English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (3730 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
lacrosse field U زمین لاکراس
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
fumble U از کف دادن اتفاقی توپ اشتباه کردن در کنترل توپ گوی لاکراس به زمین افتاده
fumbled U از کف دادن اتفاقی توپ اشتباه کردن در کنترل توپ گوی لاکراس به زمین افتاده
fumbles U از کف دادن اتفاقی توپ اشتباه کردن در کنترل توپ گوی لاکراس به زمین افتاده
bounce pass U پاس با ضربه به زمین لاکراس
Other Matches
lacrosse U لاکراس
laxman U بازیگر لاکراس
collar U گلوی چوب لاکراس
goal crease U نیمدایره جلودروازه لاکراس
collars U گلوی چوب لاکراس
brush off U پرده در بازی لاکراس
netting U قسمت توردار چوب لاکراس
high sticking U خطا با ضربه چوب لاکراس
cradles U حفظ گوی در تور چوب لاکراس
cradler U بازیگر ماهر در حفظ گوی لاکراس
cradle U حفظ گوی در تور چوب لاکراس
cradled U حفظ گوی در تور چوب لاکراس
hurling U نوعی هاکی یا لاکراس بین دوتیم 51 نفره
box lacrosse U مسابقه لاکراس بین دو تیم 6نفره در تالار سرپوشیده
boxla U مسابقه لاکراس بین دو تیم 6نفره در تالار سرپوشیده
jab checking U فروبردن غیرمجاز مستقیم چوب لاکراس به بدن حریف
dip dodge U رد شدن از حریف با تغییردادن چوب لاکراس به دست دیگر
indian pendants U ریسمانهای انتهای چوب که کیسه لاکراس با ان سست یاتنگ میشود
goal light U چراغ قرمز پشت دروازه لاکراس برای نشان دادن امتیاز در هر بار
bombed out U شوت دور محکم زدن گوی لاکراس پاس بلند که منجر به لمس گردد
bomb U شوت دور محکم زدن گوی لاکراس پاس بلند که منجر به لمس گردد
bombed U شوت دور محکم زدن گوی لاکراس پاس بلند که منجر به لمس گردد
bombs U شوت دور محکم زدن گوی لاکراس پاس بلند که منجر به لمس گردد
ground return U انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clown U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowned U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge U هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
clowning U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowns U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
pancakes U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
geotaxis U گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
hercules U نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
center field U قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
inductive earthing U زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
pancake U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
frost heave U برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
regulus U نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
off side U سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
nap of the earth U از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
honest john U نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
to break up U از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
geognosy U زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
tellurian U ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
end strings U نخهای قابل تغییر کیسه لاکراس برای تغییر عمق ان
perelotok U زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
guarding U چرم یا زه در قسمتی از چوب بازی لاکراس غلطاندن گوی به جلو یار برای محافظت ان از گوی حریف
guard U چرم یا زه در قسمتی از چوب بازی لاکراس غلطاندن گوی به جلو یار برای محافظت ان از گوی حریف
guards U چرم یا زه در قسمتی از چوب بازی لاکراس غلطاندن گوی به جلو یار برای محافظت ان از گوی حریف
styx U نوعی موشک زمین به زمین دریایی
sergeant U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
rolling terrain U زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
sergeants U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
covenant runing with land U شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
no man's land U زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying U پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
pershing U موشک زمین به زمین پرشینگ
redstone U موشک زمین به زمین رداستون
pervious ground U زمین تراوا زمین نفوذپذیر
lacrosse U نوعی موشک زمین به زمین
bridged U دهنه اسب نوار یا چرم در انتهای چوب بازی لاکراس پل ساختن دست برای زدن گوی بیلیارد فاصله بین سوراخهای گوی بولینگ
bridge U دهنه اسب نوار یا چرم در انتهای چوب بازی لاکراس پل ساختن دست برای زدن گوی بیلیارد فاصله بین سوراخهای گوی بولینگ
bridges U دهنه اسب نوار یا چرم در انتهای چوب بازی لاکراس پل ساختن دست برای زدن گوی بیلیارد فاصله بین سوراخهای گوی بولینگ
