Perdic | زمینه یاطرح راهنمای فیلم صامت | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	scenario U	زمینه یاطرح راهنمای فیلم صامت
	scenarios U	زمینه یاطرح راهنمای فیلم صامت

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	army training test U	راهنمای ازمایشات یکانهای ارتشی راهنمای ازمایش یکانها
	dovetail guide U	راهنمای دم چلچله راهنمای کام وزبانه
	inversion U	تاثیر تلویزیونی ناشی از جابجایی رنگ نمایش متن پیش زمینه و پس زمینه
	inversions U	تاثیر تلویزیونی ناشی از جابجایی رنگ نمایش متن پیش زمینه و پس زمینه
	cassette U	کاست فیلم عکاسی جعبه حاوی فیلم
	cassettes U	کاست فیلم عکاسی جعبه حاوی فیلم
	pancromic U	فیلم چند رنگه فیلم چندحالته
	middle distance U	فاصلهی میان زمینه و پیش زمینه
	to plan a building U	نقشه ساختمانی را کشیدن یاطرح کردن
	staffing guide U	کتاب راهنمای پرسنل ستاد یاکتاب راهنمای انتخاب وتشکیل پرسنل ستادی
	light lists U	کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
	reel U	قرقره فیلم حلقه فیلم
	reeling U	قرقره فیلم حلقه فیلم
	reeled U	قرقره فیلم حلقه فیلم
	reels U	قرقره فیلم حلقه فیلم
	commander's manual U	ائین نامه راهنمای فرماندهان راهنمای فرماندهان در امر اموزش
	tone-on-tone U	[بکار گیری یک رنگ با پس زمینه متفاوت در زمینه فرش بطور مثال دو نوع رنگ قرمز یکی تیره و دیگری روشن]
	job book U	کتاب راهنمای انجام کار راهنمای کار تعمیردستگاهها
	partition U	بخشی از حافظه کامپیوتر به عنوان حافظه پیش زمینه یا پس زمینه
	partitions U	بخشی از حافظه کامپیوتر به عنوان حافظه پیش زمینه یا پس زمینه
	consonantal U	صامت
	consonant U	صامت
	speechless U	صامت
	consonants U	صامت
	silent U	صامت
	mutes U	بی زبان صامت
	devocalize U	صامت کردن
	mute U	بی زبان صامت
	devoice U	صامت کردن
	consonants U	حرف صامت
	surd U	صامت رادیکال
	consonant U	حرف صامت
	pantomimist U	بازیگر نمایش صامت
	dumb show U	نمایش صامت وبدون حرف
	pantomime U	نمایش صامت مخصوصا باماسک
	pantomimes U	نمایش صامت مخصوصا باماسک
	filmstrip U	نوار فیلم اسلایدهای بشکل نوار فیلم
	dumb terminal U	پایانه صامت ترمینال غیر هوشمند
	foreground U	سیستم کامپیوتری که در حالت اجرای برنامه ممکن است : حالت پیش زمینه برای برنامههای کاربردی محاورهای . حالت پس زمینه : برای برنامههای سیستمهای ضروری
	mummer U	هنرپیشه صامت بازیگر نقابدار ایام نوئل
	coast pilot U	کتاب راهنمای ساحلی راهنمای ساحلی
	planning guidance U	راهنمای طرح ریزی راهنمای طرح ریزی فرمانده
	strategy U	طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
	strategies U	طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
	piston guide U	راهنمای پیستون
	run manual U	راهنمای اجرا
	pilot U	راهنمای ناوبری
	pilots U	راهنمای ناوبری
	piloted U	راهنمای ناوبری
	training manual U	راهنمای اموزشی
	harbor master U	راهنمای بندر
	radar beacon U	راهنمای رادار
	telephone books U	راهنمای تلفن
	telephone book U	راهنمای تلفن
	saint bernard U	سگ راهنمای کوهستان
	card guide U	راهنمای کارت
	shopwalker U	راهنمای مغازه
	floor walker U	راهنمای مغازه
	icon U	راهنمای انتخاب
	dock master U	راهنمای حوض
	janitors U	راهنمای مدرسه راهنمای مدرسه
	buoying U	راهنمای شناور در اب
	icons U	راهنمای انتخاب
	janitor U	راهنمای مدرسه راهنمای مدرسه
	guide book U	راهنمای مسافران
	buoys U	راهنمای شناور در اب
	push rod U	راهنمای سوپاپ
	buoyed U	راهنمای شناور در اب
	column ways U	راهنمای ستون
	ikons U	راهنمای انتخاب
	wage price guideline U	راهنمای مزد
	manual U	راهنمای کار
	double vee guide U	راهنمای وی دوبل
	buoy U	راهنمای شناور در اب
	phone books U	کتاب راهنمای تلفن
	schedules U	فهرست راهنمای قانون
	phone book U	کتاب راهنمای تلفن
	damage control book U	راهنمای کنترل خسارات
	telephone directories U	کتابچه راهنمای تلفن
