English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (17 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
scrub U زمین پوشیده ازخاروخاشاک وغیر قابل عبور خارستان تیغستان
scrubbed U زمین پوشیده ازخاروخاشاک وغیر قابل عبور خارستان تیغستان
scrubbing U زمین پوشیده ازخاروخاشاک وغیر قابل عبور خارستان تیغستان
scrubs U زمین پوشیده ازخاروخاشاک وغیر قابل عبور خارستان تیغستان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
xylose U قند متبلور وغیر قابل تخمیر
binds U الزام اور وغیر قابل فسخ کردن
bind U الزام اور وغیر قابل فسخ کردن
wading crossing U عبور از اب درقسمتهای قابل عبور
rolling country U زمین پوشیده
masks U زمین پوشیده از دید و تیر
mask U زمین پوشیده از دید و تیر
difficult terrain U زمین مشکل برای عبور
cut and cover shelter U سنگر انفرادی سر پوشیده سنگری که با کندن زمین وتهیه سرپناه تهیه میشود
muddy weather U هوایی که دچار پوشیده شدن زمین ازبرف آب دار با گل شود [هوا و فضا]
passable U قابل عبور
traversable U قابل عبور
fordable U قابل عبور
covenant runing with land U شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
practicably U بطور قابل عبور
blocked [with objects] <adj.> <past-p.> U غیر قابل عبور
impassable U غیر قابل عبور
bridgeable U قابل عبور یا پل زدن
permeable U قابل عبور دادن رطوبت
biosphere U قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
insurmountable U فائق نیامدنی غیر قابل عبور
access structures U ساختمان های قابل عبور و مرور
maximum gradeability U حداکثر شیب قابل عبور به وسیله خودرو
reentry vehicle U مدول یا قسمتی از سفینه فضایی که مجددا بایستی ازجو عبور کند تا به زمین برسد
electrostatic U محفظه فلزی که با ماده حساس پوشیده شده است . و متصل به زمین است که آن را از واسط ها حفظ میکند
to pound the filed U غیر قابل عبور کردن ازحصاری که برای دیگران غیرقابل عبوراست
thorniest U تیغستان
thorny U تیغستان
thornier U تیغستان
heaths U تیغستان بوته
heath U تیغستان بوته
irrigable area U زمین قابل ابیاری
arable U قابل زرع زمین مزروعی
fourre U خارستان
temperate and cold scrub U خارستان
scrubbing U خارستان
scrubbed U خارستان
scrub U خارستان
heath U خارستان
scrubs U خارستان
bosque U خارستان
heaths U خارستان
croft U زمین قابل کشت پیوسته بخانه
crofts U زمین قابل کشت پیوسته بخانه
of an unknown parentage U پوشیده تبار پوشیده گهر
laity U غیر فنی وغیر علمی
casuistry U استدلال غلط وغیر منطقی
slang U واژه عامیانه وغیر ادبی
UN U پیشوند بمعنی "لا" و " نه " وغیر و "عدم " و "نا"
un- U پیشوند بمعنی "لا" و " نه " وغیر و "عدم " و "نا"
snow capped U دارای قله پوشیده از برف برف پوشیده
submicroscopic U خیلی ریز وغیر مریی بامیکروسکوپ
under the counter U داروی بدون نسخه وغیر مجاز
anti- U ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
pyrrhic U وتدی که مرکب از دوهجای کوتاه وغیر مشددباشد
fibrin U ماده پروتئینی رشته مانند وغیر محلول
burke U بطوراهسته وغیر مستقیم از شرکسی راحت شدن
energy transition U عبور انرژی [ عبور عرضه انرژی ازسوخت سنگواره ای به سوخت پایدار ]
countertenor U خوانندهای که صدای بسیار بلند وغیر عادی دارد
countertenors U خوانندهای که صدای بسیار بلند وغیر عادی دارد
cadastre U مامور ثبت وممیزی املاک مزروعی وغیر منقول
scrawls U با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawl U با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawling U با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawled U با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
dysfunction U عمل یا کار معلول وغیر عادی عدم کار
presbytery U داداگاه روحانی که کشیش وغیر کشیش در ان عضویت دارند
presbyteries U داداگاه روحانی که کشیش وغیر کشیش در ان عضویت دارند
clowns U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
ground return U انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clowned U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clown U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge U هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
clowning U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
pancake U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
pancakes U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
hercules U نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
geotaxis U گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
center field U قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
