English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
loading time U زمان بارگیری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
station time U زمان اماده شدن برای پرواز زمان بارگیری و اماده شدن هواپیما برای پرواز
turnaround cycle U مدت زمان بارگیری و رفت وبرگشت خودرو یا هواپیما یاکشتی
Other Matches
preload loading U بارگیری اولیه یا بارگیری قبل از بارگیری اصلی
wet storage U بارگیری روی عرشه کشتی درروی دریا بارگیری دریایی
unit loading U بارگیری کردن یکانها برای حمل و نقل بارگیری یکان
back haul U بارگیری در بازگشت از یک ماموریت بارگیری دوسره باربرگشت
combat loading U بارگیری رزمی هواپیما بارگیری جنگی
endurance loading U بارگیری با حداکثر فرفیت بارگیری کامل
embarkation order U دستورالعمل بارگیری یا سوارشدن دستور بارگیری
line haul U زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری
casualty staging unit U یکان بارگیری بیماران وزخمیها درهواپیما یکان بارگیری بیماران
staging unit U یکان خدمات بارگیری یکان بارگیری
cache memory U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
caches U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
realtime U زمان حقیقی یا زمان خالص ارسال و دریافت پیامها
circuit U روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
circuits U روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
road time U یا زمان تخلیه جاده زمان عبور ستون
It will be some time before the new factory comes online, and until then we can't fulfill demand. U آغاز به کار کردن کارخانه جدید مدتی زمان می برد و تا آن زمان قادر به تامین تقاضا نخواهیم بود.
access time U کل زمان لازم برای رسانه ذخیره سازی از وقتی که تقاضای داده میشود تا زمان بازگشت داده
IAM U فضای حافظه که زمان دستیابی بین زمان حافظه اصلی و سیستم بر پایه دیسک دارد
references U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
reference U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
presented U زمان حاضر زمان حال
presenting U زمان حاضر زمان حال
present U زمان حاضر زمان حال
presents U زمان حاضر زمان حال
seek time U زمان جستجو زمان طلب
arrivals U زمان حضور زمان رسیدن
arrival U زمان حضور زمان رسیدن
response time U زمان جواب زمان پاسخگویی
read time U زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
loading bridge U پل بارگیری
well deck U پل بارگیری
stowage U بارگیری
material handling bridge U پل بارگیری
loading U بارگیری
charging U بارگیری
shipping U بارگیری
burdening U بارگیری
tour of duty U زمان گردش ماموریت زمان توقف پرسنل در مناطق مختلف ماموریت
loading site U سکوی بارگیری
quays U سکوی بارگیری
aprons U محوطه بارگیری
quay U سکوی بارگیری
frequency loading U بارگیری فرکانسی
loading site U محل بارگیری
loading station U ایستگاه بارگیری
pallets U کفه بارگیری
pallet U کفه بارگیری
load U فرفیت بارگیری
load U بارگیری کردن
load U بارگیری مهمات
roll-on/roll-off U بارگیری- تخلیه
embarkation table U جدول بارگیری
loading table U جدول بارگیری
pick up and delivery U بارگیری و تحویل
well deck U عرشه بارگیری
apron U محوطه بارگیری
stowage U بارگیری و باراندازی
line charging capacity U فرفیت بارگیری خط
loading apron U نوار بارگیری
load factor U ضریب بارگیری
loading bucket U سطل بارگیری
loading chart U جدول بارگیری
pre loading U بارگیری اولیه
loading facilities U وسایل بارگیری
point of loading U نقطه بارگیری
plimsol mark U علایم بارگیری
accumulator charge U بارگیری اکومولاتور
plimsol mark U مارک بارگیری
loading U فرفیت بارگیری
ammunition loading line U خط بارگیری مهمات
load lines U علایم بارگیری
loading point U نقطه بارگیری
loading rack U سکوی بارگیری
loading scale U مقیاس بارگیری
line charging current U جریان بارگیری خط
charging wharf U اسکله بارگیری
download U بارگیری پایین
cargo net U تور بارگیری
bulk loading U بارگیری در مخازن
stowing U بارگیری کردن
commercial loading U بارگیری تجارتی
stowed U بارگیری کردن
carburizing pot U فرف بارگیری
stow U بارگیری کردن
deadweight U تناژ بارگیری
loading diagram U دیاگرام بارگیری
roll on/roll off U بارگیری- تخلیه
on berth U ناوحاضربه بارگیری
charging berth U اسکله بارگیری
charging crane U جرثقیل بارگیری
charging car U واگن بارگیری
stows U بارگیری کردن
loads U بارگیری مهمات
bucket charging U بارگیری با سطل
magnetic loading U بارگیری مغناطیسی
embarkation area U محوطه بارگیری
pallete U کفه بارگیری
Loading and unloading. U بارگیری وتخلیه
loads U بارگیری کردن
laden U بارگیری شده
loads U فرفیت بارگیری
pack saddle U زین بارگیری
loading U بارگیری مهمات درهواپیما
loading list U لیست بارگیری خودرو
embarkation table U جدول قابلیت بارگیری
actual obligated space U محل یا جا در بارگیری دریایی
cargo plan U طرح بارگیری ناو
loading plan U طرح بارگیری خودرو
charge and discharge U محل بارگیری و باراندازی
charging side U محل بارگیری کوره
commodity loading U بارگیری کالاهای مختلف
commercial loading U بارگیری کالای تجارتی
stevedoring charges U هزینههای بارگیری وباراندازی
