English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
short burst U رگبار کوتاه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
streams U نوعی روش تیرانداز خودکار واجرای رگبار در تیراندازیها رگبار مخلوط
streamed U نوعی روش تیرانداز خودکار واجرای رگبار در تیراندازیها رگبار مخلوط
stream U نوعی روش تیرانداز خودکار واجرای رگبار در تیراندازیها رگبار مخلوط
rafale U رگبار توپ رگبار گلوله
short lunge U نوعی سخمه کوتاه یا ضربه کوتاه در جنگ
blasts U منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
blast U منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
showering U رگبار
showers U رگبار
cloud burst U رگبار
salvo U رگبار
hail shower U رگبار
salvoes U رگبار
cloudbursts U رگبار
shower U رگبار
cloudburst U رگبار
volley U رگبار
volleyed U رگبار
volleying U رگبار
volleys U رگبار
burst U رگبار
showered U رگبار
bursts U رگبار
rainy U تر رگبار گرفته
cyclic U مسلسل رگبار
salvo fire U اتش رگبار
battery left U رگبار از راست یا از چپ
rafale U رگبار مسلسل
electron shower U رگبار الکترونی
first salvo U اولین رگبار
long burst U رگبار بلند
spring shower U رگبار بهاری
salvoes U اتش رگبار
spate U سیلاب رگبار
salvo U اتش رگبار
meteor shower U رگبار تیر شهاب
meteoric shower U رگبار تیر شهاب
hailstorm U طوفان یا رگبار تگرگ
hailstorms U طوفان یا رگبار تگرگ
pash U رگبار تند باریدن سر
burst interval U فاصله ترکش گلوله ها در یک رگبار
thundershower U رگبار همراه با رعد وبرق
strafe U با هواپیما زیر رگبار مسلسل وتوپ گرفتن
strafed U با هواپیما زیر رگبار مسلسل وتوپ گرفتن
strafes U با هواپیما زیر رگبار مسلسل وتوپ گرفتن
scat U مالیات صدای پاره شدن چیزی رگبار باران
shorthorn U جانور شاخ کوتاه نژاد گاو شاخ کوتاه شمال انگلیس
pantywaist U شلوار کوتاه بچگانه که به بالاتنه لباسش تکمه میشود شلوار کوتاه
short quard U سخمه گارد کوتاه در جنگ سرنیزه سخمه کوتاه
hurdle step U جهش کوتاه روی یک پا پیش از شیرجه جهش کوتاه پیش از پریدن از روی خرک
linter U ماشینی که پس از پاک کرن پنبه الیاف کوتاه چسبیده به تخم پنبه را میگیرد الیاف کوتاه پنبه که به تخم پنبه چسبیده است
stunt U کوتاه
stunting U کوتاه
shortest U کوتاه
puny U قد کوتاه
miniatures U کوتاه
miniature U کوتاه
dwarfish U کوتاه
pygmy U کوتاه
low U کوتاه
concise U کوتاه
bas relif U کوتاه
short U کوتاه
pigmies U کوتاه
stocky U کوتاه
little U کوتاه
stockiest U کوتاه
pigmies U قد کوتاه
pygmies U کوتاه
stockier U کوتاه
pygmies U قد کوتاه
shorter U کوتاه
succinct U کوتاه
stunts U کوتاه
succinct <adj.> U کوتاه
short <adj.> U کوتاه
curt <adj.> U کوتاه
down U کوتاه
scut U دم کوتاه
fleeting <adj.> U کوتاه
of short duration U کوتاه
liliputian U قد کوتاه
pygmy U قد کوتاه
concise <adj.> U کوتاه
synoptic U کوتاه
pigmy U کوتاه
curtal U کوتاه
pigmy U قد کوتاه
dumpy U کوتاه
curtails U کوتاه کردن
curt U کوتاه ومختصر
pygmy U ادم کوتاه قد
curtailing U کوتاه کردن
pygmies U ادم کوتاه قد
undersize U اندازه کوتاه
brief U کوتاه مختصر
curtailed U کوتاه کردن
briefed U کوتاه مختصر
to look in U کوتاه کردن
briefer U کوتاه مختصر
to fall short U کوتاه امدن
curtail U کوتاه کردن
briefest U کوتاه مختصر
to cut short U کوتاه کردن
formulate U کوتاه کردن
formulated U کوتاه کردن
formulates U کوتاه کردن
formulating U کوتاه کردن
truncating U کوتاه کردن
clipping U کوتاه کردن
lie down U استراحت کوتاه
scurried U مسابقه کوتاه
scurries U مسابقه کوتاه
scurry U مسابقه کوتاه
bas-reliefs U برجسته کوتاه
scurrying U مسابقه کوتاه
bas-relief U برجسته کوتاه
bas relief U برجسته کوتاه
lie-down U استراحت کوتاه
stag U کوتاه کردن
stags U کوتاه کردن
aphorism U سخن کوتاه
pigmies U ادم کوتاه قد
truncate U کوتاه کردن
poops U صدای کوتاه
poop U صدای کوتاه
truncated U کوتاه کردن
shortening U کوتاه شدگی
abbreviated U کوتاه شده
truncates U کوتاه کردن
low U کوتاه دون
aphorisms U سخن کوتاه
strop U طناب کوتاه
chitchat U صحبت کوتاه
detruncation U کوتاه شدگی
draw in U کوتاه شدن
easy term U کوتاه مدت
epigrammatical U کوتاه ونیشدار
escopet U قرابینه کوتاه
escopette U قرابینه کوتاه
short drop U دراپ کوتاه
short circuit U اتصال کوتاه
short brittle U شکننده- کوتاه
short blast U سوت کوتاه
detruncate U کوتاه کردن
short period U دوره کوتاه
chiton U قبای کوتاه
coatee U دامن کوتاه
short run U مدت کوتاه
conte U داستان کوتاه
correption U کوتاه کردن
short run U کوتاه مدت
short return U برگشت کوتاه
cutty sark U دامن کوتاه
cut off U کوتاه کردن
short precision U دقت کوتاه
short blast U بوق کوتاه
fubsy U کوتاه وکلفت
narrow minded U کوتاه نظر
morello U گیلاس دم کوتاه
intrim U کوتاه مدت
jog trot U یورتمه کوتاه
knurly U کوتاه قد کوتوله
let us be brief U کوتاه کنیم
line to line fault U اتصال کوتاه خط به خط
manikin U ادم کوتاه قد
lop sided U کوتاه و بلند
manakin U ادم کوتاه قد
novelet U داستان کوتاه
novella U رمان کوتاه
razee U کوتاه کردن
gnomical U کوتاه لب نویس
half pint U کوتاه تر از مقدارمتوسط
half timber U الوار کوتاه
playlet U نمایش کوتاه
hare sighted U کوتاه بین
hide bound U کوتاه فکر
piaffer U یورتمه کوتاه
one track U کوتاه فکر
idyl U چکامه کوتاه
low frequency wave U موج کوتاه
chip shot U ضربه کوتاه
short splice U پیوند کوتاه
short-haul U خط سیر کوتاه
short-circuit U اتصال کوتاه
short-circuits U اتصال کوتاه
shuffle U گام کوتاه
shuffled U گام کوتاه
idyl U قصیده کوتاه
shuffles U گام کوتاه
shuffling U گام کوتاه
short haul U خط سیر کوتاه
short-wave U موج کوتاه
stichomythia U مکالمات کوتاه
steep taper U مخروط کوتاه
spontoon U نیزه کوتاه
idyll U چکامه کوتاه
idyll U قصیده کوتاه
idylls U چکامه کوتاه
idylls U قصیده کوتاه
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com