inductive earthing U زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
frost heave U برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
regulus U نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
nap of the earth U از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
off side U سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
honest john U نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
conventicle U انجمن مخفی وغیر قانونی انجمن مذهبی
tellurian U ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
to break up U از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
geognosy U زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
perelotok U زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
traffic post U پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
sergeants U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
styx U نوعی موشک زمین به زمین دریایی
sergeant U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
rolling terrain U زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
crypto U پوشیده
inapparent U پوشیده
shaded U پوشیده
recondite U پوشیده
overcast U پوشیده
furry U خز پوشیده
latent U پوشیده
impenetrable U پوشیده
furriest U خز پوشیده
privates U پوشیده
feathered U پوشیده
crested U پوشیده
painted U پوشیده
florid U پوشیده از گل
dressed U پوشیده
covert U پوشیده
occult U پوشیده
defilade U پوشیده
veiled U پوشیده
private U پوشیده
larvated U پوشیده
no man's land U زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying U پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
pervious ground U زمین تراوا زمین نفوذپذیر
lacrosse U نوعی موشک زمین به زمین
redstone U موشک زمین به زمین رداستون
pershing U موشک زمین به زمین پرشینگ
bosky U پوشیده از بوته
bosky U پوشیده ازبیشه
overgrown with plants U پوشیده از گیاه
storehouse U انبار سر پوشیده
cloudy U پوشیده از ابر
mystic sense U معنی پوشیده
panoplied U زره پوشیده از سر تا پا
habilitate U لباس پوشیده
covert U پوشیده پوشپر
acloud U پوشیده از ابر
armor basis U پوشیده با زره
verrucous U پوشیده از گندمه
masked depression U افسردگی پوشیده
masked epilepsy U صرع پوشیده
uncovered U غیر پوشیده
verrucose U پوشیده از گندمه
storehouses U انبار سر پوشیده
blotchy U پوشیده از لکه
cryptogenous U پوشیده سبب
covered approach U مسیر پوشیده
snow clad U برف پوشیده
iciest U پوشیده از یخ بسیارسرد
icy U پوشیده از یخ بسیارسرد
beetles U پوشیده شدن
beetle U پوشیده شدن
scanned image U تصویر پوشیده
defiladed area U منطقه پوشیده
secret U اسرارامیز پوشیده
secrets U اسرارامیز پوشیده
feathery U پوشیده ازپر
efflorescent U پوشیده ازگرداملاح
enclosed bridge U پل فرماندهی سر پوشیده
surmounted with snow U پوشیده از برف
solvated U حلال پوشیده
shrubby U پوشیده از بوته
scurvy U پوشیده از شوره
stubbly U پوشیده از کاهبن
latent defect U نقض پوشیده
snowy U پوشیده از برف
sadly dressed U جامه غم پوشیده
cryptonym U نام پوشیده
plumbeous U پوشیده از سرب
covered space U فضای پوشیده
concealed U پوشیده شده
covered space U فضای سر پوشیده
shod U کفش پوشیده
robed in bleck U سیاه پوشیده
ivied U پوشیده از پاپیتال
kerchiefed or chift U بادستمال پوشیده
glace U پوشیده ازشکر
icier U پوشیده از یخ بسیارسرد
indoor swimming pool U استخر سر پوشیده
cryptonimous U پوشیده نام
covered position U موضع پوشیده
cryptical U پوشیده مرموز
grassy U پوشیده از چمن
contour flight U پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
little john U موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
talik U زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
he wears black U سیاه پوشیده است
occultly U بطور پوشیده یا پنهان
scutate U پوشیده از فلسهای بزرگ
in mourning U جامه ماتم پوشیده
hiddenly U بطور پوشیده و مکتوم
smudgiest U پوشیده از کثافت یا گل و غیره
smudgy U پوشیده از کثافت یا گل و غیره
gesso U سطح پوشیده از بتونه
woody U چوبی پوشیده از چوب
heavily overcast U ابری پوشیده [ هواشناسی]
he is thinly dressed U کم لباس پوشیده است
smudgier U پوشیده از کثافت یا گل و غیره
tussocky U پوشیده ازکلاله مو یا علف
pruinose U پوشیده از دانههای سفیدمانندژاله
culverts U مجرای سر پوشیده ابرو
culvert U مجرای سر پوشیده ابرو
dressed up to the nines U با دقت لباس پوشیده
dressed inred U جامه سرخ پوشیده
dressed in scarlet U جامه سرخ پوشیده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com