English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
correlation time U زمان همبستگی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
line haul U زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری
cache U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache memory U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
caches U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
interdependence U همبستگی
sodality U همبستگی
solidarity U همبستگی
togetherness U همبستگی
correlation U همبستگی
realtime U زمان حقیقی یا زمان خالص ارسال و دریافت پیامها
linear correlation U همبستگی خطی
canonical correlation U همبستگی بندادی
serial correlation U همبستگی دوری
biserial correlation U همبستگی دو رشتهای
rbis U همبستگی دو رشتهای
angular correlation U همبستگی زاویهای
autocorrelation U خود همبستگی
biological correlation U همبستگی زیستی
correlating U همبستگی داشتن
ratio correlation U همبستگی نسبتی
multiple correlation U همبستگی چندگانه
partial correlation U همبستگی سهمی
part correlation U همبستگی پارهای
positive correlation U همبستگی مثبت
negative correlation U همبستگی معکوس
negative correlation U همبستگی منفی
product moment correlation U همبستگی گشتاوری
rand correlation U همبستگی رتبهای
rank correlation U همبستگی رتبهای
pearsonian correlation U همبستگی پیرسون
coaxial graphical correlation U همبستگی نموداری
partial correlation U همبستگی جزئی
correlation energy U انرژی همبستگی
correlation factor U ضریب همبستگی
correlation matrix U ماتریس همبستگی
spurious correlation U همبستگی کاذب
correlation ratio U بهر همبستگی
solidarity U همکاری همبستگی
correlation ratio U نسبت همبستگی
correlogram U همبستگی نگاشت
tetrachoric correlation U همبستگی چهارخانه
integeration U تمامیت همبستگی
adhesion U همبستگی توافق
index of correlation U شاخص همبستگی
triserial correlation U همبستگی سه رشتهای
economic integration U همبستگی اقتصادی
foot rule correlation U همبستگی سر انگشتی
correlation diagram U نمودار همبستگی
correlation curve U منحنی همبستگی
correlates U همبستگی داشتن
correlate U همبستگی داشتن
serial correlation U همبستگی پیاپی
simple correlation U همبستگی ساده
intercorrelation U همبستگی متقابل
coefficient of correlation U ضریب همبستگی
correlation coefficient U ضریب همبستگی
circuit U روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
circuits U روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
road time U یا زمان تخلیه جاده زمان عبور ستون
It will be some time before the new factory comes online, and until then we can't fulfill demand. U آغاز به کار کردن کارخانه جدید مدتی زمان می برد و تا آن زمان قادر به تامین تقاضا نخواهیم بود.
rank difference correlation U همبستگی تفاوت رتبه ها
point biserial correlation U همبستگی دو رشتهای نقطهای
correlate U وابسته همبستگی داشتن
rpbis U همبستگی دو رشتهای نقطهای
correlating U وابسته همبستگی داشتن
rt U ضریب همبستگی چهارخانه
correlates U وابسته همبستگی داشتن
coeffecient of autocorrelation U ضریب خود همبستگی
coefficient of multiple correlation U ضریب همبستگی چندگانه
correlation analysis U تجزیه و تحلیل همبستگی
equation of continuity U معادله همبستگی جریان
correlation measurement U اندازه گیری همبستگی
multiple correlation U همبستگی چند متغیری
index of multiple correlation U شاخص همبستگی چندگانه
nonlinear correlation U همبستگی غیر خطی
canonical correlation U همبستگی دو سویه چندمتغیری
intercorrelation U همبستگی بین چند متغیر
spearman rank correlation coefficient U ضریب همبستگی رتبهای اسپیرمن
kendall's rank correlation method U روش همبستگی رتبهای کندال
ASEAN U مخفف همبستگی ملل جنوب شرقی آسیا
access time U کل زمان لازم برای رسانه ذخیره سازی از وقتی که تقاضای داده میشود تا زمان بازگشت داده
IAM U فضای حافظه که زمان دستیابی بین زمان حافظه اصلی و سیستم بر پایه دیسک دارد
reference U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
references U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
arrivals U زمان حضور زمان رسیدن
presents U زمان حاضر زمان حال
presenting U زمان حاضر زمان حال
presented U زمان حاضر زمان حال
response time U زمان جواب زمان پاسخگویی
seek time U زمان جستجو زمان طلب
present U زمان حاضر زمان حال
arrival U زمان حضور زمان رسیدن
read time U زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
tour of duty U زمان گردش ماموریت زمان توقف پرسنل در مناطق مختلف ماموریت
times U مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
dive schedule U جدول حداکثر زمان و عمق استخر برای شیرجه جدول نشاندهنده عمق و زمان ماندن زیر اب غواص
timed U مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
time U مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
imprescriptible U وابسته به اموال حقوقی که مشمول مرور زمان نیست غیر مشمول مرور زمان تجویز نشده
equation of time U خطای قرائت زمان نجومی پس ماند زمان نجومی
unemployment compensation U پرداختی در زمان بیکاری پرداخت کمکی در زمان بیکاری
execution U 1-زمان لازم برای اجرای یک برنامه یا مجموعه دستورات . 2-زمان لازم برای یک سیکل اجرا
loom time U مدت زمان بافت [از زمان چله کشی تا جدا کردن فرش بافته شده از دار و مبنای تعیین ساعات کار مفید، وقت حقیقی لازم جهت اتمام فرش و قیمت نسبی فرش می باشد.]
