English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
auger U زمین سوراخ کن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
drop U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
away U بازی در زمین حریف گویی که دورتر ازگوی دیگر از سوراخ قراردارد و حق تقدم برای ضربه زدن پیدا میکند
Other Matches
centers U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centered U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centre U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centred U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
center U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
clair-voie U [پرچین با دیواره های مشبک که سوراخ سوراخ است.]
dilly bag U کیف دستی یا کیسه سوراخ سوراخ زنانه
to pink out leather U چرم را برای زیبایی سوراخ سوراخ کردن
sights U سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
sight U سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
fenestration U چیزی که سوراخ سوراخ یاروزنه داراست
float stone U سنگ اجرسای یکجورسنگ سوراخ سوراخ
perforation U عمل سوراخ کردن ایجاد سوراخ
cancellate U سوراخ سوراخ سوراخ سوراخ کردن
foraminate U ثقبه دار سوراخ سوراخ
gruyere cheese U پنیر سوراخ سوراخ سوئیسی
thirl U سوراخ سوراخ کردن دریدن
pinker U سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
pinkest U سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
pink U سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
clown U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge U هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
ground return U انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clowning U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowns U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowned U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
pancake U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
inductive earthing U زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
pancakes U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
hercules U نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
center field U قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
geotaxis U گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
frost heave U برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
regulus U نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
grid U دریچه سوراخ سوراخ
millepore U مرجان سوراخ سوراخ
swage block U قالب سوراخ سوراخ
cancellate U سوراخ سوراخ اسفنجی
cancellous U سوراخ سوراخ اسفنجی
grids U دریچه سوراخ سوراخ
riddle U سوراخ سوراخ کردن
riddles U سوراخ سوراخ کردن
cancellated U سوراخ سوراخ اسفنجی
honest john U نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
off side U سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
nap of the earth U از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
geognosy U زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
tellurian U ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
to break up U از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
breached U سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breach U سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breaches U سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
perelotok U زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
rolling terrain U زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
styx U نوعی موشک زمین به زمین دریایی
sergeants U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
sergeant U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
covenant runing with land U شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
no man's land U زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying U پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
lacrosse U نوعی موشک زمین به زمین
pervious ground U زمین تراوا زمین نفوذپذیر
pershing U موشک زمین به زمین پرشینگ
redstone U موشک زمین به زمین رداستون
biosphere U قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
contour flight U پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
little john U موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
talik U زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
compass rose U دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
critical point U نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
permafrost U لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
topography U نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
geomagnetism U نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
hydrographer U نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
surface to surface missile U موشک زمین به زمین
ground resolution U قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
everglade U قطعه زمین باتلاقی علفزار زمین باتلاقی
He had a nast fall. U بد جوری خورد زمین ( زمین بدی خورد )
broacher U سوراخ کن
punctures U سوراخ
awl U سوراخ کن
puncturing U سوراخ
hole U سوراخ
abroach U سوراخ
alveolar U سوراخ سوراخ
holed U سوراخ
holing U سوراخ
holes U سوراخ
opening U سوراخ
boreholes U سوراخ
slot U سوراخ
edge perforated U لب سوراخ
fenestra U سوراخ
finger hole U سوراخ
overture U سوراخ
overtures U سوراخ
mure U سوراخ
foramen U سوراخ
punches U سوراخ کن
punched U سوراخ کن
punch U سوراخ کن
foraminated U سوراخ سوراخ
foraminiferous U سوراخ سوراخ
outage U سوراخ
outages U سوراخ
borehole U سوراخ
slots U سوراخ
openings U سوراخ
punctulate U سوراخ سوراخ
pumiceous U سوراخ سوراخ
pitting U سوراخ سوراخ
pinking U سوراخ
pigenhole U سوراخ
piercer U سوراخ کن
pertusion U سوراخ
columbarium U سوراخ
perforator U سوراخ کن
spy hole U سوراخ
peep hole U سوراخ
cribriform U سوراخ سوراخ
drill hole U سوراخ
slotting U سوراخ
imperforate U بی سوراخ
punctured U سوراخ
laces U پر از سوراخ
eyelet U سوراخ
broach U سوراخ کن
orifice U سوراخ
leak U سوراخ
orifices U سوراخ
leaked U سوراخ
leaks U سوراخ
lace U پر از سوراخ
broached U سوراخ کن
broaches U سوراخ کن
broaching U سوراخ کن
waterhole U سوراخ
waterholes U سوراخ
pecker U سوراخ کن
boring U سوراخ
meshing U سوراخ
tapping U سوراخ
thirl U سوراخ
puncture U سوراخ
loop U سوراخ
mesh U سوراخ
taphole U سوراخ
tapped U سوراخ
looped U سوراخ
perforation U سوراخ
eyelets U سوراخ
tap U سوراخ
meshes U سوراخ
loops U سوراخ
scuttled U سوراخ کردن
slots U درج یک شی در سوراخ
scuttle U سوراخ کردن
pierces U سوراخ کردن
scuttles U سوراخ کردن
slots U سوراخ طویل
spat U سوراخ کرد
slot U سوراخ طویل
slot U درج یک شی در سوراخ
eyebolt U پیچ سر سوراخ
f. of the ear U سوراخ گوش
portholes U سوراخ برج
feed hole U سوراخ پیش بر
porthole U سوراخ برج
pierce U سوراخ کردن
foraminate U سوراخ کردن
boring U سوراخ کردن
delve U سوراخ کردن
hammer drill سوراخ کن ضربه ای
delved U سوراخ کردن
hole circle U گردی سوراخ
delves U سوراخ کردن
delving U سوراخ کردن
stab U سوراخ کردن
keyholes U سوراخ کلید
stabbed U سوراخ کردن
stabs U سوراخ کردن
keyhole U سوراخ کلید
buttonholing U سوراخ دکمه
buttonholes U سوراخ دکمه
buttonholed U سوراخ دکمه
hub bore U سوراخ توپی
gonopore U سوراخ تناسلی
goring U سوراخ کردن
punches U سوراخ کردن
incising U سوراخ کردن
manholes U سوراخ ادم رو
gore U سوراخ کردن
punched U سوراخ کردن
foraminate U سوراخ دار
gored U سوراخ کردن
punch U سوراخ کردن
foraminated U سوراخ دار
manhole U سوراخ ادم رو
gores U سوراخ کردن
formed hole U سوراخ نیمرخ
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com