Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
short burst
U
رگبار کوتاه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
streams
U
نوعی روش تیرانداز خودکار واجرای رگبار در تیراندازیها رگبار مخلوط
streamed
U
نوعی روش تیرانداز خودکار واجرای رگبار در تیراندازیها رگبار مخلوط
stream
U
نوعی روش تیرانداز خودکار واجرای رگبار در تیراندازیها رگبار مخلوط
rafale
U
رگبار توپ رگبار گلوله
short lunge
U
نوعی سخمه کوتاه یا ضربه کوتاه در جنگ
blasts
U
منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
blast
U
منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
showering
U
رگبار
showers
U
رگبار
cloud burst
U
رگبار
salvo
U
رگبار
hail shower
U
رگبار
salvoes
U
رگبار
cloudbursts
U
رگبار
shower
U
رگبار
cloudburst
U
رگبار
volley
U
رگبار
volleyed
U
رگبار
volleying
U
رگبار
volleys
U
رگبار
burst
U
رگبار
showered
U
رگبار
bursts
U
رگبار
rainy
U
تر رگبار گرفته
cyclic
U
مسلسل رگبار
salvo fire
U
اتش رگبار
battery left
U
رگبار از راست یا از چپ
rafale
U
رگبار مسلسل
electron shower
U
رگبار الکترونی
first salvo
U
اولین رگبار
long burst
U
رگبار بلند
spring shower
U
رگبار بهاری
salvoes
U
اتش رگبار
spate
U
سیلاب رگبار
salvo
U
اتش رگبار
meteor shower
U
رگبار تیر شهاب
meteoric shower
U
رگبار تیر شهاب
hailstorm
U
طوفان یا رگبار تگرگ
hailstorms
U
طوفان یا رگبار تگرگ
pash
U
رگبار تند باریدن سر
burst interval
U
فاصله ترکش گلوله ها در یک رگبار
thundershower
U
رگبار همراه با رعد وبرق
strafe
U
با هواپیما زیر رگبار مسلسل وتوپ گرفتن
strafed
U
با هواپیما زیر رگبار مسلسل وتوپ گرفتن
strafes
U
با هواپیما زیر رگبار مسلسل وتوپ گرفتن
scat
U
مالیات صدای پاره شدن چیزی رگبار باران
shorthorn
U
جانور شاخ کوتاه نژاد گاو شاخ کوتاه شمال انگلیس
pantywaist
U
شلوار کوتاه بچگانه که به بالاتنه لباسش تکمه میشود شلوار کوتاه
short quard
U
سخمه گارد کوتاه در جنگ سرنیزه سخمه کوتاه
hurdle step
U
جهش کوتاه روی یک پا پیش از شیرجه جهش کوتاه پیش از پریدن از روی خرک
linter
U
ماشینی که پس از پاک کرن پنبه الیاف کوتاه چسبیده به تخم پنبه را میگیرد الیاف کوتاه پنبه که به تخم پنبه چسبیده است
stunt
U
کوتاه
stunting
U
کوتاه
shortest
U
کوتاه
puny
U
قد کوتاه
miniatures
U
کوتاه
miniature
U
کوتاه
dwarfish
U
کوتاه
pygmy
U
کوتاه
low
U
کوتاه
concise
U
کوتاه
bas relif
U
کوتاه
short
U
کوتاه
pigmies
U
کوتاه
stocky
U
کوتاه
little
U
کوتاه
stockiest
U
کوتاه
pigmies
U
قد کوتاه
pygmies
U
کوتاه
stockier
U
کوتاه
pygmies
U
قد کوتاه
shorter
U
کوتاه
succinct
U
کوتاه
stunts
U
کوتاه
succinct
<adj.>
U
کوتاه
short
<adj.>
U
کوتاه
curt
<adj.>
U
کوتاه
down
U
کوتاه
scut
U
دم کوتاه
fleeting
<adj.>
U
کوتاه
of short duration
U
کوتاه
liliputian
U
قد کوتاه
pygmy
U
قد کوتاه
concise
<adj.>
U
کوتاه
synoptic
U
کوتاه
pigmy
U
کوتاه
curtal
U
کوتاه
pigmy
U
قد کوتاه
dumpy
U
کوتاه
curtails
U
کوتاه کردن
curt
U
