English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
valve timing U زمان بندی سوپاپ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
reference U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
references U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
valve seat insert U مدخل نشست سوپاپ نشیمنگاه سوپاپ
scheduling U زمان بندی
timing U زمان بندی
attack timing U زمان بندی تک
scheduling queue U صف زمان بندی
schedules U برنامه زمان بندی
scheduled U برنامه زمان بندی
project schedule U زمان بندی پروژه
scheduling algorithm U الگوریتم زمان بندی
dynamic scheduling U زمان بندی پویا
scheduled U زمان بندی کردن
schedule U برنامه زمان بندی
schedule U زمان بندی کردن
time table U جدول زمان بندی
non scheduled U زمان بندی نشده
event scheduling U زمان بندی رویدادها
schedules U زمان بندی کردن
schedule maintenance U نگهداشت زمان بندی شده
schedules U برنامه زمان بندی فهرست
scheduled U برنامه زمان بندی فهرست
schedule U برنامه زمان بندی فهرست
Manchester coding U و نیمه دوم برای سیگنال زمان بندی است
hold U پاسهای زمان بندی سفکرون برای سیگنال زمانی تلویزیون
hazard U خطای سخت افزاری مربوط به زمان بندی زمانی نادرست
hazards U خطای سخت افزاری مربوط به زمان بندی زمانی نادرست
holds U پاسهای زمان بندی سفکرون برای سیگنال زمانی تلویزیون
hazarded U خطای سخت افزاری مربوط به زمان بندی زمانی نادرست
hazarding U خطای سخت افزاری مربوط به زمان بندی زمانی نادرست
valve seat reamer U جدار تراش نشیمنگاه سوپاپ برقوی نشیمنگاه سوپاپ
synchronous U شبکهای که تمام اتصالات آن با یک سیگنال زمان بندی همان شده است
resource leveling U زمان بندی فعالیت ها بازمان شناور به منطور بهینه سازی بهره گیری از منابع
pipelines U زمان بندی ورودیهای ریزپردازنده وقتی چیزی رخ نداده است برای افزایش سرعت
pipeline U زمان بندی ورودیهای ریزپردازنده وقتی چیزی رخ نداده است برای افزایش سرعت
isochronous network U شبکهای که در آن تمام قط عات شبکه از یک ساعت عمومی استفاده می کنند تا زمان بندی یکسان باشد
synchronous U . شبکه ارتباطی که در آن تمام عملیات شبکه با یک سیگنال زمان بندی کنترل میشود
timing disc U علامت حک شده روی موتورپیستونی برای کمک به تعیین دقیق وضعیت زاویهای میل لنگ به منظور زمان بندی صحیح کارکرد موتور
race U وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
raced U وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
races U وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
Windows Explorer U گونهای از ویندوز که حاوی توابع ابتدایی اشتراک فایل peer-to-Peer است و نیز پست الکترونیکی , فکس و امکان زمان بندی
time U 1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
timed U 1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
times U 1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
crystals U قطعه کوچک از کریستال کوارتز که در فرکانس خاص به لرزش در می آید که به عنوان یک سیگنال ساعت خیلی دقیق برای کامپیوتر یا سایر برنامههای کاربردی زمان بندی شده به کار می رود
crystal U قطعه کوچک از کریستال کوارتز که در فرکانس خاص به لرزش در می آید که به عنوان یک سیگنال ساعت خیلی دقیق برای کامپیوتر یا سایر برنامههای کاربردی زمان بندی شده به کار می رود
times U تعیین کردن تنظیم کردن زمان بندی کردن
timed U تعیین کردن تنظیم کردن زمان بندی کردن
time U تعیین کردن تنظیم کردن زمان بندی کردن
line haul U زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری
caches U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache memory U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
force tabs U نمودار یا طرح گسترش یکانهایا نیروها طرح زمان بندی شده گسترش نیروها
valve U سوپاپ
valves U سوپاپ
valvate U سوپاپ
realtime U زمان حقیقی یا زمان خالص ارسال و دریافت پیامها
valve guide U هادی سوپاپ
check valve U سوپاپ یک طرفه
intake port U سوپاپ ورودی
intake valve U سوپاپ ورودی
valveless U بدون سوپاپ
inlet valve U سوپاپ ورودی
valviferous U سوپاپ دار
push rod U راهنمای سوپاپ
discharge valve U سوپاپ دود
lift valve U سوپاپ بالارونده
discharge valve U سوپاپ تخلیه
valve U لامپ سوپاپ
inlet valve U سوپاپ گاز
intake valve U سوپاپ گاز
poppet valve U سوپاپ لولهای
valve clearance U لقی سوپاپ
valve lag U تاخیر سوپاپ
tulip valve U سوپاپ لولهای
valve lead U تقدم سوپاپ
valve seat U نشیمنگاه سوپاپ
delivery valve U سوپاپ تحویل
plate valve U سوپاپ بشقابکی
pilot valve U سوپاپ تنظیم
brake valve U سوپاپ ترمز
plunge valve U سوپاپ شناور
grinding U تراشیدن سوپاپ
inlet port U سوپاپ ورودی
regulators U سوپاپ نافم
regulator U سوپاپ نافم
rockers U اسبک سوپاپ
rocker U اسبک سوپاپ
globe valve U سوپاپ کروی
camshaft U میل سوپاپ
rocker arm U انگشته ی سوپاپ
regulating valve U سوپاپ تنظیم
poppet valve U سوپاپ مکش
camshafts U میل سوپاپ
slide valve U سوپاپ متحرک
solenoid controlled valve U سوپاپ الکترومغناطیسی
solenoid valve U سوپاپ مغناطیسی
blow off valve U سوپاپ قطع دم
air intake U سوپاپ هوا
admission port U سوپاپ ورودی
disc U بشقاب سوپاپ
valves U لامپ سوپاپ
injector valve U سوپاپ تزریق
discs U بشقاب سوپاپ
exhaust valve U سوپاپ دود
rocker arm U چکش سوپاپ
circuits U روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
circuit U روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
road time U یا زمان تخلیه جاده زمان عبور ستون
It will be some time before the new factory comes online, and until then we can't fulfill demand. U آغاز به کار کردن کارخانه جدید مدتی زمان می برد و تا آن زمان قادر به تامین تقاضا نخواهیم بود.
