English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (6416 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
broken ground U زمین ناهموار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
over rough and smooth U در زمین ناهموار وهموار در پستی وبلندی
Other Matches
rude U ناهموار
uneven U ناهموار
scabrous U ناهموار
bumpiest U ناهموار
rudest U ناهموار
unfairly U ناهموار
unfair U ناهموار
bumpier U ناهموار
cragged U ناهموار
ragged left U چپ ناهموار
craggy U ناهموار
ruder U ناهموار
hummocky U ناهموار
iron bound U ناهموار
out of flat U ناهموار
knolly U ناهموار
scaly U ناهموار
hackly U ناهموار
jagged U ناهموار
bumpy U ناهموار
rugged U ناهموار
ragged right U راست ناهموار
ruffe U ناهموار کردن
raggedly U بطور ناهموار
rougher U ناهموار کننده
raggelly U بطور ناهموار
roughest U زمخت ناهموار
roughest U درشت ناهموار
rough U درشت ناهموار
rough U زمخت ناهموار
rough country U سرزمین ناهموار
uneven road U جاده ناهموار
ragged U ناهموار ژنده
ruff U ناهموار کردن
ruffs U ناهموار کردن
rippled U دارای سطح ناهموار
ruggedly U بطور ناهموار یا ملایم
draft U کپی ناهموار یا رسم
drafted U کپی ناهموار یا رسم
drafts U کپی ناهموار یا رسم
ripples U دارای سطح ناهموار
ripple U دارای سطح ناهموار
rippling U دارای سطح ناهموار
warting U ناهموار شدن سطح فلز
jag U چاک زدن ناهموار بریدن
section out U شکستن موج بطور ناهموار
off road racing U مسابقه مخصوص در مسیر وزمینهای ناهموار
cyclo cross U مسابقه دوچرخه درمسیرهای شیبدار و ناهموار
draft U کپی ناهموار از یک متن پیش از تصحیح خطا
drafted U کپی ناهموار از یک متن پیش از تصحیح خطا
drafts U کپی ناهموار از یک متن پیش از تصحیح خطا
off roader U شرکت کننده در مسابقه مخصوص در مسیر طولانی در زمینهای ناهموار
touch judge U هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
clown U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
ground return U انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clowns U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowned U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowning U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
pancake U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
inductive earthing U زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
pancakes U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
geotaxis U گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
center field U قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
hercules U نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
frost heave U برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
regulus U نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
off side U سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
honest john U نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
nap of the earth U از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
fracto cumulus U ابرهای ناهموار کومولوس که در انها تکههای مختلف تغییرات پیوستهای را نشان میدهد
pedrail U اسباب خودکار برای اسان کردن حرکت ماشینهای سنگین در جادههای ناهموار
off roader U شرکت کننده درمسابقه موتورسیکلت رانی درزمینهای ناهموار برای چندصد مایل
geognosy U زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
tellurian U ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
to break up U از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
perelotok U زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
rolling terrain U زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
styx U نوعی موشک زمین به زمین دریایی
sergeants U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
sergeant U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
covenant runing with land U شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
no man's land U زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying U پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
lacrosse U نوعی موشک زمین به زمین
pervious ground U زمین تراوا زمین نفوذپذیر
pershing U موشک زمین به زمین پرشینگ
redstone U موشک زمین به زمین رداستون
biosphere U قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
little john U موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
talik U زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
contour flight U پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
dropped U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
compass rose U دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
permafrost U لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
critical point U نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
geomagnetism U نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
topography U نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
ruffling U ناصاف کردن ناهموار کردن
ruffle U ناصاف کردن ناهموار کردن
ruffles U ناصاف کردن ناهموار کردن
hydrographer U نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
surface to surface missile U موشک زمین به زمین
ground resolution U قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
everglade U قطعه زمین باتلاقی علفزار زمین باتلاقی
He had a nast fall. U بد جوری خورد زمین ( زمین بدی خورد )
surface to surface U موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
earth's attraction U جاذبه زمین قوه جاذبه زمین
surface-to-surface U موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
surface missile U موشک زمین به زمین موشک سطح به سطح موشک سطحی
land U زمین
acre U زمین
earth U زمین
grass roots U کف زمین
rooter U زمین کن
grazes U زمین
acres U زمین
earths U زمین
norland U زمین
earthing U زمین
grazed U زمین
graze U زمین
ground surface U کف زمین
ground U : زمین
ground U زمین
cinder tracks U زمین دو
cinder track U زمین دو
ground U کف زمین
globe U زمین
soils U زمین
floors U کف زمین
soil U زمین
floor U کف زمین
soiling U زمین
floor U کف زمین
ground [British] [floor] U کف زمین
lackland U بی زمین
tellus U زمین
fields U زمین
floored U کف زمین
fielded U زمین
ground line U خط زمین
extra terrestrial U زمین
globes U زمین
field U زمین
aerospace U جو زمین
geodetically U زمین
domains U زمین
domain U زمین
land n U زمین
terrain U زمین
real estate U زمین
this earthly round U زمین
earth's crust U پوسته زمین
earthing strap U تسمه زمین
gridition U زمین فوتبال
gridiron U زمین فوتبال
ground detector U تستر زمین
earthing U اتصال زمین
soccer field U زمین فوتبال
ground cushion U بالشتک زمین
ground conection U اتصال زمین
earthling U اهل زمین
greenside U در مجاورت زمین
geodesy U زمین سنجی
earthward U بسوی زمین
geochemistry U زمین شیمی
earthward U بطرف زمین
foreland U زمین جلوامده
flat ground U زمین مسطح
flat ground U زمین تخت
earthwards U سوی زمین
field of play U زمین بازی
earthwards U بطرف زمین
smallholdings U زمین کوچک
feature line U خط عوارض زمین
elevated ground U زمین بلند
geoid U زمین وار
graben U فرو زمین
earthmoving U حرکت زمین
glebe U زمین خاک
glebe U زمین وقف
emblements U حاصل زمین
geotropism U زمین گرایی
geotaxis U زمین گرایی
geostrategy U زمین شناسی
geosphere U زمین سپهر
geolatry U زمین پرستی
isogeotherm U همدمای زمین
geotherm U همدمای زمین
geoisotherm U همدمای زمین
geoid U زمین دیسه
emblements U محصول زمین
earth's axis U محور زمین
abuttals U زمین سرحدی
playground U زمین بازی
boggy U زمین باطلاقی
grasses U زمین چمن
Recent search history Forum search
2میشود جواب دهید برای په جواب flower bed را پیدا نکردیم
1چندمین
2معنی اسم تیتان چیست؟
1من عاشق تنها فرشته روی زمین شدم
0coopling
0او در حالیکه پا به زمین میکوبید گفت:
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
4چرا نژاد افغانی کمتر از انسان است؟
4چرا نژاد افغانی کمتر از انسان است؟
4چرا نژاد افغانی کمتر از انسان است؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com