Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
low level languages
U
زبانهای سطح پایین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Bantu
U
زبانهای بانتو
modern languages
U
زبانهای امروزی
tone language
U
زبانهای اهنگی
xenoglossophobia
U
هراس از زبانهای بیگانه
xenoglossophilia
U
عشق به زبانهای بیگانه
enarthrosis
U
مفصل کام و زبانهای
robot control languages
U
زبانهای کنترل روبوت
string processing languages
U
زبانهای پردازش رشته
modern languages
U
زبانهای این عصر
The living languages of the world.
U
زبانهای زند ؟ دنیا
indo aryan
U
به زبانهای اریایی و هندوستان
list processing langauge
U
زبانهای پردازش لیست
depress
U
پایین دادن لوله پایین اوردن
depresses
U
پایین دادن لوله پایین اوردن
downhaul
U
پایین کشیدن رشته پایین کشنده
turkic
U
زبانهای ترکی شامل جغتایی وعثمانی
turki
U
زبانهای ترکی شامل جغتایی وعثمانی
To have a flair for languages.
U
ذوق فرا گیری زبانهای خارجی را داشتن
glottochronology
U
مبحث مطالعه سیر تکامل زبانهای مختلف
Bantu
U
عضو قبیلههایی که به زبانهای بانتو تکلم میکنند
lingua franca
U
زبان امیخته با زبانهای دیگر گویش مختلط
databases
U
مجموعه زبانهایی که مثل زبانهای شرح داده
lingua francas
U
زبان امیخته با زبانهای دیگر گویش مختلط
database
U
مجموعه زبانهایی که مثل زبانهای شرح داده
vdl
U
زبانی برای تعریف و معناشناسی زبانهای برنامه نویسی
down
U
سوی پایین بطرف پایین
There are many difference between Persian and English .
U
بین زبانهای فارسی وانگلیسی فرق های زیادی وجود دارد
vertically
U
از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
codasyl
U
مشاوره در مورد زبانهای سیستمهای اطلاعات Language DataSystems On Conferenceکنفرانس سیستم زبان داده ها
generations
U
مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری با استفاده از مدارهای VESI سریع و زبانهای برنامه نویسی قدرتمند برای امکان محاوره افراد
generation
U
مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری با استفاده از مدارهای VESI سریع و زبانهای برنامه نویسی قدرتمند برای امکان محاوره افراد
american national standards institute
U
سازمانی که استانداردهای نرم افزاری و کامپیوتری از قبیل استانداردهای شبکه و زبانهای سطح بالا را مشخص میکند
fifth generation computers
U
مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری که با استفاده از مدارهای سریع VLSI و زبانهای برنامه سازی قدرتمند برای ایجاد امکان محدوده افراد
ansi
U
سازمان آمریکایی که استانداردهای نرم افزاری و کامپیوتری را مشخص میکند که آنچه مربوط به زبانهای سطح بالای برنامه نویس میشود هم شامل آن است
Borland
U
شرکت نرم افزاری که زبانهای برنامه نویسی زیادی را توسعه داده است و نیز سیتمهای پایگاه داده ها و برنامههای صفحه گسترده
renumber
U
خصوصیت برخی زبانهای کامپیوتری که به برنامه نویس امکان اختصاص دادن مقدار جدید به همه یا برخی از شماره خط های برنامه میدهد
de-
U
پایین
infara
U
پایین
short
U
پایین تر
neath or neath
U
پایین
neath or neath
U
پایین تر
infara
U
پایین تر
underneath
U
پایین
flattest
U
پایین
flat
U
پایین
shortest
U
پایین تر
low level
U
پایین
beneath
U
پایین
lower
U
پایین
beneath
U
پایین تر
lower limit
U
حد پایین
sub-
U
یا پایین تر
further down
U
پایین تر
vide infara
U
پایین
bottoms
U
پایین
subatmospheric
U
پایین تر از جو
tailwater
U
پایین اب
subteen
U
پایین تر از سن 31
bottom
U
پایین
bal
U
از مچ پا به پایین
shitu
U
پایین
down stairs
U
پایین
dowm
U
پایین
below
U
پایین
lower
U
پایین تر
lowered
U
پایین تر
lowering
U
پایین تر
lowers
U
پایین تر
low
U
پایین
hypogenous
U
پایین رو
lower most
U
پایین تر
submiss
U
پایین
shorter
U
پایین تر
down
U
پایین
hereinafter
[formal]
<adv.>
