Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
the old p should be continued
U
رویه پیش بایدادامه یابد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
fish fag
U
زن بدزبان یابد دهان
fast moving stock
U
موجودی که به سرعت کاهش می یابد
estate in reversion
U
هبهای که مدتی پس از انشاء تحقق یابد
alternated
U
آنچه از یکی به دیگری تغییر می یابد
alternate
U
آنچه از یکی به دیگری تغییر می یابد
alternates
U
آنچه از یکی به دیگری تغییر می یابد
continuous
U
آنچه بدون توقف ادامه یابد
CSLIP
U
نرخ ارسال داه افزایش می یابد
ox fly
U
یکجور مگس که بزیرپوست گاو راه می یابد
pipelines
U
بنابراین سرعت اجرای برنامه افزایش می یابد
pipeline
U
بنابراین سرعت اجرای برنامه افزایش می یابد
prosodemic
U
درباب ناخوشی ای که ازشخص به شخص دیگری انتقال می یابد
Appetite comes with eating.
<proverb>
U
با پیش رفت فعالیت تمایل افزایش می یابد.
[ضرب المثل]
overnight
U
مسابقهای که ثبت نام 27ساعت پیش از مسابقه پایان می یابد
static economy
U
اقتصاد ساکن وضعیت اقتصادی یی که مدت زیادی دوام یابد
dynamically
U
ساختار سیستم مدیریت داده که میتواند تغییر کند یا تط بیق یابد
dynamic
U
ساختار سیستم مدیریت داده که میتواند تغییر کند یا تط بیق یابد
west coast computer faire
U
یک نمایشگاه تجاری بزرگ ریزکامپیوتر که سالانه درسان فرانسیسکو گشایش می یابد
wash in
U
پیچش بال بطوریکه زاویه نصب ان بطرف نوک کاهش یابد
outdent
U
خطی از متن که نسبت به سایر خطوط یک پاراگراف بیشتر به سمت چپ بسط می یابد
rarefaction
U
جریان مافوق صوت درمجرای همگرا که در ان فشارکاهش یافته و سرعت شدیداافزایش یابد
prototype
U
اولین مدل کاری وسیله یا برنامه که بعداگ آزمایش و تط بیق میشود تا بهبود یابد
prototypes
U
اولین مدل کاری وسیله یا برنامه که بعداگ آزمایش و تط بیق میشود تا بهبود یابد
venturi
U
کانال یامجرایی برای جریان سیال که در گلوگاه کمترین سطح مقطع را داشته و سپس مجدداافزایش می یابد
backward chaining
U
روشی برای استدلال که ازهدف مطلوب شروع و به سمت حقایق از قبل شناخته شده ادامه می یابد
half life period
U
مدت زمان لازم برای فعالیت یک ماده رادیواکتیو است که به نصف مقدار اولیه خود کاهش یابد
surfaced
U
رویه
these t. were not
U
رویه
comportment
U
رویه
surface
U
رویه
immethodical
U
بی رویه
praxis
U
رویه
facets
U
رویه
facet
U
رویه
procedure
U
رویه
mTtiers
U
رویه
metiers
U
رویه
metier
U
رویه
upper
U
رویه
vamp
U
رویه
uppers
U
رویه
surfaces
U
رویه
ism
U
رویه
encrustations
U
رویه
irregular
U
بی رویه
outside
U
رویه
encrustation
U
رویه
tenors
U
رویه
tenor
U
رویه
outsides
U
رویه
policy
U
رویه
policies
U
رویه
practice
U
رویه
instep
U
رویه
upper crust
U
رویه
tactics
U
رویه
facings
U
رویه
water surface
U
رویه اب
insteps
U
رویه
facing
U
رویه
pentahedral
U
پنج رویه
pillow case
U
رویه بالش
facet theory
U
نظریه رویه ها
finishing coat
U
اندود رویه
single sided disk
U
دیسک یک رویه
exfoliation
U
رویه سابی
practice
U
رویه پیشه
planimeter
U
رویه پیما
procedure declaration
U
اعلان رویه
line
U
حدود رویه
cross section
U
رویه برش
control procedure
U
رویه کنترل
lines
U
حدود رویه
code page
U
رویه رمز
judicial precedent
U
رویه قضایی
flippy
U
فلاپی دو رویه
ism
U
اعتقاد رویه
recovery procedure
