English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 98 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
extroversion U رویش برونی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
extrovert U دارای رویش برونی
extroverts U دارای رویش برونی
Other Matches
shoot U رویش انشعابی رویش شاخه
shoots U رویش انشعابی رویش شاخه
germination U رویش
externals U برونی
external U برونی
objective U برونی
extrinsic U برونی
exoterical U برونی
exogenous U برونی
external sense U حس برونی
outsides U برونی
outside U برونی
objectives U برونی
mushroom growth U رویش تند
excrescency U رویش ناهنجارنسوج
intergrowth U رویش توام
ingrowth U رویش درونی
gigas U رویش بلند تر
growing point U نقطه رویش
orthotropism U رویش عمودی
ovular growth U رویش تخمک
excrescences U رویش ناهنجار
excrescence U رویش ناهنجار
vegetive U رویش کننده
springing of extrados U پاطاق برونی
external table U جدول برونی
airlocks U صندوقهی برونی
extrinsic reward U پاداش برونی
outboard engine U موتور برونی
external reward U پاداش برونی
external pressure U فشار برونی
external phase U فاز برونی
external validity U اعتبار برونی
scarf skin U پوست برونی
neurilemma or lema U پوشش برونی پی
outer connection U پیوند برونی
objective reality U واقعیت برونی
periderm U پوست برونی
extrinsic motivation U انگیزش برونی
phlogosis U اماس برونی
exteroceptor U گیرنده برونی
externalization U برونی کردن
external inhibition U بازداری برونی
exosmosis U حلول برونی
verandahs U ایوان برونی
verandas U ایوان برونی
extrapolation U براورد برونی
veranda U ایوان برونی
epizoon U انگل برونی
exogenous event U رویداد برونی
extrapolations U براورد برونی
pods U پوست برونی
pod U پوست برونی
epidermis U پوست برونی
external command U فرمان برونی
external function U تابع برونی
She is on familiar (intimate) terms with me. U با من رویش باز است
vegetative U روینده رویش کننده
cockles U رویش زگیل مانند
antiplant agent U عامل ضد رویش گیاهان
cockle U رویش زگیل مانند
germinative U وابسته به رویش تخم
herbicides U مواد ضد رویش گیاه
herbicide U مواد ضد رویش گیاه
pubescence U رویش مو درپشت زهار
outward application U استعمال برونی یا خارجی
external hard disk U دیسک سخت برونی
nearside lane U خط یکم یا راه برونی
outward things U جهان برونی یا فاهر
external auditory meatus U گذرگاه برونی گوش
exoterics U تعلیمات برونی یاعمومی
exo skeleton U استخوان بندی برونی
his face is p with small pox U رویش ازابله پرازچاله است
endomorphy U رویش از روپوست درون دگرگونی
hyperostosis U رویش غیر طبیعی استخوان
endomorphism U رویش از روپوست درون دگرگونی
epidermal U مربوط به پوست برونی بشرهای
external ophthalmia U اماس برونی تخم چشم
external modem U تلفیق و تفکیک کننده برونی
epidermic U مربوط به پوست برونی بشرهای
You can bank on it! <idiom> U میتوانی رویش حساب کنی! [اصطلاح]
You can take it to the bank. <idiom> U میتوانی رویش حساب کنی! [اصطلاح]
I cannot look him in the face again. دیگر نمی توانم تو رویش نگاه کنم.
monomorphic or phous U دارای یک شکل ثابت در همه مدت رویش
unipotent U دارای قدرت رویش در یک جهت یا بصورت یک سلول
prolotherapy U اصلاح وتر یا عضوی بوسیله کاهش رویش وتکثیر سلولی
micronucleus U یکی از دوهسته کوچکتر مرکزی مژه داران که رویش جانور را تحت کنترل دارد
palimpsest U نسخه خطی یا دست نوشتهای که نوشتهء روی ان پاک شده و دوباره رویش نوشته باشند
ontogeny U رشد شناسی تاریخچه رشد و رویش موجودات
sarcoid U زگیل یا جوش گوشتی رویش گوشتی
hotbed U بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbeds U بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hyprostosis U رویش غیر طبیعی استخوان کلفت شدگی استخوان برامدگی استخوان
beta software U نرم افزاری که هنوز تمام آزمایش ها رویش تمام نشده و ممکن است هنوز مشکل داشته باشد
in plant U درحال رویش درحال رشد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com