ترکشهای جانبی گلوله
flank observation
U
دیدبانی جانبی دیدبانی از دیدگاه جانبی
chain
U
زنجیر
chain
زنجیر
fetters
U
زنجیر
fettering
U
زنجیر
fettered
U
زنجیر
fetter
U
زنجیر
catena
U
زنجیر
bond
U
زنجیر
chainless
U
بی زنجیر
chains
U
زنجیر
chains
U
:زنجیر
chain gang
U
هم زنجیر
curbs
U
زنجیر
curbing
U
زنجیر
curbed
U
زنجیر
manacling
U
زنجیر
manacles
U
زنجیر
manacled
U
زنجیر
manacle
U
زنجیر
toll bar
U
زنجیر
barrel
U
زنجیر
linkwork
U
زنجیر
barrels
U
زنجیر
curb
U
زنجیر
line of skirmishers
U
خط زنجیر
sling
U
زنجیر
slinging
U
زنجیر
slings
U
زنجیر
gyve
U
غل و زنجیر پا
linkage
U
حلقههای زنجیر
linkages
U
حلقههای زنجیر
fob
U
زنجیر ساعت
chain
U
زنجیر مساحی
tows
U
زنجیر یدک کش
tow
U
زنجیر یدک کش
bridle
U
زنجیر مهار
bridled
U
زنجیر مهار
bridles
U
زنجیر مهار
chains
U
زنجیر مساحی
bridling
U
زنجیر مهار
grow
U
راه زنجیر
surveyor's chain
U
زنجیر مساحی
tier
U
زنجیر لنگر
markov chain
U
زنجیر مارکوف
load chain
U
زنجیر بار
link chain
U
زنجیر اتصال
link chain
U
زنجیر رابط
line of skirmishers
U
حمله به خط زنجیر
lugless joining shackle
U
بخوی زنجیر
joining shackle
U
بخوی زنجیر
idler pulley
U
قرقره زنجیر
full tracked
U
تمام زنجیر
enfetter
U
زنجیر کردن
measuring chain
U
زنجیر مساحی
tire chain
U
زنجیر یخ شکن
naval pipe
U
مجرای زنجیر
block and tackle
U
قرقره و زنجیر
tire chain
U
زنجیر چرخ
sprocket wheel
U
چرخ زنجیر
sprocket
U
تاج زنجیر
sprocket
U
چرخ زنجیر
sprocket
U
دنده زنجیر
skid chain
U
زنجیر چرخ
print chain
U
زنجیر چاپ
parent chain
U
زنجیر اصلی
parent chain
U
زنجیر مادر
endless chain
U
زنجیر مدور
enchain
U
زنجیر کردن
chain locker
U
انبار زنجیر
chain hook
U
هوک زنجیر
chain grab
U
زنجیر گیر
chain case
U
جعبه زنجیر
chain cable
U
زنجیر لنگر
carrick bend
U
گره زنجیر
cable locker
U
چاه زنجیر
cable holder
U
دوار زنجیر
band chain
U
زنجیر مساحی
elevating chain
U
زنجیر بالابر
chain locker
U
چاله زنجیر
chain pipe
U
لوله زنجیر
chain pulley
U
قرقره زنجیر
hoisting chain
U
زنجیر بالابر
daughter chain
U
زنجیر نوزاد
daughter chain
U
زنجیر فرعی
creeper track
U
زنجیر خزشی
crane chain
U
زنجیر جرثقیل
closed chain
U
زنجیر حلقهای
chainlet
U
زنجیر کوچک
chain track
U
مسیر زنجیر
chain wheel
U
چرخ زنجیر
chain sprocket
U
چرخ زنجیر
tiers
U
زنجیر لنگر
grows
U
راه زنجیر
funiculars
U
زنجیر نیروها
band
U
بند و زنجیر
bands
U
بند و زنجیر
windlass
U
دوار زنجیر
windlasses
U
دوار زنجیر
link
U
زنجیر قلاب
funicular
U
زنجیر نیروها
link
U
حلقه زنجیر
shots
U
یک طول زنجیر لنگر
shot
U
یک طول زنجیر لنگر
chain hook
U
دیلم زنجیر لنگر
chain pipe
U
دهانه چاله زنجیر
pointer chain
U
زنجیر اشاره گرها
chainwheel
U
