Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
parkland
U
زمین پارک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
physical motor pool
U
پارک موتوری ساختمان دار پارک موتوری تاسیسات دار
vivary
U
پارک
parks
U
پارک
parked
U
پارک
paradise
U
پارک
park
U
پارک
amusement parks
U
پارک تفریحی
amusement park
U
پارک تفریحی
car park
U
جای پارک
parking
U
پارک کردن
park bench
U
نیمکت پارک
carriage drive
U
خیابان پارک
NO PARKING
U
پارک نکنید!
pools
U
پارک موتوری
collective goods
U
پارک و غیره
pooled
U
پارک موتوری
pool
U
پارک موتوری
bosket
U
پارک یا باغ
bosquet
U
پارک یا باغ
natinal park
U
پارک ملی
motor pool
U
پارک موتوری
double-park
U
دوردیفه پارک کردن
double-parked
U
دوردیفه پارک کردن
double-parking
U
دوردیفه پارک کردن
to park
U
پارک کردن
[دستگاهی]
double-parks
U
دوردیفه پارک کردن
double park
U
دوردیفه پارک کردن
pool equipment
U
وسایل پارک موتوری
parking
U
محوطه پارک کردن
english garden
U
پارک انگلیسی
[قرن هجدهم]
laager
U
پدافنددور محل پارک هواپیما
parking plan
U
طرح پارک کردن هواپیماها
impark
U
در پارک یا جنگل محصور کردن
Where can I park?
کجا می توانم پارک کنم؟
Where can I park my car?
U
کجا اتومبیلم را میتوانم پارک کنم؟
How long can I park here?
U
چه مدت می توانم اینجا پارک کنم؟
May I park there?
U
ممکن است اینجا پارک کنم؟
He parked the car right in front of the garage.
U
درست جلوی گاراژ اتومبیل را پارک کرد
parking
U
پارک کردن هواپیما یا وسیله توقفگاه خودرو
touch judge
U
هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
clowning
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowns
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
ground return
U
انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clowned
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clown
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
pancake
U
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
geotaxis
U
گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
center field
U
قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
pancakes
U
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
inductive earthing
U
زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
hercules
U
نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
regulus
U
نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
frost heave
U
برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
honest john
U
نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
nap of the earth
U
از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
off side
U
سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
geognosy
U
زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
tellurian
U
ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
to break up
U
از هم جدا شدن
[پوسته زمین]
[زمین شناسی]
hard stand
U
بارانداز داخل فرودگاه محل پارک اسفالت شده برای خودروها
perelotok
U
زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
sergeant
U
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
styx
U
نوعی موشک زمین به زمین دریایی
sergeants
U
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
rolling terrain
U
زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
covenant runing with land
U
شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
no man's land
U
زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying
U
پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
redstone
U
موشک زمین به زمین رداستون
pervious ground
U
زمین تراوا زمین نفوذپذیر
pershing
U
موشک زمین به زمین پرشینگ
lacrosse
U
نوعی موشک زمین به زمین
biosphere
U
قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
talik
U
زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
little john
U
موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
contour flight
U
پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
paddock
U
منطقه پارک کردن اتومبیل واماده کردن ان پیش ازمسابقه
paddocks
U
منطقه پارک کردن اتومبیل واماده کردن ان پیش ازمسابقه
drop
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
compass rose
U
دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
critical point
U
نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
permafrost
U
لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
geomagnetism
U
نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
topography
U
نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
hydrographer
U
نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
surface to surface missile
U
موشک زمین به زمین
ground resolution
U
قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
He had a nast fall.
U
بد جوری خورد زمین ( زمین بدی خورد )
everglade
U
قطعه زمین باتلاقی علفزار زمین باتلاقی
surface-to-surface
U
موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
surface to surface
U
موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
earth's attraction
U
جاذبه زمین قوه جاذبه زمین
surface missile
U
موشک زمین به زمین موشک سطح به سطح موشک سطحی
floors
U
کف زمین
lackland
U
بی زمین
cinder track
U
زمین دو
land
U
زمین
cinder tracks
U
زمین دو
grazes
U
زمین
soil
U
زمین
tellus
U
زمین
acre
U
زمین
acres
U
زمین
rooter
U
زمین کن
terrain
U
زمین
soiling
U
زمین
grazed
U
زمین
graze
U
زمین
floored
U
کف زمین
floor
U
کف زمین
soils
U
زمین
land n
U
زمین
globe
U
زمین
norland
U
زمین
grass roots
U
کف زمین
this earthly round
U
زمین
extra terrestrial
U
زمین
ground
U
زمین
real estate
U
زمین
ground
U
کف زمین
earthing
U
زمین
domain
U
زمین
domains
U
زمین
ground line
U
خط زمین
ground surface
U
کف زمین
aerospace
U
جو زمین
geodetically
U
زمین
ground
U
: زمین
globes
U
زمین
field
U
زمین
earth
U
زمین
floor
U
کف زمین
ground
[British]
[floor]
U
کف زمین
fields
U
زمین
fielded
U
زمین
earths
U
زمین
playing area
U
محدوده زمین
playing court
U
زمین بازی
geotaxis
U
زمین گرایی
downfield
U
زمین حریف
plat
U
تکه زمین
planned chart
U
کروکی زمین
crust
U
پوسته زمین
crusts
U
پوسته زمین
earthling
U
اهل زمین
physical characteristics
U
خصوصیات زمین
earthmoving
U
حرکت زمین
predial or prae
U
وابسته به زمین
geotherm
U
همدمای زمین
paralysis
U
زمین گیری
isogeotherm
U
همدمای زمین
floor
U
محدوده زمین
geolatry
U
زمین پرستی
emblements
U
حاصل زمین
floored
U
محدوده زمین
emblements
U
محصول زمین
earth terminal
U
ترمینال زمین
earthwards
U
بطرف زمین
earthwards
U
سوی زمین
earthward
U
بطرف زمین
floors
U
محدوده زمین
earthward
U
بسوی زمین
elevated ground
U
زمین بلند
earthing strap
U
تسمه زمین
paralytic disability
U
زمین گیری
geosphere
U
زمین سپهر
end
U
زمین حریف
ended
U
زمین حریف
ends
U
زمین حریف
parterre
U
در طول زمین
geology
U
زمین شناسی
drill harrow
U
زمین صاف کن
geostrategy
U
زمین شناسی
orbit of the earth
U
مدار زمین
original ground
U
زمین بکر
earth current
U
برق زمین
pervious ground
U
تراوا زمین
earth crust
U
پوسته زمین
earth's attraction
U
ربایش زمین
earthing
U
اتصال زمین
earth's crust
U
پوسته زمین
earth's axis
U
محور زمین
earth socket
پریز زمین
earth science
U
زمین شناسی
original ground
U
زمین طبیعی
permeable ground
U
زمین تراوا
permeable ground
U
تراوا زمین
earth excavating
U
حفاری زمین
parcelling
U
تفکیک زمین
shells
U
قشر زمین
grounding
U
ایجاد زمین
scrub land
U
زمین بایر
science of geology
U
زمین شناسی
sideline
U
خط کنار زمین
sidelined
U
خط کنار زمین
sidelines
U
خط کنار زمین
sidelining
U
خط کنار زمین
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com