Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
critical angle of attack
U
زاویه حمله بحرانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
critical angle
U
زاویه بحرانی
vortex breakdown/brust
U
جدایی ناگهانی جریانهای حلقوی از لبه حمله بالهای دلتا در زاویه حمله معین که واماندگی این نوع بالها رانشان میدهد
critical angle of attack
U
زاویه حمله
blade angle of attack
U
زاویه حمله تیغه
mush
U
افزایش ناگهانی زاویه حمله بدون شتاب قائم انی متعاقب که از اندازه حرکت در امتدادمسیر اصلی ناشی میشود
moustaches
U
سطوح ایرودینامیکی که درقسمت جلوی هواپیمای مافوق صوت با بال دلتا شکل و با زاویه حمله زیاد نصب میگردند
deep stall
U
وضعیتی در هواپیماهای دارای دم تی شکل که افزایش ناگهانی زاویه حمله سبب عدم توانایی سطوح افقی برای کنترل وضعیت طولی هواپیمامیگردد
critical coupling
U
کوپلاژ بحرانی پیوست بحرانی
charactristics
U
مشخصات مقدماتی یا اصلی که عبارتند از ضریب براضریب پسا نسبت برا به پساموقعیت مرکز فشار و ضریب گشتاور برای هر زاویه حمله
graduated circle of an alidade
U
دایره مدرج زاویه یاب صفحه درجه دار زاویه سنج
longitudinal dihedral
U
اختلاف زاویهای بین زاویه برخورد بال و زاویه برخوردسکانهای افقی که دومی معمولا کمتر است
grivation
U
زاویه شبکه مغناطیسی زاویه انحراف دستگاه
velimirovic attack
U
حمله ولیمیروویچ در حمله سوزین از دفاع سیسیلی شطرنج
hysterics
U
حمله خنده غیر قابل کنترل حمله گریه
counter riposte
U
حمله شمشیرباز پس از دفع حمله متقابل حریف
loss angle
U
زاویه تلف زاویه تلفات
angle of repose
U
زاویه تعادل زاویه ارامش
angle of convergence
U
زاویه تقرب زاویه پارالاکس
angle of rotation
U
زاویه دوران زاویه چرخش
entering angle
U
زاویه ورودی زاویه دخول
declination
U
زاویه انحراف زاویه میل
bombing angle
U
زاویه پرتاب بمب زاویه پروازهواپیما در هنگام رها کردن بمب
rio treaty
U
اکوادور ونیکاراگوئه به سال 7491 که به موجب ان در صورت حمله به یک از کشورهای امریکایی همه کشورهای دیگر حق حمله مسلحانه را دارند
hysterogenic
U
حمله تشنجی شبیه حمله
hysteroid
U
حمله تشنجی شبیه حمله
ond shot
U
بیک حمله دریک حمله
distance angle
U
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
constant angle arch dam
U
بند قوسی با زاویه یکسان سد کمانی با زاویه یکسان
angle offset method
U
روش عکاسی تحت یک زاویه معین روش تهیه تصویراشیاء تحت یک زاویه
superelevation
U
تصحیح تکمیلی تراز توپ زاویه تصحیح زاویه پرش لوله توپ زاویه تصحیح تکمیلی تراز
parallactic angle
U
زاویه تقارب نصف النهارات زاویه تقارب
critical
U
بحرانی
marginal
U
بحرانی
acute
U
بحرانی
critical limit
U
حد بحرانی
climacteric
U
بحرانی
decretory
U
بحرانی
decretive
U
بحرانی
front line
U
خط حمله خط حمله یادفاع
razor edge
U
موقعیت بحرانی
critical
U
حیاتی بحرانی
nicked
U
موقع بحرانی
nicking
U
موقع بحرانی
nicks
U
موقع بحرانی
critical point
U
نقطه بحرانی
critical region
U
ناحیه بحرانی
critical pressure
U
فشار بحرانی
exigent
U
فشاراور بحرانی
critical value
U
ارزش بحرانی
nick
U
موقع بحرانی
critical velocity
U
سرعت بحرانی
Critical Regonalism
U
منطقه ی بحرانی
