Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
exhaustable resources
U
زغال سنگ و سایر مواد کانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
inert
U
که با سایر مواد شیمیایی کار نمیکند
formula
U
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulae
U
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulas
U
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
ptomaine
U
مواد الی قلیایی سمی که دراثر پوسیدگی باکتریها برروی مواد ازتی تشکیل میگردد
inorganic
U
کانی
mineral
U
کانی
min
U
کانی
ozokerit
U
موم کانی
mineral trass
U
تراس کانی
ironstone
U
کانی اهنی
mineral material
U
ماده کانی
mineral deposit
U
نهشت کانی
transudate
U
مواد فرانشت شده مواد مترشحه
durable material
U
مواد غیراستهلاکی مواد بادوام زیاد
chalybite
U
کانی اهن دار
siderite
U
کانی اهن دار
iron spar
U
کانی اهن دار
spathic iron
U
کانی اهن دار
rhombohedral iron ore
U
کانی اهن دار
siderose
U
کانی اهن دار
sparry iron
U
کانی اهن دار
white iron ore
U
کانی اهن دار
acid leach
U
کانی شسته شده با اسید
dye-stuff
U
ماده رنگی در رنگرزی الیاف
[این رنگینه ها یا بصورت سنتی از مواد طبیعی مانند اکثر گیاهان و بعضی حیوانات و یا از مواد شیمیایی تهیه می شوند]
magnaflux
U
نام انحصاری تست غیرمخربی برای مواد مغناطیسی بااستفاده از میدانهای مغناطیسی و مواد فلورسان
huckleberry
U
درخت زغال اخته زغال اخته
enzyme
U
مواد الی پیچیدهای که درموجود زنده باعث تبدیل مواد الی مرکب به موادساده تر وقابل جذب می گردد انزیم
enzymes
U
مواد الی پیچیدهای که درموجود زنده باعث تبدیل مواد الی مرکب به موادساده تر وقابل جذب می گردد انزیم
to dig out
U
چاه
[راه زیر زمینی]
کندن برای کانی
slated items
U
مواد سوختی قوال و بسته بندی شده مواد سوختی یک جاو در بسته
desiccant
U
مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
coal heaver
U
زغال کش
litho crayon
U
زغال
charr
U
زغال
coal
U
زغال
brushes
U
زغال
brush
U
زغال
charry
U
زغال
whort
U
زغال اخته
battery carbon
U
زغال باتری
coal
U
زغال کردن
carbon brush
U
زغال کربنی
sugar carbon
U
زغال قند
coke
U
زغال کوک
charry
U
زغال مانند
lead of brush
U
پیشرفتن زغال
lignite
U
زغال قهوهای
positive brush
U
زغال مثبت
pilot brush
U
زغال راهنما
negative brush
U
زغال منفی
charred
U
زغال مانند
brush yoke
U
یوغ زغال
coal
U
زغال سنگ
whortle
U
زغال اخته
bituminous coal
U
زغال قیری
gleed
U
زغال سرخ
cokes
U
زغال کوک
brush contact loss
U
افت زغال
charwomen
U
زغال فروش
charwoman
U
زغال فروش
brush holder
U
پایه زغال
brush lag
U
پس رفتن زغال
lag of brush
U
پس رفتن زغال
grounding brush
U
زغال زمین
brush pig tail
U
سیم زغال
pig tail of brush
U
سیم زغال
brush pressure
U
فشار زغال
brush ring
U
حلقه زغال
brush rocker
U
فنر زغال
coal whipper
U
زغال کش کشتی
coal bed
U
رگه زغال
powdered charcoal
U
خاکه زغال
coal hole
U
زغال دان
coaler
U
زغال سنگ کش
collector brush
U
زغال گرداور
coal dust
U
خاکه زغال
charcoal
U
زغال چوب
clutch pilot bearing
U
زغال کلاچ
