English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (17 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
packing U روکش یاغلاف جعبه بندی و جا دادن وسایل در یک فرف
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
container U جعبه حاوی وسایل جعبه اماد جعبه محفظه فرف
containers U جعبه حاوی وسایل جعبه اماد جعبه محفظه فرف
kits U جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
kit U جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
packing U عمل قرار دادن کالاها در جعبه و بسته بندی آنها برای مغازه ها
modification kit U جعبه تعمیر یا اصلاح وسیله جعبه وسایل مربوط به اصلاح مدل
encases U درقفس یا جعبه گذاردن روکش کردن
encase U درقفس یا جعبه گذاردن روکش کردن
encased U درقفس یا جعبه گذاردن روکش کردن
shook U روکش چوب مخصوص جعبه یا مبل وغیره
demolition kit U جعبه وسایل تخریب
adaptation kit U جعبه وسایل تطبیق دهنده
workbag U کیف مخصوص وسایل کار جعبه خیاطی
anchor line extension kits U جعبه وسایل افزودن به طول کابل چتر نجات
red concept U جدا کردن وسایل مخابراتی ارسال پیامهای طبقه بندی شده و رمز از وسایل ارسال پیامهای کشف
clothing U عایق بندی روکش کشیدن
bulk petroleum conversion kit U جعبه وسایل تبدیل خودروی عمومی به خودرو حمل موادسوختی
crate U جعبه بندی
crates U جعبه بندی
case marks U علامتهای روی جعبه یا بسته بندی
splint U وسایل شکسته بندی
cases U جعبه مقوایی یا چوبی جهت بسته بندی و حمل کالا
case U جعبه مقوایی یا چوبی جهت بسته بندی و حمل کالا
accountable cryptomaterial U مدارک و وسایل طبقه بندی شده
cocooning U اب بندی کردن درز وسایل هواپیما
mekeready U وسایل تهیه کردن فرم وصفحه بندی
scarf skin U پوشش یاغلاف بیرونی
corn shuck U پوست یاغلاف ذرت
parceling U روکش دادن
bonderize U روکش دادن
plating U اب دادن روکش فلز دادن
aluminize U روکش بااب الومینیوم دادن
cocooning U روکش دادن بدنه هواپیما
boxed U قرار دادن در یک جعبه
formation U سازمان دادن نیرو تشکیل دادن صورت بندی
pack U قرار دادن چیزها در جعبه برای فروش یا ارسال
packs U قرار دادن چیزها در جعبه برای فروش یا ارسال
magazines U مخزن مهمات ناو جعبه خزانه تفنگ جعبه خوراک دهنده
magazine U مخزن مهمات ناو جعبه خزانه تفنگ جعبه خوراک دهنده
limber chest U جعبه حمل مهمات توپخانه جعبه پیش قطار
site poll U قرار دادن تمام ترمینال ها یا وسایل در یک محل
retread process U تقویت روکش روکش دوباره
furnishing U تهیه دیدن مجهز کردن دادن وسایل واماد
furnishes U تهیه دیدن مجهز کردن دادن وسایل واماد
furnish U تهیه دیدن مجهز کردن دادن وسایل واماد
cpu U سیگنالهای واسط بین CPU و وسایل جانبی یا وسایل ورودی / خروجی
beach gear U وسایل پیاده کردن بار وسایل تخلیه کشتی تجهیزات اسکله
prevention of stripping U ممانعت از کار وسایل اکتشافی دشمن یا اکتشاف وسایل مخابراتی و رادارخودی
tackles U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackling U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackled U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackle U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
mounting U وسایل سوار شده روی یک دستگاه سر هم کردن وسایل
recover U جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
recovers U جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
recovering U جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
box pass U جعبه کالیبر جعبه پاس
target materials U مواد و وسایل بردن هدفهاروی نقشه یا نشان دادن ومشخص کردن انها روی طرحها
rank U درجه دادن دسته بندی کردن
ranked U درجه دادن دسته بندی کردن
ranks U درجه دادن دسته بندی کردن
excess property U وسایل اضافه بر سازمان وسایل اضافی
channel U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channeled U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channels U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channeling U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channelled U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
pipeline assets U وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
map U نموداری که اختصاص محدوده آدرس به وسایل مختلف حافظه را نشان میدهد. مثل RAM و ROM و وسایل انط باق حافظه ورودی /خروجی
