Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 190 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
demagnetize
U
زدودن مغناطیس
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
nuclear magnetic resonance
U
تشدید مغناطیس هسته رزونانس مغناطیس هسته
to file off or away
U
زدودن
wiping
U
زدودن
wiped
U
زدودن
wipe
U
زدودن
eliminating
U
زدودن
eliminates
U
زدودن
eliminated
U
زدودن
eliminate
U
زدودن
to rub off
U
زدودن
to r off
U
زدودن
scurf
U
زدودن
blot out
U
زدودن
efface
U
زدودن
abrade
زدودن
shuck
U
زدودن
scraping
U
زدودن
scrapes
U
زدودن
scraped
U
زدودن
scrape
U
زدودن
rub off
U
زدودن
delinking
U
زدودن
effaces
U
زدودن
effaced
U
زدودن
deterge
U
زدودن
wipes
U
زدودن
cleans
U
زدودن
clean
U
زدودن
clean house
U
زدودن
do the cleaning
U
زدودن
clean
U
زدودن
effacement
U
زدودن
purges
U
زدودن
purged
U
زدودن
purge
U
زدودن
effacing
U
زدودن
cleaned
U
زدودن
cleanest
U
زدودن
scours
U
زدودن تکاپوکردن
clearest
U
روشن زدودن
clearest
U
شفاف زدودن
clear
U
روشن زدودن
clearer
U
روشن زدودن
removes
U
برچیدن زدودن
clearer
U
شفاف زدودن
scart
U
خراشیدن زدودن
swabs
U
زدودن پیچیدن
scoured
U
زدودن تکاپوکردن
swab
U
زدودن پیچیدن
clears
U
شفاف زدودن
clears
U
روشن زدودن
to scour off
U
زنگ زدودن
effaceable
U
قابل زدودن
remove
U
برچیدن زدودن
removing
U
برچیدن زدودن
clear
U
شفاف زدودن
scour
U
زدودن تکاپوکردن
discolor
U
زدودن رنگ
decolorize
U
زدودن رنگ
stripping test
U
ازمایش زدودن
de rust
U
زدودن زنگ
desulphurize
U
گوگرد زدودن
dewax
U
زدودن موم اندود
to rub away
U
زدودن محو کردن
sweep
U
جاروب کردن زدودن
obliterate
U
زدودن پاک کردن
obliterated
U
زدودن پاک کردن
obliterates
U
زدودن پاک کردن
obliterating
U
زدودن پاک کردن
frontolysis
U
زدودن یا معدوم ساختن جبهه هوایی
magneto
U
مغناطیس
magnetzation
U
مغناطیس
magnet
U
مغناطیس
magnetism
U
مغناطیس
remagnetizer
U
مغناطیس گر
magnets
U
مغناطیس
magnetic
U
مغناطیس
magneto
U
دارای مغناطیس
magnetometer
U
مغناطیس سنج
natural magnet
U
مغناطیس طبیعی
magnet coil
U
پیچک مغناطیس
magnetic susceptibility
U
مغناطیس پذیری
magnetization
U
مغناطیس پذیری
magnetization
U
مغناطیس گری
magnetization
U
مغناطیس گردانی
magnetization
U
مغناطیس کنندگی
magnetization curve
U
خم مغناطیس پذیری
magnetization work
U
مغناطیس کنندگی
magnetizing current
U
جریان مغناطیس گر
magnetics
U
علم مغناطیس
magnetizing field
U
میدان مغناطیس گر
magnetizable
U
مغناطیس پذیر
residual magnetic induction
U
مغناطیس مانده
permeance
U
مغناطیس رسانایی
plunger magnet
U
مغناطیس پیستونی
purity magnet
U
مغناطیس خلوص
pyromagnetic
U
گرما- مغناطیس
thermomagnetic
U
گرما مغناطیس
residual magnetization
U
مغناطیس مانده
residual magnetism
U
مغناطیس پس ماند
residual magnetism
U
مغناطیس مانده
permeability curve
U
خم مغناطیس پذیری
permanent magnet
U
مغناطیس پایدار
magnetosphere
U
کره مغناطیس
magnetosphere
U
مغناطیس کره
remanence
U
مغناطیس مانده
magnetosphere
U
مغناطیس- سپهر
magnetosphere
U
مغناطیس- کره
magnotropism
U
مغناطیس گرایی
organic magnet
U
مغناطیس الی
p.m.