dogberry
U
زغال اخته
third brush regulation
U
تنظیم با زغال اضافی
cornel tree
U
درخت زغال اخته
coal measures
U
طبقات زغال خیز
coke
U
زغال سنگ سوخته
coke
U
تبدیل به زغال کردن
cinder
U
زغال نیم سوز
briquette
U
خاک زغال قالبی
briquet
U
خاک زغال قالبی
brush friction loss
U
اتلاف مالشی زغال
coal gas
U
گاز زغال سنگ
cinders
U
زغال نیم سوز
coal pit
U
محل زغال سازی
bituminous coal
U
زغال سنگ چاق
blind coal
U
زغال سنگ بی شعله
red coals
U
زغال سرخ یا تابیده
third brush generator
U
دینام با زغال اضافی
zinc carbon cell
U
پیل روی- زغال
gauze brush
U
زغال توری شکل
embers
U
خاکه زغال نیمسوز
coaly
U
زغال سنگ دار
ember
U
خاکه زغال نیمسوز
coal field
U
ناحیه زغال خیز
decarbonize
U
زغال چیزی را گرفتن
char
U
جسم زغال برگشتن
char
U
نیمسوز شدن زغال
cokes
U
زغال سنگ سوخته
coal tar
U
قطران زغال سنگ
peatery
U
معدن زغال سنگ
decarbonate
U
زغال چیزی را گرفتن
coald pit
U
کود زغال سنگ
charring
U
نیمسوز شدن زغال
charring
U
جسم زغال برگشتن
brush lead
U
پیش رفتن زغال
charr
U
تبدیل به زغال کردن
cokes
U
تبدیل به زغال کردن
coal field
U
کان زغال سنگ
chars
U
جسم زغال برگشتن
chars
U
نیمسوز شدن زغال
benzole
U
فراورده قیر زغال سنگ
coaler
U
وسیله حمل زغال سنگ
dogwood
U
زغال اخته سیاه توسه
chauldron
U
پیمانه زغال برابر1296 لیتر
goal predicates blackness
U
زغال از سیاهی خبر میدهد
stone coal
U
زغال سنگ خشک یا خالص
blueberry
U
قره قاط زغال اخته
breeze-block
U
خاکه زغال نیمه سوز
keel
U
کشتی زغال کش عوارض بندری
keels
U
کشتی زغال کش عوارض بندری
fat coal
U
زغال سنگ قیرداریاچربی دار
lignite
U
زغال سنگ چوب نما
blueberries
U
قره قاط زغال اخته
cornaceous
U
وابسته بخانواده زغال اخته
hewer
U
کارگر معدن زغال سنگ
flyash
U
خاکستر حاصل از زغال سنگ
cornelian
U
عقیق جگری درخت زغال اخته
poudrette
U
کودی که از مدفوع و زغال امیخته باشد
he had a good supply of coal
U
زغال سنگ کافی ذخیره کرده
other
<adj.>
U
سایر
hutches
U
نوعی پیمانه قدیمی زغال سنگ وغیره
duff
U
سبزیهای فاسد جنگل خاکه زغال سنگ
hutch
U
نوعی پیمانه قدیمی زغال سنگ وغیره
other people
U
سایر مردم
Other means of transport
U
سایر وسایل نقلیه
anthracite
U
زغال سنگ نسبتا خالص که حاوی تاحدود 59% کربن میباشد
leader
U
درباره سایر رکوردهای فایل
leaders
U
درباره سایر رکوردهای فایل
ceteris paribus
U
ثابت بودن سایر شرایط
head
U
توپی کامل و سایر متعلقات
fills
U
رسم یک فضای بسته با یک رنگ یا سایر
nave
U
سالن کلیسا یا سایر سالنهای بزرگ
naves
U
سالن کلیسا یا سایر سالنهای بزرگ
purest
U
پاکیزه یا ترکیب نشده با سایر چیزها
purer
U
پاکیزه یا ترکیب نشده با سایر چیزها
FMS
U
ربات و سایر وسایل خودکار در تولید
pure
U
پاکیزه یا ترکیب نشده با سایر چیزها
negative diheral
U
تمایل بال یا سایر ایرفویلهابطرف پایین
fill
U
رسم یک فضای بسته با یک رنگ یا سایر
highlight
U
جدا کردن بخشی از متن از سایر آن
highlighted
U
جدا کردن بخشی از متن از سایر آن
highlights
U
جدا کردن بخشی از متن از سایر آن
He is the best physician as physicians go.