critical temperature
U
دمای بحرانی
critical speed
U
سرعت بحرانی
critical resistance
U
مقاومت بحرانی
critical region
U
منطقه بحرانی
acritical
U
غیر بحرانی
critical activity
U
فعالیت بحرانی
critical isotherm
U
هم دمای بحرانی
critical height
U
بلندی بحرانی
critical height
U
ارتفاع بحرانی
critical heat flux
U
شارحرارتی بحرانی
critical valve
U
مقدار بحرانی
critical flow
U
جریان بحرانی
cretical flow
U
جریان بحرانی
critical frequency
U
فرکانس بحرانی
critical depth
U
عمق بحرانی
critical density
U
چگالی بحرانی
critical damping
U
میرائی بحرانی
critical damping
U
خفیدگی بحرانی
critical coupling
U
تزویج بحرانی
critical area
U
ناحیه بحرانی
critical amplification
U
تقویت بحرانی
critical magnitude
U
اندازه بحرانی
critical mass
U
جرم بحرانی
critical point
U
نقطه بحرانی
critical period
U
دوره بحرانی
critical altitude
U
ارتفاع بحرانی
critical current
U
شدت بحرانی
critical assembly
U
ترتیب بحرانی
juncture
U
موقع بحرانی
critical path
U
مسیر بحرانی
critical pollution
U
الودگی بحرانی
critical date
U
مدت زمان بحرانی
critcal fore pressure
U
فشار حد خلاء بحرانی
critical molecular mass
U
جرم مولکولی بحرانی
critical backing pressure
U
فشار حد خلاء بحرانی
critical concentration
U
میزان تمرکز بحرانی
critical closing speed
U
سرعت بحرانی پایین
critical infinte cylinder
U
قطر بحرانی استوانه
critical anode distance
U
فاصله بحرانی اندی
thermal critical point
U
نقطه ی بحرانی حرارتی
critical deformation
U
تغییر شکل بحرانی
critical isotherm
U
منحنی هم دمای بحرانی
critical resistance
U
مقدار مقاومت بحرانی
cpm
U
روش مسیر بحرانی
critical path analysis
U
تحلیل مسیر بحرانی
critical grid voltage
U
ولتاژ بحرانی شبکه
critical path method
U
روش مسیر بحرانی
critical wave legth
U
طول موج بحرانی
critical grid current
U
شدت بحرانی شبکه
critically
U
بطور بحرانی یا وخیم
critical grid current
U
جریان بحرانی شبکه
critical degree of polymerization
U
درجه بحرانی بسپارش
critical temperature
U
درجه حرارت بحرانی
flood stage
U
تراز بحرانی طغیان
target date
U
زمان حمله به هدف یا تاریخ حمله به هدف
to recover from something
U
جبران کردن
[مثال از بحرانی]
supercritical fluid chromatography
U
کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی
to recover from something
U
ترمیم شدن
[مثال از بحرانی]
critical heat flux ratio
U
نسبت شار حرارتی بحرانی
critical grid bias
U
ولتاژ بایاس بحرانی شبکه
critical cooling rate
U
میزان سرد کنندگی بحرانی
epitasis
U
دوره بحرانی وشدت مرض
critical build up resistance
U
مقاومت بحرانی برای تحریک خودی
to recover from something
U
به حالت اول درآمدن
[مثال از بحرانی]
lied
U
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lies
U
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lie
U
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
s.f.c
U
chromatography supercriticalfluid کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی
Every crisis should be viewed
[seen]
as an opportunity.
