Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 34 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
winterization
U
زمستانی شدن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
hibernate
U
بخواب زمستانی رفتن
hibernated
U
بخواب زمستانی رفتن
hibernates
U
بخواب زمستانی رفتن
hibernating
U
بخواب زمستانی رفتن
wintry
U
زمستانی
midwinter
U
چله زمستان انقلاب زمستانی
winter
U
قشلاق کردن زمستانرا بر گذار کردن زمستانی
winters
U
قشلاق کردن زمستانرا بر گذار کردن زمستانی
brumal
U
زمستانی
brumous
U
زمستانی
harmattan
U
بادخشک زمستانی سواحل غربی افریقا
hiberbal
U
زمستانی
hibernal
U
زمستانی
hymal
U
زمستانی
hibernaculum
U
جایگاه زمستانی
hibernaculum
U
گلخانه گلهای زمستانی
hiemal
U
زمستانی
jack frost
U
لولوی زمستانی
perelotok
U
زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
snow tire
U
لاستیک مخصوص حرکت روی برف تایر زمستانی
storm window
U
پنجره زمستانی کرکره چوبی بادشکن
tuque
U
کلاه بافته پشمی زمستانی
winter crookneck
U
کدوی زمستانی کدوی گردن کج زمستانی
winter olympic
U
بازیهای المپیک زمستانی
winter quarters
U
پادگان زمستانی اقامتگاه زمستانی
winter solstice
U
انقلاب زمستانی
winterberry
U
راج زمستانی
winterish
U
زمستانی
winterization
U
بصورت زمستانی در امدن
winterization
U
زمستانی کردن
winterly
U
زمستانی بی نشاط
wintery
U
زمستانی
to weather something in winter
U
چیزی را در معرض
[ آب و]
هوای زمستانی گذاشتن
Partial phrase not found.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com