English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 221 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
upland U زمین بلند
uplands U زمین بلند
banquette U زمین بلند
elevated ground U زمین بلند
banquet U زمین بلند
banquette U زمین بلند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
flight U پرواز بلند و طولانی توپ پس از ضربه یا توپ زدن بطوری که ناگهان به زمین بیافتد
pitch U بلند شدن توپ از زمین پیش از رسیدن به توپزن
pitches U بلند شدن توپ از زمین پیش از رسیدن به توپزن
knock on U بلند شدن توپ از زمین ازضربه دست بازیگر
knock-on U بلند شدن توپ از زمین ازضربه دست بازیگر
bounce U به زمین خوردن و بلند شدن توپ بیس بال
bounced U به زمین خوردن و بلند شدن توپ بیس بال
bounces U به زمین خوردن و بلند شدن توپ بیس بال
chinaman U زمین خوردن و بلند شدن توپ توپ انداز چپ- دست بطرف توپزن راست دست
foot bank زمین یا مسیر بلند در پشت سنگر
long hop U توپی که دور از دسترس توپزن از زمین بلند میشود
mephitis U بخار مهلک ومتعفنی که از زمین بلند میشود
net shot clear U ضربه بلند از لب تور به انتهای زمین
slap shot U ضربه محکم که تیغه چوب هاکی پشت گوی به زمین می خورد و ان را بلند میکند
take off U بلند شدن دونده از زمین
Other Matches
clackvalve U دریچه لولاداروسفت که چون بلند کنندباصدای بلند بجای خودمیافتد
tout U بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touted U بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touting U بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touts U بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
dirndl U نوعی دامن بلند با کمر بلند
touch judge U هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
ground return U انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clown U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowns U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowning U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowned U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
pancakes U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
hercules U نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
geotaxis U گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
inductive earthing U زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
center field U قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
pancake U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
frost heave U برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
regulus U نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
off side U سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
nap of the earth U از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
honest john U نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
tellurian U ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
to break up U از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
geognosy U زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
perelotok U زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
sergeants U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
styx U نوعی موشک زمین به زمین دریایی
rolling terrain U زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
sergeant U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
covenant runing with land U شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
monofilament U الیاف تک رشته بلند [این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
no man's land U زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying U پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
pershing U موشک زمین به زمین پرشینگ
lacrosse U نوعی موشک زمین به زمین
pervious ground U زمین تراوا زمین نفوذپذیر
redstone U موشک زمین به زمین رداستون
biosphere U قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
talik U زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
little john U موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
contour flight U پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
shaggy ugs U فرش های با پرز بلند [این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
drops U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
compass rose U دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
critical point U نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
permafrost U لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
topography U نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
geomagnetism U نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
hydrographer U نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
surface to surface missile U موشک زمین به زمین
ground resolution U قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
He had a nast fall. U بد جوری خورد زمین ( زمین بدی خورد )
everglade U قطعه زمین باتلاقی علفزار زمین باتلاقی
earth's attraction U جاذبه زمین قوه جاذبه زمین
surface-to-surface U موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
surface to surface U موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
highs U بلند
megaphone U بلند گو
pointers U خط کش بلند
vociferous U بلند
fortes U بلند
forte U بلند
rumbustious U بلند
eton collan U بلند
lengthwise U بلند
legged U پا بلند
mouth filling U بلند
soaring U بلند
loud speaker U بلند گو
high grown U بلند قد
long U بلند
long- U بلند
longed U بلند
eminent U بلند
longer U بلند
longest U بلند
longs U بلند
uplands U بلند
high (1 9 to 36) U بلند
megaphones U بلند گو
pointer U خط کش بلند
upland U بلند
skyscrapers U بلند
tallest U قد بلند
amplifiers U بلند گو
tallest U بلند
amplifier U بلند گو
taller U قد بلند
grandiose U بلند
loftily U بلند
willowy U بلند
loudly U بلند
skyscraper U بلند
aloud U بلند
taller U بلند
tall U بلند
loudspeaker U بلند گو
tall U قد بلند
high U بلند
highfalutin U بلند
talll U بلند
talll U قد بلند
towering U بلند
highest U بلند
blast furnace U کوره بلند
lift U بلند کردن
ambition U بلند همتی
lifted U بلند کردن
ambition U بلند پروازی
ambitions U بلند همتی
lifting U بلند کردن
loud U بلند اوا
loudish U کمی بلند
loudish U اندکی بلند
loudmouthed U بلند اواز
magnaimous U بلند نطر
ambitions U بلند پروازی
famous U بلند اوازه
loudest U بلند اوا
loudest U باصدای بلند
louder U بلند اوا
louder U باصدای بلند
buzzing U صدای بلند
loud U باصدای بلند
fortissimo U صدای بلند
fortissimo U خیلی بلند
louden U بلند شدن
moppy U کلفت بلند
lifts U بلند کردن
raised kerb U لبه بلند
fortes U موسیقی بلند
high-minded U بلند همت
buzzes U صدای بلند
tore U علف بلند
elevated U بلند مرتبه
row de dow U صدای بلند
keep down U بلند نشوید
shandygaff U بلند رویایی
ambitious U بلند پرواز
ambitious U بلند همت
high-flying U بلند پرواز
altivolant U بلند پرواز
forte U موسیقی بلند
slab sided U بلند ولاغر
raised kerb U جدول بلند
supereminent U بسیار بلند
blast furnaces U کوره بلند
tossing U ضربه بلند
tosses U ضربه بلند
outdoor antenna U انتن بلند
knee-high U بلند تا سر زانو
oxlip U پامچال بلند
plyanthus U پامچال بلند
tossed U ضربه بلند
toss U ضربه بلند
prolong blast U سوت بلند
quick time U سر قدم بلند
slam bang U با سر وصدای بلند
clarion U شیپور بلند
gauntlet U دستکش بلند
erects U بلند کردن
gauntlets U دستکش بلند
levitating U بلند شدن
boisterous laughter U خنده بلند
screech U صدای بلند
screeched U صدای بلند
screeches U صدای بلند
screeching U صدای بلند
blast furnace coke U کک کوره بلند
arise U بلند شدن
arises U بلند شدن
erecting U بلند کردن
erected U بلند کردن
soar U بلند پروازکردن
soared U بلند پروازکردن
soars U بلند پروازکردن
rough U پست و بلند
chivalric U بلند همت
roughest U پست و بلند
surges U موج بلند
surged U موج بلند
surge U موج بلند
riser U بلند شونده
capote U شنل بلند
erect U بلند کردن
arising U بلند شدن
bigmouthed U صدا بلند
heightened U بلند کردن
heightening U بلند کردن
liberal U نظر بلند
liberals U نظر بلند
heightens U بلند کردن
elevate U بلند کردن
elevates U بلند کردن
elevating U بلند کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com