U
مغناطیس پایدار
simple magnet
U
مغناطیس ساده
demagnetization
U
مغناطیس زدائی
magnetism
U
علم مغناطیس
field coil
U
پیچک مغناطیس گر
animal magnetism
U
مغناطیس حیوانی
ferrimagnetism
U
فری مغناطیس
artificial magnet
U
مغناطیس صنعتی
elelctromagnetic
U
الکترو مغناطیس
bar magnet
U
مغناطیس میلهای
blow out magnet
U
مغناطیس جرقه
magnetic explorer
U
مغناطیس یاب
compensating magnet
U
مغناطیس تصحیح
magnetic compensatory
U
مغناطیس تصحیح
compound magnet
U
مغناطیس مرکب
magnetic battery
U
مغناطیس مرکب
demagnetization
U
مغناطیس زدایی
focusing magnet
U
مغناطیس تمرکز ده
magnetism
U
درس مغناطیس
magnets
U
مغناطیس پایدار
magnetism
U
مغناطیس شناسی
mag
U
مغناطیس agnetic
mags
U
مغناطیس agnetic
induced magnetism
U
مغناطیس القایی
magnet
U
مغناطیس پایدار
b h cure
U
خم مغناطیس پذیری
susceptibility
U
مغناطیس پذیری
inductometer
U
مغناطیس سنج
magnetises
U
تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
magnetised
U
تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
air magnetic circuit
U
مدار هوایی مغناطیس
magnetize
U
تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
alternating current magnet
U
مغناطیس جریان متناوب
coercive force
U
نیروی مغناطیس زدا
blue beam magnet
U
مغناطیس اشعه ابی
magnetising
U
تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
magnetizing
U
مغناطیس کردن یا شدن
magnetizes
U
تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
ageing of magnet
U
پیر شدن مغناطیس
normal magnetization curve
U
خم مغناطیس پذیری معمولی
negative pole
U
قطب منفی مغناطیس
induced magnetization
U
مغناطیس گردانی القائی
magnetizing field
U
میدان مغناطیس گردانی
magnetizing current
U
جریان مغناطیس گردانی
magnetization vector
U
بردار مغناطیس کنندگی
magnetization characteristic
U
منحنی مغناطیس گردانی
impedance magnetometer
U
مغناطیس سنج با تغییرامپدانس
induced magnetism
U
مغناطیس القاء شده
magnetizability
U
قابلیت مغناطیس شوندگی
magnetic potential
U
نیروی مغناطیس رانی
magnetic biasing
U
مغناطیس گردانی مقدماتی
magnet winding
U
سیم پیچ مغناطیس
ion trap magnet
U
مغناطیس یون ربا
intensity of magnetization
U
شدت مغناطیس کنندگی
intensity of magnetization
U
شدت مغناطیس گری
magnetizing force
U
شدت مغناطیس کنندگی
demagnetization factor
U
ضریب مغناطیس زدایی
demagnetizing field
U
میدان مغناطیس زدا
direct current magnet
U
مغناطیس جریان مستقیم
magnezation intensity
U
شدت مغناطیس کنندگی
differential susceptibility and permeabi
U
مغناطیس پذیری و نفوذپذیری نسبی
permanent magnet dynamic
U
بلندگوی دینامیک با مغناطیس پایدار
initial susceptibility and permeability
U
مغناطیس پذیری و نفوذپذیری اولیه
magnetics
U
درس الکترومغناطیس مغناطیس شناسی
magnetostriction
U
تغییر شکل براثر مغناطیس
demagnetizing turns of armature
U
دورهای مغناطیس زدای ارمیچر
ideal magnetization curve
U
منحنی مغناطیس کنندگی ایده ال
magnetic reversal
U
عکس عمل مغناطیسی مغناطیس زدائی
magnetized bar
U
میله مغناطیس شده اهنربای قلمی
high frequency biasing
U
پیش مغناطیس کنندگی فرکانس بالا
magneto
U
اهنربای اتش زنه مولد مغناطیس الکتریکی
compass binnacle
U
پایه قطبنمای مغناطیس stand compass : sys
electromagnetic
U
اختلال داده در نتیجه میدان الکتریکی که توسط مغناطیس ایجاد شده است
remanence
U
چگالی شار باقیمانده در یک ماده بعد از از بین رفتن نیروی مغناطیس کننده
bloop
U
عبور دادن مغناطیس از روی نوار برای پاک کردن سیگنالهایی که نیازی به آنها نیست
electromagnet
U
اهنی که بوسیله جریان برق خاصیت مغناطیسی پیدا میکند اهن ربای الکتریکی مغناطیس برقی
A magnet attracts iron.
U
آهن ربا ( مغناطیس ) آهن را جذب می کند
magnetometer
U
مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
declinating station
U
ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com