U
هر بحرانی باید به عنوان یک فرصت دیده شود.
apogee
U
زاویه انحراف ثقل موشک زاویه انحراف مرکز ثقل موشک در روی مسیر
apex angle
U
زاویه راسی هدف زاویه راسی
supercritical fluid chromatography/mass
U
spectrometry کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی / طیف بینی جرمی
to turn the corner
<idiom>
U
بهبود یافتن پس از گذشت مرحله دشواری یا بحرانی
[اصطلاح روزمره]
s.f.c/m.s
U
mass/fluidchromatography spectrometrysupercritical کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی / طیف بینی جرمی
critical path analysis
U
استفاده از بررسیهای هر مرحله بحرانی یک پروژه بزرگ برای کمک به گروه مدیریت
angle of arrival
U
زاویه فرود مسیر گلوله زاویه فرود گلوله
grid magnatic angle
U
زاویه شبکه مغناطیسی زاویه انحراف شبکه مغناطیسی
angle of traverse
U
زاویه حرکت لوله در سمت زاویه سمت لوله
post attack
U
بعد از اجرای حمله یا تک وقایع بعد از اجرای حمله
curie point
U
دمای بحرانی منحصر به فردبرای هر ماده که بالاتر از ان مواد فرومانیتیک خاصیت مغناطیسی دائم یاموقت خودرا ازدست میدهند
zero hour
U
لحظه شروع ازمایشات سخت لحظه بحرانی
canton
U
زاویه
angle of attack
U
زاویه تک
angle
U
زاویه
corner
U
زاویه
cornering
U
زاویه
corners
U
زاویه
cantons
U
زاویه
angle t
U
زاویه تی
angles
U
زاویه
locality
U
زاویه
isogonic line
U
خط هم زاویه
localities
U
زاویه
pike
U
زاویه
angularity
U
زاویه داری
angle of cutting
U
زاویه تقاطع
angle of action
U
زاویه عمل
angle of departure
U
زاویه صعود
tilt angle
U
زاویه انحراف
angle of convergence
U
زاویه انحراف
overlap angle
U
زاویه همپوشی
rake angle
U
زاویه شیب
angle of contact
U
زاویه تماس
angle ti the normal
U
زاویه نرمال
angle of approach
U
زاویه تند
angle of refraction
U
زاویه شکست
theodo;ite
U
زاویه سنج
angle of attack
U
زاویه حمل
angle of approach
U
زاویه حاده
loss angle
U
زاویه گمگشت
angle of dip
U
زاویه میل
angle of rotation
U
زاویه چرخش
angle of shear
U
زاویه برش
lag angle
U
زاویه تاخیر
angle of safety
U
زاویه امنیت
angle of parallax
U
زاویه توازی
angle of reflaction
U
زاویه بازتاب
reflection angel
U
زاویه بازتاب
angle of reflection
U
زاویه تابش
tail setting angle
U
زاویه نصب دم
target angle
U
زاویه هدف
angle of repose
U
زاویه استقرار
splay
U
زاویه بازشو
orienting angle
U
زاویه توجیه
angle of repose
U
زاویه سکون
angle of rotation
U
زاویه گردش
angle of jump
U
زاویه پرش
angle of sight
U
زاویه دید
angle of sight
U
زاویه رویت
angle of elevation
U
زاویه درجه
angle of emergence
U
زاویه خارجی
angle of emergence
U
زاویه خروج
lip angle
U
زاویه مخروطی
angle of erossing
U
زاویه تقاطع
angle of lag
U
زاویه تاخیر
angle of fall
U
زاویه فرود
angle of friction
U
زاویه اصطکاک
angle of friction
U
زاویه مالش
angle of incidence
U
زاویه تابش
angle of slope
U
زاویه شیب
angle of site
U
زاویه تراز
angle of rotation
U
زاویه دوران
blade angle
U
زاویه تیغه
protractors
U
زاویه سنج
splaying
U
زاویه تاشو پخ
protractor
U
زاویه سنج
clinometer
U
زاویه یاب
clinometer
U
زاویه سنج
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com