Perdic | زرورق سازی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (3 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	gold beating U	زرورق سازی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	golden leaf U	زرورق
	metal foil U	زرورق
	foils U	زرورق بی اثرکردن
	tombac U	فلز زرورق
	foil U	زرورق بی اثرکردن
	gold leaf U	زرورق نازک
	dutch gold U	زرورق بدل
	foiled U	زرورق بی اثرکردن
	foiling U	زرورق بی اثرکردن
	goldbeater U	زرورق ساز
	gold beater U	زرورق ساز
	magnetic shell U	زرورق مغناطیسی
	gold foil U	زرورق کلفت
	onionskin U	کاغذ نازک زرورق
	rectification U	یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
	calculating U	دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
	pilot materials U	وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
	ordnance plant U	کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
	jagger U	الت کنگره سازی یادندانه سازی
	pre-treatment U	عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
	one level address U	سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
	frustration U	خنثی سازی محروم سازی
	formularization U	کوتاه سازی ضابطه سازی
	subjugation U	مقهور سازی مطیع سازی
	irritancy U	پوچ سازی باطل سازی
	imagery U	مجسمه سازی شبیه سازی
	frustrations U	خنثی سازی محروم سازی
	ouster U	بی بهره سازی محروم سازی
	erasable U	1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
	saves U	ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
	saved U	ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
	save U	ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
	symmetrical compression U	سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
	copper foil U	ورقه بسیار نازک مسی ورقه مسی زرورق مسی
	sort U	الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
	sorted U	الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
	sorts U	الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
	hitting U	داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
	hits U	داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
	hit U	داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
	electronic U	کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
	dump U	1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
	Indeo U	فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
	external U	روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
	externals U	روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
	padding U	له سازی
	retortion U	کج سازی
	repk lection U	پر سازی
	retortion U	خم سازی
	truncation U	بی سر سازی
	idolization U	بت سازی
	pavement U	کف سازی
	flooring U	کف سازی
	flection U	خم سازی
	deflexion U	خم سازی
	individualized U	تک سازی
	individualising U	تک سازی
	compaction U	تو پر سازی
	individualises U	تک سازی
	individualised U	تک سازی
	pavements U	کف سازی
	individualize U	تک سازی
	individualizes U	تک سازی
	stylization U	مد سازی
	individualization U	تک سازی
	bridge building U	پل سازی
	local anasthesia U	سر سازی
	bridgework U	پل سازی
	individuation U	تک سازی
	individualizing U	تک سازی
	weight training U	بدن سازی
	bellfounding U	زنگ سازی
	simulations U	شبیه سازی
	coking period U	زمان کک سازی
	coking chamber U	اطاقک کک سازی
	what instrument can you play? U	چه سازی میتوانیدبزنید
	simulations U	همانند سازی
	confectionary U	شیرینی سازی
	simulations U	فاهر سازی
	simulation U	همانند سازی
	christianization U	عیسوی سازی
	channelization U	تنگه سازی
	canalization U	ابراه سازی
	canalization U	مجرا سازی
	calico printing U	چیت سازی
	calcination U	اهک سازی
	packing U	فشرده سازی
	displacement U	جانشین سازی
	depletion U	تهی سازی
	rejuvenation U	جوان سازی
	cabinetwork U	مبل سازی
	cabinetwork U	قفسه سازی
	arching U	طاق سازی
	smoothing U	صاف سازی
	brick works U	اجر سازی
	assimilation U	درون سازی
	assimilation U	همگون سازی
	milling U	ارد سازی
	canalization U	کانال سازی
	wording U	عبارت سازی
	channelization U	مجرا سازی
	vitrification U	شیشه سازی
	channelization U	ترعه سازی
	resolving U	برطرف سازی
	oscillation U	نوسان سازی
	ceiling construction U	سقف سازی
	oscillations U	نوسان سازی
	stupefaction U	گیج سازی
	cavitation U	حفره سازی
	cartwright's shop U	دوچرخه سازی
	vitiation U	تباه سازی
	carnification U	گوشت سازی
	carcassing U	اسکلت سازی
	carbonize U	کربن سازی
	capitalization U	سرمایه سازی
	capital building U	سرمایه سازی
	viniculture U	شراب سازی
	bonification U	به سازی محیط
	mutilation U	معیوب سازی
	deep foundation U	پی سازی در عمق
	defeasance U	باطل سازی
	denaturation U	مصنوعی سازی
	denudation U	برهنه سازی
	deprival U	بی بهره سازی
	vaporization U	بخار سازی
	derichment U	رقیق سازی
	detersion U	پاک سازی
	die making U	حدیده سازی
	decryption U	اشکار سازی
	zymoplastic U	انزیم سازی
	deconditioning U	ناشرطی سازی
	debilitation U	ناتوان سازی
	separating U	جدا سازی
	abbreviations U	کوته سازی
	abbreviation U	کوته سازی
	replacements U	جانشین سازی
	replacement U	جانشین سازی
	xeransis U	خشک سازی
	idealize U	دلخواه سازی
	die shop U	حدیده سازی
	layoff U	بیکار سازی
	layoffs U	بیکار سازی
	dwelling construction U	خانه سازی
	dwelling construction U	اپارتمان سازی
	elution U	پاکیزه سازی
	weaponry U	اسلحه سازی
	emulation U	نمونه سازی
	emulsification U	امولسیون سازی
	throwback U	متوقف سازی
	throwbacks U	متوقف سازی
	enthralment U	بنده سازی
	duplexing U	مضاعف سازی
	domestication U	اهلی سازی
	remake U	دوباره سازی
	dilution U	رقیق سازی
	rip-off U	مغبون سازی
	rip-offs U	مغبون سازی
	discolourment U	بدرنگ سازی
	divestiture U	بی بهره سازی
	divestiture U	برهنه سازی
	divestment U	بی بهره سازی
	extinction U	خاموش سازی
	remakes U	دوباره سازی
	coordination U	هماهنگ سازی
	reductions U	ساده سازی
	reduction U	ساده سازی
	roofing U	سقف سازی
	implementation U	پیاده سازی
	cooperage U	چلیک سازی
	wirework U	سیم سازی
	cooperage U	پیت سازی
	conceptualization U	مفهوم سازی
	wicking U	فتیله سازی
	computer simulation U	شبیه سازی
	simulation U	فاهر سازی
	simulation U	شبیه سازی
	coking time U	زمان کک سازی
	stigmatization U	بدنام سازی
	relocation U	جابجا سازی
	compaction U	فشرده سازی
	compactions U	فشرده سازی
	forgery U	صورت سازی
	standardization U	استاندارد سازی
	wooden lattice work U	گره سازی
	curtailment U	کوتاه سازی
	standardization U	یکنواخت سازی
	dazzlement U	خیره سازی
	standardization U	متعارف سازی
	de energize U	بی برق سازی
	de escalation U	محدود سازی
	deactivation U	بی اثر سازی
	dactyliography U	نگین سازی
	curriery U	چرم سازی
	stripping U	برهنه سازی
	forgery U	سند سازی
	forgeries U	صورت سازی
	forgeries U	سند سازی
	countersink U	خزینه سازی
	solutions U	چاره سازی
	solution U	چاره سازی