U
رویه ترمیمی
in stream procedure
U
رویه با مسیل
impolicy
U
رویه غلط
rough surface
U
رویه زبر
recursive procedure
U
رویه بازگشتی
rubbed surface
U
رویه صاف
pure procedure
U
رویه جامع
smooth surface
U
رویه صاف
hard soil
U
رویه محکم
procedure oriented
U
رویه گرا
scheme of life
U
رویه زندگی
ostrich policy
U
رویه کبک
road surface
U
رویه راه
dummy module
U
رویه ساختگی
planing
U
رویه هموار
surfaces
U
رویه فاهر
triacontahedral
U
سی رویه سی طرفی
sandal
U
کفش بی رویه
sandals
U
کفش بی رویه
tack
U
پونز رویه
tacking
U
پونز رویه
tacks
U
پونز رویه
encrustations
U
رویه بندی
surfaces
U
رویه دادن
precedents
U
رویه قضایی
surfaced
U
رویه فاهر
planes
U
رویه هموار
surface
U
رویه دادن
planed
U
رویه هموار
plane
U
رویه هموار
encrustation
U
رویه بندی
surfaced
U
رویه دادن
systems
U
قاعده رویه
system
U
قاعده رویه
top milk
U
رویه شیر
scheme
U
ترتیب رویه
tacked
U
پونز رویه
surface-to-air
U
رویه به هوا
cant
U
رویه اریب
the policy of the government
U
رویه دولت
surface
U
رویه فاهر
precedent
U
رویه قضایی
cover
U
رویه لفاف
coverings
U
رویه لفاف
card face
U
رویه کارت
top
U
رویه عالی
schemes
U
ترتیب رویه
covers
U
رویه لفاف
schemed
U
ترتیب رویه
i/o
U
فایلی که محتوای آن از رسانه ذخیره سازی به رسانه جانبی انتقال می یابد
average propensity to save
U
میل متوسط به پس انداز نسبتی از درامد که به پس انداز اختصاص می یابد
average propensity to consume
U
میل متوسط به مصرف نسبتی از درامد که به مصرف اختصاص می یابد
push pull
U
وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
subscribers
U
1-شخصی که یک تلفن دارد.2-شخصی که مبلغی می پردازد تا به سرویس مثل BBS دستیابی یابد
subscriber
U
1-شخصی که یک تلفن دارد.2-شخصی که مبلغی می پردازد تا به سرویس مثل BBS دستیابی یابد
mercantilists
U
مرکانتیلیست ها اقتصاددانانی که معتقد بودندرفاه اقتصادی یک کشور دراثر بوجود امدن مازاد در ترازپرداختها و تراکم طلا وسایرفلزات گرانقیمت افزایش می یابد
overgrown
U
دارای رشد بی رویه
slope weir
U
بندسرریز با رویه شیبدار
procedure oriented language
U
زبان رویه گرا
surface treatment
U
عملیات سطح رویه
low key posture
U
رویه محافظه کارانه
slope weir
U
شادروان با رویه شیبدار
to explain oneself
U
رویه یاقصدخودراشرح دادن
to change the tack
U
تغییر رویه دادن
bristled
U
رویه تجاوزکارانه داشتن
revamp
U
دوباره رویه انداختن
revamped
U
دوباره رویه انداختن
revamping
U
دوباره رویه انداختن
impolitic
U
مخالف رویه صحیح
binder course
U
قشر زیرین رویه
revamps
U
دوباره رویه انداختن
procedure
U
رویه طریقه فرایند
bristle
U
رویه تجاوزکارانه داشتن
input output procedure
U
رویه ورودی- خروجی
international practice
U
رویه بین المللی
irregular act
U
عمل خلاف رویه
new departure
U
اغاز رویه تازه
expansion card
U
کارتی که به منظور نصب تراشه یا مدار اضافی به یک سیستم افزوده میشود تا این که قابلیت سیستم توسعه یابد
altar-slad
U
[سنگ رویه فوقانی محراب]
to change one's course
U
خط مشی یا رویه خودرا تغییردادن
frosting
U
رویه خامهای کیک یا شیرینی
one time pad
U
صفحات کلید رمز یک رویه
one time tape
U
نوار یک رویه کلید رمز
to pull in
U
دست از کار یا رویه خودکشیدن
to take a course
U