biosphere U قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
little john U موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
contour flight U پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
talik U زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
dropped U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
compass rose U دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
permafrost U لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
critical point U نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
topography U نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
geomagnetism U نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
hydrographer U نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
goal judge U داور پشت دروازه لاکراس داور دروازه واترپولو
surface to surface missile U موشک زمین به زمین
face off U رویارویی دو حریف در اغاز رویارویی دو حریف در اغازبازی لاکراس اغاز بازی باپرتاب توپ واترپولو
ground resolution U قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
He had a nast fall. U بد جوری خورد زمین ( زمین بدی خورد )
everglade U قطعه زمین باتلاقی علفزار زمین باتلاقی
earth's attraction U جاذبه زمین قوه جاذبه زمین
surface to surface U موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
surface-to-surface U موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
surface missile U موشک زمین به زمین موشک سطح به سطح موشک سطحی
earth U زمین
land U زمین
grazed U زمین
grazes U زمین
extra terrestrial U زمین
land n U زمین
this earthly round U زمین
soiling U زمین
lackland U بی زمین
tellus U زمین
geodetically U زمین
ground surface U کف زمین
ground line U خط زمین
soil U زمین
graze U زمین
rooter U زمین کن
acres U زمین
norland U زمین
earthing U زمین
earths U زمین
grass roots U کف زمین
acre U زمین
soils U زمین
domain U زمین
domains U زمین
aerospace U جو زمین
floored U کف زمین
cinder tracks U زمین دو
floor U کف زمین
ground [British] [floor] U کف زمین
ground U کف زمین
floors U کف زمین
ground U : زمین
terrain U زمین
ground U زمین
field U زمین
globes U زمین
globe U زمین
floor U کف زمین
cinder track U زمین دو
fielded U زمین
real estate U زمین
fields U زمین
geodesy U زمین سنجی
geochemistry U زمین شیمی
foreland U زمین جلوامده
earthing U اتصال زمین
flat ground U زمین مسطح
feature line U خط عوارض زمین
flat ground U زمین تخت
field of play U زمین بازی
floor U محدوده زمین
floored U محدوده زمین
ended U زمین حریف
end U زمین حریف
earthing strap U تسمه زمین
earthling U اهل زمین
earthward U بطرف زمین
earthwards U سوی زمین
earthwards U بطرف زمین
crusts U پوسته زمین
I fell down. U افتادم زمین
crust U پوسته زمین
elevated ground U زمین بلند
floors U محدوده زمین
emblements U محصول زمین
emblements U حاصل زمین
earthward U بسوی زمین
earth's crust U پوسته زمین
geoisotherm U همدمای زمین
upland U زمین بلند
geosphere U زمین سپهر
geostrategy U زمین شناسی
geotaxis U زمین گرایی
geotropism U زمین گرایی
glebe U زمین وقف
glebe U زمین خاک
basements U زیر زمین
basement U زیر زمین
graben U فرو زمین
greenside U در مجاورت زمین
terrain U زمین عملیات
terrain U نوع زمین
geolatry U زمین پرستی
isogeotherm U همدمای زمین
geotherm U همدمای زمین
speculation U زمین خواری
bogs U زمین باطلاقی
bog U زمین باطلاقی
lairds U صاحب زمین
laird U صاحب زمین
borderlands U زمین سرحدی
borderland U زمین سرحدی
geoid U زمین وار
paralysis U زمین گیری
geoid U زمین دیسه
uplands U زمین کوهستانی
uplands U زمین بلند
upland U زمین کوهستانی
earthmoving U حرکت زمین
cricket field U زمین کریکت
abuttals U زمین همسایه
continous earth U زمین دائمی
abuttals U زمین مجاور
alkali earth U زمین قلیایی
compartments of terrain U قسمتهایی از زمین
alkaline earth U زمین قلیایی
compartments of terrain U دهلیزهای زمین
artificial ground U زمین مصنوعی
abuttals U زمین سرحدی
abuttal U زمین مجاور
contour line U خط برجستگی زمین
earthquakes U زمین لرزه
broken ground U زمین ناهموار
Recent search history Forum search
2میشود جواب دهید برای په جواب flower bed را پیدا نکردیم
1چندمین
2معنی اسم تیتان چیست؟
1من عاشق تنها فرشته روی زمین شدم
0coopling
0او در حالیکه پا به زمین میکوبید گفت:
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
4چرا نژاد افغانی کمتر از انسان است؟
4چرا نژاد افغانی کمتر از انسان است؟
4چرا نژاد افغانی کمتر از انسان است؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com