چرخ زنجیر خور
pawn chain
U
زنجیر پیادهای شطرنج
drag chain conveyor
U
نقاله با زنجیر مقاوم
sprocket chain
U
زنجیر دندانه دار
vehicle chain
U
زنجیر وسیله نقلیه
chain case
U
جعبه محافظ زنجیر
unshackle
U
از زنجیر ازاد کردن
shorten in cable
U
کوتاه کردن زنجیر
unchain
U
از زنجیر و بندرها کردن
buoy pendant
U
زنجیر مهار بویه
link
U
دانه زنجیر پیوند
straight chain structure
U
ساختار راست زنجیر
carbon chain polymer
U
بسپار زنجیر کربنی
catenary
U
چون دانههای زنجیر
veer on power
U
با دوار زنجیر دادن
grab chain
U
زنجیر قلاب دار
heteroatomic chain
U
زنجیر ناجور اتمی
homoatomic chain
U
زنجیر جور اتم
homochain polmer
U
بسپار جور زنجیر
ground tackle
U
زنجیر لنگر و متعلقات ان
enfetter
U
گرفتارغل و زنجیر کردن
line to line voltage
U
ولتاژ زنجیر شده
long chain polymer
U
بسپار بلند زنجیر
keckle
U
زنجیر پیچ کردن
heave short
U
کوتاه کردن زنجیر
hawse buckler
U
درپوش حفره زنجیر لنگر
chain
U
سری عکسهای یک منطقه زنجیر
rouse out
U
بالا دادن زنجیر لنگر
chains
U
سری عکسهای یک منطقه زنجیر
chained file
U
پرونده یا فایل زنجیر شده
hobbles
U
مانع حرکت شدن زنجیر
bitter end
U
انتهای طناب یا زنجیر قایق
anti skid chain
U
زنجیر محافظ در برابر لغزش
link
U
حلقه زنجیر نوار فشنگ
hobbling
U
مانع حرکت شدن زنجیر
paravanc
U
جداکننده زنجیر مین دریایی
studded chain
U
حلقه زنجیر میان دار
hobble
U
مانع حرکت شدن زنجیر
hobbled
U
مانع حرکت شدن زنجیر
catenate
U
چون دانههای زنجیر مسلسل کردن
half track
U
خودرو نیمه شنی یا نیم زنجیر
curb chain
U
زنجیر وصل به هویزه زیر فک اسب
toggles
U
میخ یا پیچ اتصالی حلقه زنجیر
martingale
U
طناب یا زنجیر زیرین دگل یابادبان
toggle
U
میخ یا پیچ اتصالی حلقه زنجیر
enchain
U
در زنجیر نهادن محکم نگاه داشتن
chain
U
زنجیر 09 متری برای اندازه گیری خط پیشروی
scope
U
طول زنجیر ارتفاع سنج ناو منظور
chain gang
U
دستهای از محکومین که بهم زنجیر شده اند
chains
U
زنجیر 09 متری برای اندازه گیری خط پیشروی
watch guard
U
زنجیر یا طنابی که برای نگهداشتن و پاییدن کسی بکارمیبرند
cable
U
طناب یا زنجیر کلفت برای مهار کردن یا کشیدن قایق
cabled
U
طناب یا زنجیر کلفت برای مهار کردن یا کشیدن قایق
laterad
U
جانبی
secondary effect
U
اثر جانبی
sidelong
U
جانبی
bilateral
U
دو جانبی
lateral
U
جانبی
spillover effect
U
اثر جانبی
accessory
U
جانبی
contour line
U
خط جانبی
by-effect
U
اثر جانبی
adverse reaction
U
اثر جانبی
byeffect
U
اثر جانبی
fall-out
[side effect]
U
اثر جانبی
floating fender
U
زنجیر شناوری که به فاصلههای معینی از یک کانال نصب میشود تا در موقع حوادث ازان استفاده شود
flank speed
U
سرعت جانبی
lateral buckling
U
کمانکش جانبی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com