English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
the psalmist U زبور نویس
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
psalmodize U زبور خواندن
book of psalms U زبور داود
the psalms of david U زبور داود
the psalms of david U زبور حضرت داود
book of psalms U زبور حضرت داود
psalmodist U زبور خوان مزمورسرا
psalmodic U وابسته به زبور خوانی
addersser or or U نامه نویس عریضه نویس
ego loss programming U تنظیم کارهای برنامه نویسی بطوریکه اعتبار موفقیت یاگناه شکست باید بجای یک برنامه نویس میان چندبرنامه نویس تقسیم گردد
versions U نرم افزار کمکی که به چندین برنامه نویس امکان کارکردن رروی فایل منبع و بررسی تغییرات اعمال شده توسط هر برنامه نویس را میدهد
version U نرم افزار کمکی که به چندین برنامه نویس امکان کارکردن رروی فایل منبع و بررسی تغییرات اعمال شده توسط هر برنامه نویس را میدهد
chirographer U خط نویس
tabulator U جدول نویس
aphorist U پند نویس
aphorist U موجز نویس
annotator U حاشیه نویس
annotator U تفسیر نویس
calligrapher U خوش نویس
cryptographer U رمز نویس
editorialist U سرمقاله نویس
dramaturge U درام نویس
dialogist U مکالمه نویس
deponent U گواهی نویس
tabulating machine U جدول نویس
typewritter U ماشین نویس
copyreader U سرمقاله نویس
conveyancer U قباله نویس
calligraphist U خوش نویس
annalist U تاریخچه نویس
anecdotist U حکایت نویس
programmer U برنامه نویس
write once read many U یکبار نویس
grandiloquent U قلنبه نویس
historians U تاریخ نویس
historian U تاریخ نویس
pamphleteers U رساله نویس
pamphleteer U رساله نویس
chronicler U وقایع نویس
allegorist U تمثیل نویس
affiant U گواهی نویس
tractarian U مقاله نویس
acceptor U قبولی نویس
programmers U برنامه نویس
minute U پیش نویس
proverbialist U مثل نویس
magniloquent U قلنبه نویس
magazinist U مقاله نویس
magazinist U مجله نویس
magazin U مجله نویس
rewriter U دوباره نویس
sign writer U تابلو نویس
letter writer U کاغذ نویس
letter writer U نامه نویس
lapicide U سنگ نویس
inker U مرکب نویس
scrabbler U مسوده نویس
scholiast U حاشیه نویس
mythographer U اسطوره نویس
proser U نثر نویس
prosateur U نثر نویس
prosaist U نثر نویس
rough or foul copy U چرک نویس
proforma U پیش نویس
phonographer U صدا نویس
paragrapher U عبارت نویس
paper stainer U کتاب نویس
orthographer U درست نویس
natural historian U تاریخ نویس
sign writer U لوحه نویس
odist U قصیده نویس
epistoler U نامه نویس
epistler U رساله نویس
endorser U پشت نویس
endorser U فهر نویس
story teller U افسانه نویس
endorseer U فهر نویس
emblematist U مثل نویس
elegist U مرثیه نویس
elegiast U قصیده نویس
fabler U افسانه نویس
fabulist U افسانه نویس
fictionist U افسانه نویس
idyllist U قصیده نویس
songwriter U سرود نویس
head liner U سرصفحه نویس
stenograph U تند نویس
gnomical U کوتاه لب نویس
geneologist U شجره نویس
gazetteer U روزنامه نویس
gazetteer U مجله نویس
foul copy U چرک نویس
fictionist U داستان نویس
elegiast U مرثیه نویس
captions U زیر نویس
draft U پیش نویس
draft U چرک نویس
draughtsmen U طرح نویس
draughtsman U طرح نویس
draftsmen U طرح نویس
satirist U هجو نویس
satirists U هجو نویس
novelist U رمان نویس
columnists U مقاله نویس
columnist U مقاله نویس
typists U ماشین نویس
typist U ماشین نویس
romancer U رمان نویس
novelists U رمان نویس
lexicographers U لغت نویس
lexicographer U لغت نویس
ballpoints U روان نویس ها
ballpoint pens U روان نویس ها
drafts U پیش نویس
drafts U چرک نویس
bookmaker U کتاب نویس
bookmakers U کتاب نویس
ball pens U روان نویس ها
drafted U پیش نویس
drafted U چرک نویس
playwright U پیس نویس
playwrights U نمایشنامه نویس
evangelist U انجیل نویس
songwriter U ترانه نویس
evangelists U انجیل نویس
biographer U تذکره نویس
biographers U تذکره نویس
polygraph U بسیار نویس
playwrights U پیس نویس
playwright U نمایشنامه نویس
essayist U مقاله نویس
essayists U مقاله نویس
polygraphs U بسیار نویس
ballpens U روان نویس ها
dramatist U نمایشنامه نویس
scriptwriters U نمایشنامه نویس
dramatists U نمایشنامه نویس
caption U زیر نویس
scriptwriter U نمایشنامه نویس
roughs U طرح پیش نویس
drafts U پیش نویس چرکنویس
drafted U پیش نویس طرح
story teller U افسانه گو حکایت نویس
programmer analyst U برنامه نویس / تحلیل گر
drafted U پیش نویس کردن
gossiper U دری وری نویس
drafted U پیش نویس قرارداد
drafted U پیش نویس چرکنویس
maintenance programmer U برنامه نویس پشتیبان
mythopoet U شاعر افسانه نویس
draft U پیش نویس چرکنویس
serialist U داستان نویس سریال
relative coding U برنامه نویس نسبی
parts programmer U برنامه نویس اجزاء
ink writer U در تلگراف مرکب نویس
draft U پیش نویس قرارداد
draft U پیش نویس طرح
draft U پیش نویس کردن
mythologist or ger U اساطیر نویس اساطیردان
penny a line U ارزان نویس بی مایه
proforma U پیام پیش نویس
maintenance programmer U برنامه نویس نگهداشت
application programmer U برنامه نویس کاربردی
sketched U پیش نویس ازمایشی
sketches U پیش نویس ازمایشی
write black engine U موتور سیاه نویس
pressmen U مخبرروزنامه مقاله نویس
pressman U مخبرروزنامه مقاله نویس
holograph U سند دست نویس
holographs U سند دست نویس
to make a minute of U پیش نویس کردن
protocol U پیش نویس سند
protocol U پیش نویس معاهده
protocols U پیش نویس سند
biographer U شرح حال نویس
biographers U شرح حال نویس
minute U پیش نویس کردن
endorse U پشت نویس کردن
endorsed U پشت نویس کردن
endorses U پشت نویس کردن
endorsing U پشت نویس کردن
write white engine U موتور سفید نویس
protocols U پیش نویس معاهده
abstracter U خلاصه نویس دزد
accepting bank U بانک قبولی نویس
coder U برنامه نویس رمزگذار
systems progarmmer U برنامه نویس سیستم ها
computer programmer U برنامه نویس کامپیوتر
sketch U پیش نویس ازمایشی
system programmer U برنامه نویس سیستم
subscript U زیر نویس امضاء
draft of a treaty U پیش نویس معاهده
draft plan U پیش نویس برنامه
subscriber of shares U پذیره نویس سهام
drafts U پیش نویس کردن
drafts U پیش نویس طرح
drafts U پیش نویس قرارداد
systems programer U برنامه نویس سیستم
fountain pens U قلم خود نویس
fountain pen U قلم خود نویس
systems programmer U برنامه نویس سیستم
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com