respirators U سوپاپ ضربت گیر
respirator U سوپاپ ضربت گیر
trailer brake valve U سوپاپ ترمز تریلر
lathes U دستگاه سوپاپ تراش
suction U مکش سوپاپ تلمبه
valve scavenging U پاک کردن سوپاپ
valve timing U تنظیم سوپاپ اتومبیل
lathe U دستگاه سوپاپ تراش
high pressure valve U سوپاپ فشار قوی
valve refacer U دستگاه پرداخت سوپاپ
butterfly valve U سوپاپ یا دریچه پولکی
valve U بشکل دریچه یا سوپاپ
valves U بشکل دریچه یا سوپاپ
evaluation rating U درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
valve seat grinder U دستگاه پرداخت نشیمنگاه سوپاپ
valve duration U مدت زمانی که سوپاپ بازمیماند
check valve U سوپاپ یا دریچه مسدود کننده
valve lift U کل حرکت خطی سوپاپ لایهای
gavernor valve U سوپاپ یا دریچه تنظیم کننده
valvate U سرپوش بشکل دریچه یا سوپاپ
grinders U چرخ سمباده دستگاه سوپاپ تراش
grinder U چرخ سمباده دستگاه سوپاپ تراش
word warp U فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
rating U طبقه بندی کردن درجه بندی
ratings U طبقه بندی کردن درجه بندی
carpet classification U طبقه بندی [درجه بندی] فرش
access time U کل زمان لازم برای رسانه ذخیره سازی از وقتی که تقاضای داده میشود تا زمان بازگشت داده
IAM U فضای حافظه که زمان دستیابی بین زمان حافظه اصلی و سیستم بر پایه دیسک دارد
rocker arm U اهرم خود کار برای حرکت سوپاپ ماشین
cruise valve U سوپاپ ازادکننده هوای گرم بطور مرتب در پرواز
presents U زمان حاضر زمان حال
seek time U زمان جستجو زمان طلب
arrival U زمان حضور زمان رسیدن
arrivals U زمان حضور زمان رسیدن
present U زمان حاضر زمان حال
presented U زمان حاضر زمان حال
response time U زمان جواب زمان پاسخگویی
presenting U زمان حاضر زمان حال
read time U زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
j valve U سوپاپ کپسول هوای غواص که بطور خودکار بسته شود
back pressure valve U سوپاپ مخصوص ممانعت ازپس زنش مایعات در داخل لوله
blast valve U سوپاپ ازاد کننده هوای گرم برای صعود بالن
tour of duty U زمان گردش ماموریت زمان توقف پرسنل در مناطق مختلف ماموریت
deflation port U سوپاپ بزرگ در بالای بالن برای خروج هوا هنگام نشستن
telescopic U دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
packaging U ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
defense classification U طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
classification U طبقه بندی رده بندی
lineaments U طرح بندی صورت بندی
lineament U طرح بندی صورت بندی
classifications U طبقه بندی رده بندی
laggin U اب بندی کردن اب بندی ناوها
wording U جمله بندی کلمه بندی
downgraded U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
regrade U تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
downgrading U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrade U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
time U مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
dive schedule U جدول حداکثر زمان و عمق استخر برای شیرجه جدول نشاندهنده عمق و زمان ماندن زیر اب غواص
timed U مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
times U مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
imprescriptible U وابسته به اموال حقوقی که مشمول مرور زمان نیست غیر مشمول مرور زمان تجویز نشده
unemployment compensation U پرداختی در زمان بیکاری پرداخت کمکی در زمان بیکاری
equation of time U خطای قرائت زمان نجومی پس ماند زمان نجومی
gift wrap U بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
execution U 1-زمان لازم برای اجرای یک برنامه یا مجموعه دستورات . 2-زمان لازم برای یک سیکل اجرا
hot valve clearance U فاصله کوچک بین ساقه سوپاپ و اسبک هنگامی که تمام قطعات موتور بدمای کاری رسیده اند
loom time U مدت زمان بافت [از زمان چله کشی تا جدا کردن فرش بافته شده از دار و مبنای تعیین ساعات کار مفید، وقت حقیقی لازم جهت اتمام فرش و قیمت نسبی فرش می باشد.]
line astern U صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
security classification U طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
declassification U از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
production cycle U زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
black designation U علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
interlook dormant period U زمان توقف دستگاه رادار مدت زمان توقف کار تجسس رادار
frequencies U زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل
frequency U زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل
transparently U نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
transparent U نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
splits U زمان ثبت شده برای فواصل معین یک مسابقه زمان ثبت شده برای قهرمان دو 004متر
groups U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grades U درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
group U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grades U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade U درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
grade U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
insulation testing apparatus U دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
short cycle annealing U سخت گردانی در زمان کم سخت گردانی در مدت زمان کوتاه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com