Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
nervure
U
رگه بندی جانور
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
epizoic
U
زندگی کننده روی بدن جانور انگل جانور
zoo ecology
U
قسمتی از علم جانور شناسی که در باره روابط جانور بامحیط خود بحث میکند بوم شناسی حیوانی
evaluation rating
U
درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
word warp
U
فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
ratings
U
طبقه بندی کردن درجه بندی
carpet classification
U
طبقه بندی
[درجه بندی]
فرش
rating
U
طبقه بندی کردن درجه بندی
telescopic
U
دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
packaging
U
ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
defense classification
U
طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
lineament
U
طرح بندی صورت بندی
wording
U
جمله بندی کلمه بندی
classification
U
طبقه بندی رده بندی
laggin
U
اب بندی کردن اب بندی ناوها
lineaments
U
طرح بندی صورت بندی
classifications
U
طبقه بندی رده بندی
downgrading
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrade
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
regrade
U
تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
gift wrap
U
بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
ruffianly
U
جانور خو
it pron
U
ان جانور
johnny
U
جانور نر
apod
U
جانور بی پا
animalize
U
جانور
structure of an animal
U
جانور
animal
U
جانور
he
U
جانور نر
malacostracan
U
جانور
it
U
ان جانور
nightwalker
U
جانور شب پر
beasts
U
جانور
animals
U
جانور
creature
U
جانور
creatures
U
جانور
beast
U
جانور
poikilothermism
U
خونسردی جانور
perissodactyl
U
جانور فرد سم
zoophagous
U
جانور خوار
poikilotherm
U
جانور خونسرد
plantigrade
U
جانور دوپا
pelagian
U
جانور دریایی
rodents
U
جانور جونده
rodent
U
جانور جونده
zoomorphic
<adj.>
U
جانور گونه
on heat
[British E]
<adj.>
U
حشری
[جانور زن]
in heat
[American E]
<adj.>
U
حشری
[جانور زن]
nekton
U
جانور شناور
proud
<adj.>
U
جانور حشری
brutalities
U
جانور خویی
brutality
U
جانور خویی
pollard
U
جانور بی شاخ
tardigrade
U
جانور کندرو
ungulate
U
جانور سم دار
scavengers
U
جانور لاشخور
scavenger
U
جانور لاشخور
game
U
جانور شکاری
zootomy
U
جانور شکافی
zootheism
U
جانور پرستی
zoophilous
U
علاقمند به جانور
hybrid
U
جانور دورگه
stinkard
U
جانور بدبو
shell fish
U
جانور صدف
polypod
U
جانور بسیارپا
polystome
U
جانور بسیار
pudge
U
جانور چاق
saprozoon
U
جانور پوده زی
saxicoline
U
جانور سنگ زی
saxicolous
U
جانور سنگ زی
scrag
U
جانور نحیف
fauna
U
جانور نامه
strayed
U
جانور ولگرد
stray
U
جانور بی صاحب
straying
U
جانور بی صاحب
strays
U
جانور بی صاحب
zoophilic
U
علاقمند به جانور
amoeba
U
جانور تک سلولی
mammifer
U
جانور پستاندار
craw
U
معده جانور
amoebae
U
جانور تک سلولی
amoebas
U
جانور تک سلولی
monocule
U
جانور یک چشم
brutal
U
جانور خوی
animalculum
U
جانور ریزه
zoology
U
جانور شناسی
brutalization
U
جانور خویی
brute
U
جانور حیوان
brutes
U
جانور حیوان
edentate
U
جانور بی دندان
animalist
U
نقاش جانور
milker
U
جانور شیرده
mammiferous
U
جانور پستاندار
amebae
U
جانور تک سلولی
zoologist
U
جانور شناس
amebas
U
جانور تک سلولی
beastliness
U
جانور خویی
polystomatous
U
جانور بسیار
security classification
U
طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
declassification
U
از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
line astern
U
صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