رویه ایی را اتخاذ کردن
cataloged procedure
U
رویه فهرست بندی شده
honesty is the best policy
U
راستی ودرستی بهترین رویه
altar-stone
U
[سنگ رویه فوقانی محراب]
flippy diskette
U
دیسکت با دو رویه قابل ضبط
deck board
U
کف یا رویه پالت حمل مهمات
tambour
U
رویه یادیواره متحرک چوبی
to mark out one's course
U
طرحی برای رویه خود ریختن
resurfacing
U
شن بخورد راه دادن بازسازی رویه
rolltop desk
U
میز تحریر دارای رویه کشودار
sop
U
رویه عملیاتی استاندارد وضعیت موجود
sops
U
رویه عملیاتی استاندارد وضعیت موجود
mask design
U
اخرین مرحله از طراحی مدارمجتمع که به وسیله ان طرح مدار از طریق پوششهای چندگانه مربوط به لایههای گوناگون مدار مجتمع تحقق می یابد
spa
U
Association andProcedures Systems انجمن سیستم ها و رویه ها
spas
U
Association andProcedures Systems انجمن سیستم ها و رویه ها
planometer
U
صفحه همواری که رویه هارابدان می پیمایند ترازمسطحات
scrap heap policy
U
رویه دورانداختن هر چیزی که نوی ان تمام شده باشد
moquette
U
پارچه مخمل نمای مخصوص فرش یا رویه صندلی
hol
U
Language Order High زبان برنامه نویسی رویه گرا
newton raphson
U
اصطلاحی که به یک رویه محاورهای بکار برده شده درحل معادلات اطلاق میشود
prunella
U
پارچه پشمی که برای رویه کفش بکار میرودوپیشتربرای ردای وکیلان است
implied trust
U
امانت فرضی حالتی است که کسی به حکم مندرج در قانون و یاجمع شدن شرایطی که قانون پیش بینی کردن عنوان امین می یابد و یا در موردی مسئول تلقی میشود بدون انکه شخصا" به این امرتمایل داشته باشد
okuns law
U
براساس این قانون رابطه نزدیکی بین تغییرات نرخ بیکاری وافزایش تولید واقعی وجوددارد . اوکان نشان میدهد که در امریکا برای کاهش 1درصد نرخ بیکاری تولیدواقعی باید معادل 3درصدافزایش یابد
queue
U
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queued
U
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queueing
U
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queues
U
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
tactics
U
دانش فرماندهی در صحنه جنگ طرق و وسائل و طرحهای ماهرانهای که جهت وصول به هدف به کار گرفته میشود رویه ماهرانه
query
U
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queries
U
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
querying
U
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queried
U
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
faces
U
قسمت جلو شی ء رویه راکت قسمتی از چوب هاکی که با گوی تماس داردشیب صاف جلو موج
face
U
قسمت جلو شی ء رویه راکت قسمتی از چوب هاکی که با گوی تماس داردشیب صاف جلو موج
natural rate hypothesis
U
فرضیهای که بر اساس ان یک حداقل نرخ بیکاری وجود دارد که چنانچه میزان بیکاری از این حد کمتر شود در این صورت تورم با شتاب بیشتری افزایش می یابد . در این نرخ طبیعی بیکاری
vase design
U
طرح گلدانی
[طرح های اولیه آن به حدود چهارصد سال پیش باز می گردد و وجه مشترک طرح های گلدانی استفاده از یک یا چند گلدان در متن فرش بوده که انواع پیچک و گل ها از درون آن به اطراف فرش گسترش می یابد.]
change over
U
تغییر روش تغییر رویه
counter march
U
تغییر جهت نیروی نظامی عقب گرد عقب گرد کردن تغییر رویه دادن
apl
U
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com