U
نسبت به سایر پزشکان از همه بهتر است
priorities
U
شینالی به کامپیوتر که از سایر کارها پیش می گیرد
priority
U
شینالی به کامپیوتر که از سایر کارها پیش می گیرد
root
U
بالاترین دایرکتوری که از آن سایر دایرکتورها شاخه می شوند
roots
U
بالاترین دایرکتوری که از آن سایر دایرکتورها شاخه می شوند
departmental LAN
U
چاپگرها و سایر منابع اشتراکی استفاده کنند
breakers
U
وسیله که با قط ع برق سایر اجزا را محافظت میکند
breaker
U
وسیله که با قط ع برق سایر اجزا را محافظت میکند
c
U
استفاده مشابه از کامپیوتر و سایر اجزا در فرآیند
babbles
U
اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
babbled
U
اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
babble
U
اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
holding company
U
شرکتی که سایر شرکتها را تحت کنترل دارد
book message
U
نامهای که سایر گیرندگان دران قید نمیشود
casing
U
جعبه پوشش که کامپیوتر و سایر اجزا در آن قرار دارند
electronic
U
سیستم ارسال پیام و دریافت آن از سایر کاربران شبکه
opening hours
ساعاتی که بانک، کتابخانه و سایر مراکز باز می شود.
casings
U
جعبه پوشش که کامپیوتر و سایر اجزا در آن قرار دارند
office of the future
U
ارتباطات داده و سایر تکنولوژیهای الکترونیکی بعمل می اورد
e mail
U
سیستم ارسال و دریافت پیام از سایر کاربران شبکه
flexible
U
استفاده از ماشین CNC , ربات یا سایر وسایل خودکار در تولید
pan germanism
U
نظریه مبتنی بر برتری نژاد اریایی ژرمنی بر سایر نژادها
interrogatory
U
مجموعه سوالاتی که از شهودیا سایر اطراف دعوی در یک دادگاه میشود
identity matrix
U
ماتریسی مربع که در ان کلیه عناصرقطر اصلی یک و سایر عناصرصفر باشند
foreign military sales
U
فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
desk accessories
U
وسائل کاری که به هنگام استفاده از سایر اسناد قابل دسترس است
billon
U
الیاژی از طلا ونقره یامس یا قلع ویا سایر فلزات کم ارزش
benchmarks
U
نشانهای در اندیس که مهم است و قابل مقایسه با سایر نشانه هاست
formed
U
ابتدا یا سایر بخشهای ذخیره شده که همراه متن چاپ میشود
forms
U
ابتدا یا سایر بخشهای ذخیره شده که همراه متن چاپ میشود
benchmark
U
نشانهای در اندیس که مهم است و قابل مقایسه با سایر نشانه هاست
CBMS
U
استفاده از یک سیستم کامپیوتری برای دریافت و ارسال پیام ها از سایر کاربران
chip
U
خرده فلزی که قابل رویت که از موتور یا سایر دستگاههاجدا شده باشد
chips
U
خرده فلزی که قابل رویت که از موتور یا سایر دستگاههاجدا شده باشد
diagnostic
U
قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی سایر مدارها یا قط عات است
form
U
ابتدا یا سایر بخشهای ذخیره شده که همراه متن چاپ میشود
frauds
U
دزدی داده یا استفاده نادرست یا سایر جرم های مربوط به کامپیوتر
names
U
کامپیوتری در اینترنت که حاوی سرویس نام میدان است به سایر کامپیوترها
pounds
U
محل محصور برای نگهداری گله یا سایر اموال توقیف شده
interrupt
U
سیگنال وقفه با تقدم بالا که نمیتواند پس از سایر دستورات انجام شود
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com