کوتاه ومختصر
pygmy
U
ادم کوتاه قد
curtailing
U
کوتاه کردن
pygmies
U
ادم کوتاه قد
undersize
U
اندازه کوتاه
brief
U
کوتاه مختصر
curtailed
U
کوتاه کردن
briefed
U
کوتاه مختصر
to look in
U
کوتاه کردن
briefer
U
کوتاه مختصر
to fall short
U
کوتاه امدن
curtail
U
کوتاه کردن
briefest
U
کوتاه مختصر
to cut short
U
کوتاه کردن
formulate
U
کوتاه کردن
formulated
U
کوتاه کردن
formulates
U
کوتاه کردن
formulating
U
کوتاه کردن
truncating
U
کوتاه کردن
clipping
U
کوتاه کردن
lie down
U
استراحت کوتاه
scurried
U
مسابقه کوتاه
scurries
U
مسابقه کوتاه
scurry
U
مسابقه کوتاه
bas-reliefs
U
برجسته کوتاه
scurrying
U
مسابقه کوتاه
bas-relief
U
برجسته کوتاه
bas relief
U
برجسته کوتاه
lie-down
U
استراحت کوتاه
stag
U
کوتاه کردن
stags
U
کوتاه کردن
aphorism
U
سخن کوتاه
pigmies
U
ادم کوتاه قد
truncate
U
کوتاه کردن
poops
U
صدای کوتاه
poop
U
صدای کوتاه
truncated
U
کوتاه کردن
shortening
U
کوتاه شدگی
abbreviated
U
کوتاه شده
truncates
U
کوتاه کردن
low
U
کوتاه دون
aphorisms
U
سخن کوتاه
strop
U
طناب کوتاه
chitchat
U
صحبت کوتاه
detruncation
U
کوتاه شدگی
draw in
U
کوتاه شدن
easy term
U
کوتاه مدت
epigrammatical
U
کوتاه ونیشدار
escopet
U
قرابینه کوتاه
escopette
U
قرابینه کوتاه
short drop
U
دراپ کوتاه
short circuit
U
اتصال کوتاه
short brittle
U
شکننده- کوتاه
short blast
U
سوت کوتاه
detruncate
U
کوتاه کردن
short period
U
دوره کوتاه
chiton
U
قبای کوتاه
coatee
U
دامن کوتاه
short run
U
مدت کوتاه
conte
U
داستان کوتاه
correption
U
کوتاه کردن
short run
U
کوتاه مدت
short return
U
برگشت کوتاه
cutty sark
U
دامن کوتاه
cut off
U
کوتاه کردن
short precision
U
دقت کوتاه
short blast
U
بوق کوتاه
fubsy
U
کوتاه وکلفت
narrow minded
U
کوتاه نظر
morello
U
گیلاس دم کوتاه
intrim
U
کوتاه مدت
jog trot
U
یورتمه کوتاه
knurly
U
کوتاه قد کوتوله
let us be brief
U
کوتاه کنیم
line to line fault
U
اتصال کوتاه خط به خط
manikin
U
ادم کوتاه قد
lop sided
U
کوتاه و بلند
manakin
U
ادم کوتاه قد
novelet
U
داستان کوتاه
novella
U
رمان کوتاه
razee
U
کوتاه کردن
gnomical
U
کوتاه لب نویس
half pint
U
کوتاه تر از مقدارمتوسط
half timber
U
الوار کوتاه
playlet
U
نمایش کوتاه
hare sighted
U
کوتاه بین
hide bound
U
کوتاه فکر
piaffer
U
یورتمه کوتاه
one track
U
کوتاه فکر
idyl
U
چکامه کوتاه
low frequency wave
U
موج کوتاه
chip shot
U
ضربه کوتاه
short splice
U
پیوند کوتاه
short-haul
U
خط سیر کوتاه
short-circuit
U
اتصال کوتاه
short-circuits
U
اتصال کوتاه
shuffle
U
گام کوتاه
shuffled
U
گام کوتاه
idyl
U
قصیده کوتاه
shuffles
U
گام کوتاه
shuffling
U
گام کوتاه
short haul
U
خط سیر کوتاه
short-wave
U
موج کوتاه
stichomythia
U
مکالمات کوتاه
steep taper
U
مخروط کوتاه
spontoon
U
نیزه کوتاه
idyll
U
چکامه کوتاه
idyll
U
قصیده کوتاه
idylls
U
چکامه کوتاه
idylls
U
قصیده کوتاه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com