production cycle U زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
interlook dormant period U زمان توقف دستگاه رادار مدت زمان توقف کار تجسس رادار
frequencies U زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل
frequency U زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل
silver cord U محبت مادر وفرزندی همبستگی مادر وفرزند
splits U زمان ثبت شده برای فواصل معین یک مسابقه زمان ثبت شده برای قهرمان دو 004متر
pan american union U سازمان دولتهای قاره امریکا که به سال 0981 در واشنگتن تاسیس شد و هدف ان گسترش همکاری و همبستگی در شقوق و شئون مختلفه بین کشورهای قاره امریکااست
short cycle annealing U سخت گردانی در زمان کم سخت گردانی در مدت زمان کوتاه
cryptoperiod U زمان ارسال یا دریافت رمز مدت زمان دریافت رمز
early time U زمان حداقل انفجار اتمی زمان اولیه انفجار اتمی
tensed U زمان فعل تصریف زمان فعل
tenser U زمان فعل تصریف زمان فعل
tenses U زمان فعل تصریف زمان فعل
tensing U زمان فعل تصریف زمان فعل
tensest U زمان فعل تصریف زمان فعل
tense U زمان فعل تصریف زمان فعل
angular velocity sight U زمان سنج رهایی بمب دوربین زمان سنج زاویه رهایی بمب
station time U زمان اماده شدن برای پرواز زمان بارگیری و اماده شدن هواپیما برای پرواز
away U از ان زمان
cycle time U زمان
coinstantaneous U هم زمان
thitherto U تا ان زمان
thence U از ان زمان
contemporaneous U هم زمان
simultaneously U در یک زمان
cotemporaneous U هم زمان
synchronous U هم زمان
terming U زمان
termed U زمان
synchrone U هم زمان
term U زمان
whene'er U هر زمان
zeitgeist U زمان
time of blowing U زمان دم
dates U زمان
date U زمان
yet U تا ان زمان
period U زمان
tempos U زمان
tempo U زمان
time-consuming U زمان بر
periods U زمان
timepiece U زمان
time-piece U زمان
ticker [colloquial] [watch] U زمان
times U زمان
clock U زمان
clocks U زمان ها
time consuming U زمان بر
stroke U زمان
stroked U زمان
strokes U زمان
time U زمان
timed U زمان
stroking U زمان
miscellaneous time U زمان متفرقه
orthogenesis U جبر زمان
local time U زمان محلی
multiplication time U زمان ضرب
time lags U زمان تاخیر
time lags U زمان مرده
time lag U زمان تاخیر
availability U زمان امادگی
time lag U زمان مرده
non productive time U زمان مرده
nonsynchronous U ناهم زمان
run time U زمان اجرا
microcycle U واحد زمان
mean time U زمان متوسط
language U در زمان اجرا
acceleration time U زمان شتاب
access time U زمان دستیابی
scheduler U زمان بند
load time U زمان بارکردن
scheduling queue U صف زمان بندی
searching time U زمان جستجو
languages U در زمان اجرا
maximum duration U زمان حداکثر
lost time U زمان مفقوده
man and boy U از زمان بچگی
running time U زمان رانش
makeup time U زمان جبران
maintenance period U زمان تعمیرات
lost time U زمان گمگشته
loading time U زمان بارگیری
seek time U زمان پیگرد
relief time U زمان استراحت
response time U زمان پاسخ
reaction time U زمان واکنش
real time U زمان حقیقی
production time U زمان ساخت
production time U زمان تولید
past tense U زمان گذشته
yesterday U زمان گذشته
space U زمان کوتاه
response time U زمان واگنش
dwell idling time U زمان هرزگردی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com