Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
rake
U
زاویه بین قائم محل و محورچرخ دم هواپیما
rakes
U
زاویه بین قائم محل و محورچرخ دم هواپیما
raking
U
زاویه بین قائم محل و محورچرخ دم هواپیما
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
azimuth indicator
U
شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
ventral
U
تیغه قائم یا مایل بصورت ثابت یا لولایی در زیر یا عقب هواپیما
gust alleviation
U
سیستم دینامیکی برای کاهش اثر تندبادهای قائم روی هواپیما
angle of approach
U
زاویه فرود هواپیما
angle of approach
U
زاویه تقرب هواپیما
range angle
U
زاویه بردی هواپیما
dive angle
U
زاویه شیرجه هواپیما
azimuth angle
U
زاویه گرای نجومی هواپیما
mush
U
افزایش ناگهانی زاویه حمله بدون شتاب قائم انی متعاقب که از اندازه حرکت در امتدادمسیر اصلی ناشی میشود
angle of departure
U
زاویه صعود هواپیما از روی باند
glide slope
U
زاویه فرود ازاد هواپیما یاموشک
turn and slip
U
زاویه دور زدن و لغزش مسیر هواپیما
crab angle
U
زاویه بین مسیر حرکت هواپیما و محور دوربین عکاسی
limiting velocity
U
بیشترین سرعت هواپیما تحت زاویه معین نسبت به افق
whip stall
U
شیرجه قائم سوت کشیدن شیرجه کردن هواپیما
true track
U
تصویر زاویه بین شمال واقعی و مسیر هواپیما روی زمین
critical angle of attack
U
زاویه بین محور طولی هواپیما و جهت جریان نسبی هوا
control surface angle
U
زاویه بین مبداء سنجش حرکت سطوح کنترل و وتر سطح ثابت یا محور طولی هواپیما
yaw
U
انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yawed
U
انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
attitude director indicator
U
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
graduated circle of an alidade
U
دایره مدرج زاویه یاب صفحه درجه دار زاویه سنج
azimuth circle
U
قطب نمای نجومی هواپیما زاویه یاب نجومی صفحه قطب نمای کشتی
longitudinal dihedral
U
اختلاف زاویهای بین زاویه برخورد بال و زاویه برخوردسکانهای افقی که دومی معمولا کمتر است
grivation
U
زاویه شبکه مغناطیسی زاویه انحراف دستگاه
landing gear
U
چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
approach end
U
نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
altitude sickness
U
حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
barometric leveling
U
تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما
touchdowns
U
تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
touchdown
U
تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
angle of convergence
U
زاویه تقرب زاویه پارالاکس
angle of rotation
U
زاویه دوران زاویه چرخش
entering angle
U
زاویه ورودی زاویه دخول
declination
U
زاویه انحراف زاویه میل
angle of repose
U
زاویه تعادل زاویه ارامش
loss angle
U
زاویه تلف زاویه تلفات
aircraft scrambling
U
دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
plane director
U
نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
aircraft arresting barrier
U
وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
air mileage indicator
U
کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما
aft
U
قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما
bombing angle
U
زاویه پرتاب بمب زاویه پروازهواپیما در هنگام رها کردن بمب
spoiler
U
صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
screwpropeller
U
پروانه هواپیما ملخ کشتی یا هواپیما
space charter
U
اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما
distance angle
U
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
coordinated turn
U
دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
constant angle arch dam
U
بند قوسی با زاویه یکسان سد کمانی با زاویه یکسان
moments
U
ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
moment
U
ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
holding point
U
نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
transition altitude
U
ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
arresting gear
U
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
roll in point
U
نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
angle offset method
U
روش عکاسی تحت یک زاویه معین روش تهیه تصویراشیاء تحت یک زاویه
superelevation
U
تصحیح تکمیلی تراز توپ زاویه تصحیح زاویه پرش لوله توپ زاویه تصحیح تکمیلی تراز
aprons
U
محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aircraft cross servicing
U
سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
apron
U
محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
parallactic angle
U
زاویه تقارب نصف النهارات زاویه تقارب
troop space
U
جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
goldie
U
علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
clear way
U
محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
plumb line
U
خط قائم
perpendecular
U
قائم
orthogonal
U
قائم
vertical tail
U
دم قائم
erecting
U
قائم
erected
U
قائم
right
U
قائم
upstanding
U
قائم
vertical
U
قائم
erect
U
قائم
erects
U
قائم
righted
U
قائم
normal
U
قائم
upright
U
قائم
plumb lines
U
خط قائم
righting
U
قائم
lie
U
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lies
U
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lied
U
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
command speed
U
سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
go around mode
U
روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
altitude height
U
سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
substitute
U
قائم مقام
substituted
U
قائم مقام
deputy
U
قائم مقام
normal acceleration
U
شتاب قائم
substituting
U
قائم مقام
normal axis
U
محور قائم
propping
U
تقویت قائم
true vertical
U
قائم واقعی
normal plane
U
صفحه قائم
propped
U
تقویت قائم
quadratic
U
منشور قائم
locumtenens
U
قائم مقام
stake
U
قائم کردن
vertical cut
U
برش قائم
vertical creep
U
وارفتگی قائم
vertical circle
U
دایره قائم
vertical bulking
U
کمانش قائم
vertical axis
U
محور قائم
substantive
U
قائم بذات
right
U
قائم نگاهداشتن
staked
U
قائم کردن
righted
U
قائم نگاهداشتن
stakes
U
قائم کردن
righting
U
قائم نگاهداشتن
prop
U
تقویت قائم
deputies
U
قائم مقام
subrogation
U
قائم مقامی
subsitute
U
قائم مقام
vice chancellor
U
قائم مقام
vice-chancellor
U
قائم مقام
vice-chancellors
U
قائم مقام
self consistent
U
قائم بالذات
envelopment
U
احاطه قائم
abeam
U
قائم بر مسیرحرکت
self perpetuation
U
قائم بذات
high angle
U
تیر قائم
successor
U
قائم مقام
right-angled
U
قائم الزاویه
rectangular
U
قائم الزاویه
ordinate
U
بعد قائم
vicars
U
قائم مقام
normal vector
U
بردار قائم
vertical envelopement
U
احاطه قائم
local vertical
U
قائم محلی
vicar
U
قائم مقام
perpendecular
U
خط عمودی یا قائم
locums
U
قائم مقام
locum
U
قائم مقام
surreptitiously
U
قائم مقام
semierect
U
نیمه قائم
envelop
U
احاطه قائم
vertical force
U
نیروی قائم
vertical photograph
U
عکس قائم
vertical speed
U
سرعت قائم
apeak
U
عمودی قائم
surrogate
U
قائم مقام
surrogates
U
قائم مقام
enveloped
U
احاطه قائم
enveloping
U
احاطه قائم
envelops
U
احاطه قائم
vertical drop
U
ابشار قائم
increate
U
قائم بالذات
apparent altitude
U
ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
aircraft block speed
U
سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
flight control
U
دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
apogee
U
زاویه انحراف ثقل موشک زاویه انحراف مرکز ثقل موشک در روی مسیر
apex angle
U
زاویه راسی هدف زاویه راسی
procousul
U
قائم مقام کنسول
short scope buoy
U
بویه شناور قائم
deputies
U
نایب قائم مقام
surrogate
U
قائم مقام شدن
deputy minister
U
قائم مقام وزیر
plane of departure
U
سطح قائم تیر
prime vertical circle
U
دایره قائم اصلی
deputies
U
قائم مقام جانشین
deputy
U
نایب قائم مقام
recoil pit
U
چاله تیر قائم
deputy
U
قائم مقام جانشین
right angled triangle
U
مثلث قائم الزاویه
sheathing
U
تخته بندی قائم
commercial procuration
U
قائم مقام تجارتی
zenith
U
نقطه قائم بر نافر
commercial representative
U
قائم مقام تجارتی
ablique coordinates
U
دستگاه مختصات قائم
vertical photograph
U
عکس هوایی قائم
vicegerent
U
جانشین قائم مقام
wedges
U
اسکنه کولاس قائم
vertical probable error
U
اشتباه احتمالی قائم
wedged
U
اسکنه کولاس قائم
wedge
U
اسکنه کولاس قائم
right cone
U
مخروط قائم
[ریاضی]
mercator chart
U
نقشه قائم الزاویه
wedging
U
اسکنه کولاس قائم
upload
U
همنه قائم نیرو
vertical envelopement
U
حرکت دورانی قائم
vertical center line illusion
U
خطای خط قائم مرکزی
vertical deformation
U
تغییر شکل قائم
surrogates
U
قائم مقام شدن
consular agent
U
قائم مقام کنسول
hypotenuses
U
وتر مثلث قائم الزاویه
substituted
U
قائم مقام جایگزین کردن
substitute
U
قائم مقام جایگزین کردن
vicarial
U
وابسته به خلیفه قائم مقامی
hypotenuse
U
وتر مثلث قائم الزاویه
plumb
U
سطح قائم صفحه شاغول
subrogate
U
قائم مقام تعیین کردن
deputy primeminister
U
قائم مقام نخست وزیر
substituting
U
قائم مقام جایگزین کردن
plane of departure
U
سطح قائم مسیر گلوله
leg
U
ساق مثلث قائم الزاویه
legs
U
ساق مثلث قائم الزاویه
vertical probable error
U
خطای اصابت قائم گلوله
point of no return
U
نقطه حداکثر شعاع عمل هواپیما اخرین حد شعاع عمل هواپیما
zenith
U
اوج محور قائم بر افق نقاط
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com