	file directory U	فهرست یا راهنمای فایل
	systems manual U	کتاب راهنمای سیستم
	data directory U	فهرست راهنمای داده ها
	leader U	فشنگ راهنمای پیچی
	leaders U	فشنگ راهنمای پیچی
	telephone directory U	کتابچه راهنمای تلفن
	cutting guide	راهنمای برش [ابزار]
	scheduled U	فهرست راهنمای قانون
	schedule U	فهرست راهنمای قانون
	light buoy U	راهنمای شناور چراغدار
	procedure manual U	کتاب راهنمای رویهای
	postal directory U	دفتر راهنمای پست
	signalled U	علامت راهنمای خودرو
	refernce manual U	کتاب راهنمای مرجع
	signaled U	علامت راهنمای خودرو
	location diagram U	راهنمای اتصال نقشه
	index U	نما راهنمای موضوعات
	indexed U	نما راهنمای موضوعات
	indexes U	نما راهنمای موضوعات
	signal U	علامت راهنمای خودرو
	soldier's manual U	کتاب راهنمای سرباز
	guidebook U	کتاب راهنمای مسافران
	guidebooks U	کتاب راهنمای مسافران
	sheave U	ریل راهنمای هواپیما
	pierrot U	دلقک صامت ایتالیایی دلقک
	pierrots U	دلقک صامت ایتالیایی دلقک
	film leader U	فیلم
	filmed U	فیلم
	film U	فیلم
	loads U	فیلم
	load U	فیلم
	user's manual U	کتاب راهنمای استفاده کننده
	directives U	راهنمای انجام کار دستورالعمل
	directive U	راهنمای انجام کار دستورالعمل
	guidance U	راهنمای طرح ریزی راهنمایی
	piloted U	راهنمای ناو راهنمایی کردن
	watertight closure log U	دفتر راهنمای اب بندی ناو
	manual U	دستورالعمل راهنمای انجام کار
	waybill U	خط سیر مسافر راهنمای مسافرت
	working plan U	نقشه اجرا راهنمای کار
	quadrattrix U	راهنمای تربیع منحنی هادی
	pilots U	راهنمای ناو راهنمایی کردن
	photo index map U	نقشه راهنمای عکسهای هوائی
	mutilation table U	جدول راهنمای بارگیری خودروها
	concordances U	راهنمای مطالب وموضوعات کتاب
	soldier's manual U	ائین نامه راهنمای سربازان
	finger post U	تیرپنجه دار راهنمای جاده
	pilot's trace U	کالک راهنمای خلبان هواپیما
	turn off guidance U	راهنمای تاکسی کردن هواپیما
	basic planning guide U	راهنمای اولیه طرح ریزی
	concordance U	راهنمای مطالب وموضوعات کتاب
	pilot U	راهنمای ناو راهنمایی کردن
	outline U	زمینه
	outlined U	زمینه
	outlines U	زمینه
	background U	زمینه
	outlining U	زمینه
	setting U	زمینه
	conspectus U	زمینه
	context U	زمینه
	contexts U	زمینه
	sketches U	زمینه
	basis U	زمینه
	sketch U	زمینه
	predisposition U	زمینه
	predispositions U	زمینه
	settings U	زمینه
	sketched U	زمینه
	design U	زمینه
	ground U	زمینه
	designs U	زمینه
	flat paint U	زمینه
	flash color U	زمینه
	ichnograph U	زمینه
	tendencies U	زمینه
	tendency U	زمینه
	ground note U	نت زمینه
	backgrounds U	پس زمینه
	terrain U	زمینه
	background U	پس زمینه
	backgrounds U	زمینه
	telefilm U	فیلم تلویزیونی
	negative film U	فیلم منفی
	phonofilm U	فیلم صدادار
	reversal film U	فیلم معکوس
	acetate film U	فیلم استاتی
	picturize U	فیلم برداشتن از
	instruction film U	فیلم اموزشی
	instruction film U	فیلم درسی
	peepshow U	فیلم شهوانی
	phonofilm U	فیلم سخنگو
	positive film U	فیلم مثبت
	film developer U	سازنده فیلم
	film reader U	فیلم خوان
	cinematograph U	اپارات فیلم
	film recorder U	ضباط فیلم
	film recorder U	فیلم نگار
	filmstrip U	فیلم سینمایی
	x ray film U	فیلم رونتگن
	peepshows U	فیلم شهوانی
	advertising spot U	فیلم تبلیغاتی
	microfilmed U	میکرو فیلم
	filmy U	فیلم مانند
	filmiest U	فیلم مانند
	film U	فیلم عکاسی
	film U	فیلم سینما
	filmed U	فیلم عکاسی
	filmed U	فیلم سینما
	filmier U	فیلم مانند
	film strip U	نوار فیلم
	microfilming U	ریز فیلم
	microfilming U	میکرو فیلم
	microfilms U	ریز فیلم
	microfilms U	میکرو فیلم
	microfilmed U	ریز فیلم
	microfilm U	میکرو فیلم
	film-strips U	نوار فیلم
	film-strip U	نوار فیلم
	microfilm U	ریز فیلم
	talkie U	فیلم ناطق
	as good as a play <idiom> U	مثل فیلم