cargo port U دریچه بارگیری ناو
tactical loading U بارگیری رزمی یا جنگی
stevedores U متصدی بارگیری و تخلیه
bulk loading U بارگیری مخزن به طور یک جا
shiping agent U کارگزار بارگیری کشتی
loading space U فضای قابل بارگیری
stevedores U بارگیری وباراندازی کردن
staging unit U یکان بارگیری کننده
initial program load U بارگیری برنامه اغازی
stevedore U متصدی بارگیری و تخلیه
stevedore U بارگیری وباراندازی کردن
ingot charging crane U جراثقال بارگیری شمش
loading chart U طرح بارگیری هواپیما
horizontal loading U بارگیری افقی کشتیها
bulk load method U روش بارگیری با بارقوال
palletetisation U درکفه بارگیری قرار دادن
loading ramp U راهروی شیب دار بارگیری
railway end U پل سکوی بارگیری راه اهن
mutilation table U جدول راهنمای بارگیری خودروها
shiping agent U حق العمل کار بارگیری کشتی
reloadable control storage U انباره با کنترل بارگیری مجدد
maximum load rating U قابلیت بارگیری نامی حداکثر
p&d U delivery and up pick بارگیری و تحویل
drayage U هزینه بارگیری وبار اندازی
roll on roll off U روش بارگیری مستقیم ناو
stevedore U متصدی یانافر بارگیری وباراندازی
stevedores U متصدی یانافر بارگیری وباراندازی
bridge plate U پل بین سکوی بارگیری وخودرو
stevedores U متصدی بارگیری و حمل و نقل
bulk load method U روش استفاده از بارگیری قوال
free in and out U بدون هزینه تخلیه و بارگیری
capacity load U حداکثر فرفیت بارگیری ناو
The ship is loading. U کشتی درحال بارگیری است
embarkation order U ترتیب سوار شدن یا بارگیری
port U شراب شیرین بارگیری کردن
despatch money U جایزه بارگیری یا تخلیه سریع
fio U بدون هزینه تخلیه و بارگیری
lift on U بارگیری کشتی توسط جرثقیل
accessorial services U خدمات بارگیری و تخلیه بار
lay day U ایام بارگیری و باراندازی کشتی
stevedore U متصدی بارگیری و حمل و نقل
lay day U روز بارگیری وباراندازی کشتی
lading U بارگیری عمل بار کردن
base loading U بارگیری انجام شده در پایگاه
laydays U ایام بارگیری و باراندازی کشتی
lighterage U هزینه بارگیری وباراندازی ازکشتی
dive schedule U جدول حداکثر زمان و عمق استخر برای شیرجه جدول نشاندهنده عمق و زمان ماندن زیر اب غواص
timed U مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
times U مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
time U مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
imprescriptible U وابسته به اموال حقوقی که مشمول مرور زمان نیست غیر مشمول مرور زمان تجویز نشده
mutilation table U جدول بارگیری پیش بینی شده
despatch money U پاداش جهت بارگیری یاتخلیه سریع
portcall U درخواست حمل وسایل به بندربرای بارگیری
dispatch money U جایزه یا انعام بارگیری یاتخلیه سریع
pickup zone U منطقه بارگیری و بار کردن وسایل
loading U بارگیری کردن سوارشدن به خودرو یاهواپیما
drayage U چهارچرخه یاگاری مخصوص بارگیری وباراندازی
unemployment compensation U پرداختی در زمان بیکاری پرداخت کمکی در زمان بیکاری
equation of time U خطای قرائت زمان نجومی پس ماند زمان نجومی
execution U 1-زمان لازم برای اجرای یک برنامه یا مجموعه دستورات . 2-زمان لازم برای یک سیکل اجرا
lighterage U هزینه بارگیری و باراندازی از کشتی توسط دوبه
actual placement U قرار دادن بار در محل تخلیه و بارگیری
embarkation element U یکان مخصوص کمک به بارگیری یا سوار شدن
ipl U Load Program Initail بارگیری اغازی برنامه
prestowage plan U طرح پیش بینی باربندی و بارگیری وسایل
entrucking table U جدول حرکات و بارگیری خودروهای باری ارتشی
portcapacity U فرفیت بندر از نظر بارگیری یاتخلیه بار
loom time U مدت زمان بافت [از زمان چله کشی تا جدا کردن فرش بافته شده از دار و مبنای تعیین ساعات کار مفید، وقت حقیقی لازم جهت اتمام فرش و قیمت نسبی فرش می باشد.]
block stowage loading U بارگیری وسایل هم مقصد دریک قسمت از وسیله ترابری
constructive placement U تعیین محل برای بارگیری یاتخلیه مناسب کشتیها
embarkation team U تیم یا قسمت مخصوص کمک به سوار شدن یا بارگیری
load line U خط دورکشتی که وقتی کشتی کاملا بارگیری شداب تا انجا میرسد
stowage plan U طرح بارگیری ناو یا هواپیمایا چیدن بارها در هواپیما یاناو
production cycle U زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
interlook dormant period U زمان توقف دستگاه رادار مدت زمان توقف کار تجسس رادار
long shoreman U گماشته بارگیری و بار خالی کنی در بندریا ماهی گیری در کرانه
frequencies U زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل
frequency U زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل
primage U اضافه کرایهای که به خاطر مراقبت در بارگیری و تخلیه به ناخدای کشتی داده میشود
splits U زمان ثبت شده برای فواصل معین یک مسابقه زمان ثبت شده برای قهرمان دو 004متر
demurrage U بیکار و معطل نگهداشتن کشتی بیش از مدتی که جهت بارگیری یا تخلیه یا طی مسافت مبداء به مقصد لازم است
cryptoperiod U زمان ارسال یا دریافت رمز مدت زمان دریافت رمز
early time U زمان حداقل انفجار اتمی زمان اولیه انفجار اتمی
short cycle annealing U سخت گردانی در زمان کم سخت گردانی در مدت زمان کوتاه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com