tropicopolitan
U
گیاه یا جانور گرمسیری
slugged
U
چارپاره جانور کندرو
slug
U
چارپاره جانور کندرو
shedder
U
جانور پوست انداز
animalculum
U
جانور ذره بینی
female
U
زنانه جانور ماده
animalcule
U
جانور ذره بینی
amphibiotic
U
وابسته به جانور دوزیستی
amoebic
U
وابسته به جانور تک سلولی
mollusc
U
جانور نرم تن حلزون
molluscs
U
جانور نرم تن حلزون
slugs
U
چارپاره جانور کندرو
lairs
U
محل استراحت جانور
viviparous
U
جانور زنده زا ولود
tentacles
U
موی حساس جانور
marsupials
U
جانور کیسه دار
sacs
U
عضوکیسه مانند جانور
jumbos
U
جانور غول اسا
jumbo
U
جانور غول اسا
sac
U
عضوکیسه مانند جانور
aquatic
U
جانور یا گیاه ابزی
marsupial
U
جانور کیسه دار
zoomorphic
U
شبیه جانور جانورسان
zoophyte
U
جانور گیاه سان
zoography
U
جانور شناسی تطبیقی
tentacle
U
موی حساس جانور
white face
U
جانور پیشانی سفید
migrant
U
سیار جانور مهاجر
scavengers
U
جانور کثافت خور
lair
U
محل استراحت جانور
scavenger
U
جانور کثافت خور
anteaters
U
جانور پستاندارمورچه خوار
migrants
U
سیار جانور مهاجر
phyllopod
U
جانور برگ پای
phytozoon
U
جانور گیاه نما
pleophagous
U
چند جانور خوار
in rut
<adj.>
U
حشری
[جانور شناسی]
pachyderms
U
جانور پوست کلفت
holozoic
U
جانور خوراک گیر
rutting
<adj.>
U
حشری
[جانور مرد]
quadruped
U
چهارپا
[جانور شناسی]
mollusk
U
جانور نرم تن حلزون
nematocyst
U
نیش جانور مرجانی
ratcatcher
U
موش گیر
[جانور]
pachyderm
U
جانور پوست کلفت
orc
U
جانور بزرگ دریایی
orca
U
جانور بزرگ دریایی
ratter
U
موش گیر
[جانور]
paleozoology
U
دیرین جانور شناسی
malacoderm
U
جانور نرم پوست
hilding
U
جانور یا اسب بی ارزش
beast of ravin
U
جانور درنده یاشکاری
bestialize
U
جانور خوی نمودن
heats
U
طلب شدن جانور
heat
U
طلب شدن جانور
arthropod
U
جانور مفصل دار
dentition
U
وضع تعداددندانهای جانور
anteater
U
جانور پستاندارمورچه خوار
endotherm
U
جانور خون گرم
footpad
U
پای جانور پهنه پا
rat catcher
U
موش گیر
[جانور]
dolphin
دولفین
[جانور شناسی]
black designation
U
علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
gast
U
وحشت جانور بدون اولاد
omnivore
U
جانور همه چیز خوار
insectivore
U
جانور یا گیاه حشره خوار
isopodan
U
جانور سخت پوست بر>=< پای
endozoic
U
دارای زندگی دردرون جانور
scalawag
U
جانور نحیف وکم ارزش
vivisector
U
تشریح کننده جانور زنده
vermin
U
جانور افت حشرات موذی
cyclostomate
U
وابسته به جانور دهان گرد
bestial
U
شبیه حیوان جانور خوی
slugs
U
جانور تنبل گردونه کندرو
lyncean
U
مانند جانور سیاه گوش
isopod
U
جانور سخت پوست بر>=< پای
hatchling
U
جانور تازه متولد نوزاد
slug
U
جانور تنبل گردونه کندرو
phylogeny
U
تاریخ نژادی جانور یا گیاه
purebred
U
جانور یا گیاه خوش نژاد
fisher
U
جانور ماهیخوار کرجی ماهیگیری
cyclostome
U
جانور از راسته دهان گردان
cyclostomatous
U
وابسته به جانور دهان گرد
ruminant
U
جانور پستاندار نشخوار کننده
slugged
U
جانور تنبل گردونه کندرو
Caspian kutum
U
ماهی سفید
[جانور شناسی]
Rutilus frisii
U
ماهی سفید
[جانور شناسی]
Caspian White Fish
U
ماهی سفید
[جانور شناسی]
zoological
U
وابسته به جانور شناسی حیوان
Rutilus kutum
U
ماهی سفید
[جانور شناسی]
kutum
[Rutilus frisii]
U
ماهی سفید
[جانور شناسی]
unicorns
U
جانور افسانهای دارای یک شاخ
Black Sea roach
[Rutilus frisii]
U
ماهی سفید
[جانور شناسی]
unicorn
U
جانور افسانهای دارای یک شاخ
beaver
U
سگ آبی
[حیوانات و جانور شناسی]
mane
U
یال
[حیوانات و جانور شناسی]
crest
U
یال
[حیوانات و جانور شناسی]
swamper
U
جانور یا چیزی که در مرداب فرو رود
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com