U
در پایین
hereafter
<adv.>
U
در پایین
below
<adv.>
U
در پایین
thereinafter
[archaic or formal]
<adv.>
U
در پایین
lowpass
U
پایین گذار
lower threshold
U
استانه پایین
low
U
پایین اهسته
download
U
بارگیری پایین
hereinbelow
U
ازاین پایین تر
go dan barai
U
رد کردن از پایین
go down
U
پایین رفتن
hereinbelow
U
در پایین این
mean low water
U
اب پایین میانگین
lowermost
U
پایین ترین
lower mast
U
دکل پایین
infrahuman
U
پایین تر از انسان
lower limit
U
کران پایین
low resolution
U
وضوح پایین
low resolution
U
تفکیک پایین
undermost
U
پایین ترین
let down
U
پایین کردن
uoppon pyon soon koot
U
کف دست پایین
down stroke
U
ضربه رو به پایین
lower most
U
پایین ترین
downfield
U
میدان پایین
downfeed
U
تغذیه رو به پایین
downward stroke
U
ضربه رو به پایین
low order
U
پایین رتبه
submaxilla
U
ارواره پایین
lower classes
U
طبقه پایین
lower class
U
طبقه پایین
top-down
U
از بالا به پایین
up and down
U
بالا و پایین
low
U
پایین ضعیف
on the down grade
U
پایین رونده
downward travel
U
ضربه رو به پایین
foot
U
پایین بادبان
downward swing
U
نوسان رو به پایین
to get down
U
پایین رفتن
downward movement
U
حرکت رو به پایین
minor
U
پایین رتبه
downward compatible
U
سازگار رو به پایین
to come down
U
پایین امدن
to bring down
U
پایین اوردن
to beat down
U
پایین اوردن
the valley lies below
U
ده در پایین است
downward compatibility
U
سازگارمتمایل به پایین
breast
U
نورد پایین
downtrend
U
سیربطرف پایین
oars down
U
پارو پایین
to go down
U
پایین رفتن
feet
U
پایین دامنه
neath or neath
U
پایین زیرین
to sink in the scale
U
پایین رفتن
nether world
U
جهان پایین
to set down
U
پایین اوردن
to reach down
U
پایین اوردن
alow
U
روبه پایین
downmost
U
پایین ترین
to let down
U
پایین کردن
overhand
U
از پایین ببالا
nutant
U
پایین افتاده
face down feed
U
خورد رو به پایین
the lower world
U
جهان پایین
nutate
U
پایین افتادن
the masses
U
دستههای پایین تر
nether
U
زیر پایین
downward
U
پایین زیرین
downward
U
روبه پایین
low level
U
در سطح پایین
lee
U
پایین باد
nether
U
واقع در پایین
bate
U
پایین اوردن
downstairs
U
طبقه پایین
push down stack
U
پایین فشردنی
pushdown
U
پایین فشردنی
res
U
noitaloseR پایین
downstream
U
پایین دست
catabatic
U
پایین اینده
At lower levels.
U
در سطوح پایین تر
decurrent
U
پایین افتاده
lowest
U
پایین ترین
prolapsus
U
پایین افتادگی
comedown
U
پایین رفتن
shut
U
پایین اوردن
drives
U
ضربه از پایین
subordinate
U
فرعی پایین تر
subordinated
U
فرعی پایین تر
subordinates
U
فرعی پایین تر
subordinating
U
فرعی پایین تر
top down
U
از بالا به پایین
downstream
U
پایین رود
depression
U
پایین دادن
depressions
U
پایین دادن
shutting
U
پایین اوردن
beneath
U
از زیر پایین تر از
shuts
U
پایین اوردن
drive
U
ضربه از پایین
bottommost
U
پایین ترین
to look down
U
پایین امدن
dim light
U
نور پایین
lower bound
U
کران پایین
disrate
U
پایین اوردن
low wing
U
بال پایین
low order
U
مرتبه پایین
down current
U
جریان رو به پایین
low altitude
U
ارتفاع پایین
degrade
U
پایین دادن
degrades
U
پایین دادن
low activity
U
فعالیت پایین
down draft
U
جریان رو به پایین
descend
U
پایین امدن
descends
U
پایین امدن
look down
U
پایین امدن
low energy
U
انرژی پایین
low pass
U
پایین گذر
low frequency
U
فرکانس پایین
desceht
U
پایین امدن
prolapse
U
پایین افتادن
prolapse
U
پایین افتادگی
From top to bottom.
U
ازبالاتا پایین
bottom up
U
از پایین به بالا
downhaul
U
طناب پایین کشنده
ratag
U
طبقات پایین اجتماع
pushdown store
U
انباره پایین فشردنی
decurved
U
دارای انحنا به پایین
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com