English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
broken ground U زمین ناهموار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
over rough and smooth U در زمین ناهموار وهموار در پستی وبلندی
Other Matches
rude U ناهموار
uneven U ناهموار
scabrous U ناهموار
bumpiest U ناهموار
rudest U ناهموار
unfairly U ناهموار
unfair U ناهموار
bumpier U ناهموار
cragged U ناهموار
ragged left U چپ ناهموار
craggy U ناهموار
ruder U ناهموار
hummocky U ناهموار
iron bound U ناهموار
out of flat U ناهموار
knolly U ناهموار
scaly U ناهموار
hackly U ناهموار
jagged U ناهموار
bumpy U ناهموار
rugged U ناهموار
ragged right U راست ناهموار
ruffe U ناهموار کردن
raggedly U بطور ناهموار
rougher U ناهموار کننده
raggelly U بطور ناهموار
roughest U زمخت ناهموار
roughest U درشت ناهموار
rough U درشت ناهموار
rough U زمخت ناهموار
rough country U سرزمین ناهموار
uneven road U جاده ناهموار
ragged U ناهموار ژنده
ruff U ناهموار کردن
ruffs U ناهموار کردن
rippled U دارای سطح ناهموار
ruggedly U بطور ناهموار یا ملایم
draft U کپی ناهموار یا رسم
drafted U کپی ناهموار یا رسم
drafts U کپی ناهموار یا رسم
ripples U دارای سطح ناهموار
ripple U دارای سطح ناهموار
rippling U دارای سطح ناهموار
warting U ناهموار شدن سطح فلز
jag U چاک زدن ناهموار بریدن
section out U شکستن موج بطور ناهموار
off road racing U مسابقه مخصوص در مسیر وزمینهای ناهموار
cyclo cross U مسابقه دوچرخه درمسیرهای شیبدار و ناهموار
draft U کپی ناهموار از یک متن پیش از تصحیح خطا
drafted U کپی ناهموار از یک متن پیش از تصحیح خطا
drafts U کپی ناهموار از یک متن پیش از تصحیح خطا
off roader U شرکت کننده در مسابقه مخصوص در مسیر طولانی در زمینهای ناهموار
touch judge U هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
clown U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
ground return U انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clowns U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowned U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowning U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
pancake U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
inductive earthing U زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
pancakes U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
geotaxis U گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
center field U قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
hercules U نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
frost heave U برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
regulus U نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
off side U سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
honest john U نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
nap of the earth U از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
fracto cumulus U ابرهای ناهموار کومولوس که در انها تکههای مختلف تغییرات پیوستهای را نشان میدهد
pedrail U اسباب خودکار برای اسان کردن حرکت ماشینهای سنگین در جادههای ناهموار
off roader U شرکت کننده درمسابقه موتورسیکلت رانی درزمینهای ناهموار برای چندصد مایل
geognosy U زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
tellurian U ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
to break up U از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
perelotok U زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
rolling terrain U زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
styx U نوعی موشک زمین به زمین دریایی
sergeants U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
sergeant U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
covenant runing with land U شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
no man's land U زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying U پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
lacrosse U نوعی موشک زمین به زمین
pervious ground U زمین تراوا زمین نفوذپذیر
pershing U موشک زمین به زمین پرشینگ
redstone U موشک زمین به زمین رداستون
biosphere U قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
little john U موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
talik U زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
contour flight U پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
dropped U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
compass rose U دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
permafrost U لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
critical point U نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
geomagnetism U نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
topography U نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
ruffling U ناصاف کردن ناهموار کردن
ruffle U ناصاف کردن ناهموار کردن
ruffles U ناصاف کردن ناهموار کردن
hydrographer U نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
surface to surface missile U موشک زمین به زمین
ground resolution U قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
everglade U قطعه زمین باتلاقی علفزار زمین باتلاقی
He had a nast fall. U بد جوری خورد زمین ( زمین بدی خورد )
surface to surface U موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
earth's attraction U جاذبه زمین قوه جاذبه زمین
surface-to-surface U موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
surface missile U موشک زمین به زمین موشک سطح به سطح موشک سطحی
land U زمین
acre U زمین
earth U زمین
grass roots U کف زمین
rooter U زمین کن
grazes U زمین
acres U زمین
earths U زمین
norland U زمین
earthing U زمین
grazed U زمین
graze U زمین
ground surface U کف زمین
ground U : زمین
ground U زمین
cinder tracks U زمین دو
cinder track U زمین دو
ground U کف زمین
globe U زمین
soils U زمین
floors U کف زمین
soil U زمین
floor U کف زمین
soiling U زمین
floor U کف زمین
ground [British] [floor] U کف زمین
lackland U بی زمین
tellus U زمین
fields U زمین
floored U کف زمین
fielded U زمین
ground line U خط زمین
extra terrestrial U زمین
globes U زمین
field U زمین
aerospace U جو زمین
geodetically U زمین
domains U زمین
domain U زمین
land n U زمین
terrain U زمین
real estate U زمین
this earthly round U زمین
earth's crust U پوسته زمین
earthing strap U تسمه زمین
gridition U زمین فوتبال
gridiron U زمین فوتبال
ground detector U تستر زمین
earthing U اتصال زمین
soccer field U زمین فوتبال
ground cushion U بالشتک زمین
ground conection U اتصال زمین
earthling U اهل زمین
greenside U در مجاورت زمین
geodesy U زمین سنجی
earthward U بسوی زمین
geochemistry U زمین شیمی
earthward U بطرف زمین
foreland U زمین جلوامده
flat ground U زمین مسطح
flat ground U زمین تخت
earthwards U سوی زمین
field of play U زمین بازی
earthwards U بطرف زمین
smallholdings U زمین کوچک
feature line U خط عوارض زمین
elevated ground U زمین بلند
geoid U زمین وار
graben U فرو زمین
earthmoving U حرکت زمین
glebe U زمین خاک
glebe U زمین وقف
emblements U حاصل زمین
geotropism U زمین گرایی
geotaxis U زمین گرایی
geostrategy U زمین شناسی
geosphere U زمین سپهر
geolatry U زمین پرستی
isogeotherm U همدمای زمین
geotherm U همدمای زمین
geoisotherm U همدمای زمین
geoid U زمین دیسه
emblements U محصول زمین
earth's axis U محور زمین
abuttals U زمین سرحدی
playground U زمین بازی
boggy U زمین باطلاقی
grasses U زمین چمن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com