maps U نموداری که اختصاص محدوده آدرس به وسایل مختلف حافظه را نشان میدهد. مثل RAM و ROM و وسایل انط باق حافظه ورودی /خروجی
bios U توابع سیستم که واسط بین زمان برنامه نویسی سطح بالا و وسایل جانبی سیستم است تا ورودی خروجی وسایل استاندارد را بررسی کند
service test U ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
log rolling U دسته بندی سیاسی که دران همدیگر رابستایندویاری کننداصول نان بهم قرض دادن
computation of replacement factors U محاسبه عمر قانونی وسایل محاسبه زمان تعویض وسایل
dispersal lays U محوطههای تفرقه وسایل وخودروها محوطههای پناهگاه وسایل و خودروها
cryptoancillary equipment U وسایل و تجهیزات رمز وسایل تامین ارسال رمز
pioneer tools U وسایل حفاری و تهیه استحکامات وسایل مهندسی حفاری
landing aids U وسایل کمک ناوبری فرودهواپیما وسایل کمکی فرودهواپیما
oil gear U جعبه دنده برقی و هیدرولیکی دستگاه جعبه دنده روغنی برقی
to huddle up a piece of work U کاریرا سرهم بندی کردن کاریرا با شتاب انجام دادن
evaluation rating U درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
basic U توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basics U توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
word warp U فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
rating U طبقه بندی کردن درجه بندی
ratings U طبقه بندی کردن درجه بندی
carpet classification U طبقه بندی [درجه بندی] فرش
basic issue items U وسایل همراه اقلام عمده اقلام شارژ انبار وسایل عمده
telescopic U دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
packaging U ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
defense classification U طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
lineament U طرح بندی صورت بندی
wording U جمله بندی کلمه بندی
lineaments U طرح بندی صورت بندی
classifications U طبقه بندی رده بندی
laggin U اب بندی کردن اب بندی ناوها
classification U طبقه بندی رده بندی
regrade U تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
downgraded U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrade U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
gift wrap U بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
facing U روکش
cases U روکش
blanket U روکش
encrustation U روکش
sleeves U روکش
coats U روکش
coatings U روکش
boosters U روکش
booster U روکش
facings U روکش
revetment U روکش
coat U روکش
sleeve U روکش
coated U روکش
veneer U روکش
tarpaulins U روکش
tarpaulin U روکش
case U روکش
encrustations U روکش
coating U روکش
capote U روکش
jacket U روکش
jackets U روکش
boarding U روکش
clothing U روکش
casings U روکش
loose cover U روکش
blanketed U روکش
casing U روکش
hood U روکش
hoods U روکش
cowling U روکش
tilt material U روکش
blankets U روکش
nickel coat U روکش نیکلی
slip U روکش متکا
cladding material U فلز روکش
inner liner U روکش داخلی
tar down U روکش گرفتن
guards U روکش کشیدن
cases U روکش کردن
enamel coat U روکش لعابی
glazing coat U روکش شیشهای
coating varnish U روکش لاکی
slipover U روکش متکا
asphalt lining U روکش اسفالت
coat of laquer U روکش لاک
cladding U روکش کاری
metal coat U روکش فلزی
preservative coating U روکش محافظ
fender U پنجره روکش
guarding U روکش کشیدن
gilding metal U روکش گلوله
prime coat U روکش نخستین
pushback hookup wire U سیم با روکش شل
overlaid U روکش کردن
paint coat U روکش رنگ
bronze plated U روکش مفرغی
zinc coat U روکش روی
protective cover U روکش محافظ
oxide coating U روکش اکسیدی
bumper guard U روکش سپر
lead sheath U روکش سربی
lens coating U روکش عدسی
flat coat U روکش اصلی
wood veneer U روکش چوبی
tin coat U روکش قلع
bitumen coat U روکش قیری
board U روکش کردن
boarded U روکش کردن
baring U بدون روکش
barest U بدون روکش
bares U بدون روکش
barer U بدون روکش
bared U بدون روکش
varnish coat U روکش لاک
veneer panel U صفحه روکش
guard U روکش کشیدن
case U روکش کردن
cloth U روکش پارچهای
cloths U روکش پارچهای
bare U بدون روکش
prime coat U روکش اصلی
lime coat U روکش اهکی
reconditioning U تقویت روکش
cladding U روکش فلزی
slipcover U روکش بالش
recap U روکش زدن
iron-clad U روکش آهنی
veneer U روکش زدن به
man made canvas U روکش نایلونی
surface treatment U روکش سطحی
radiator cover U روکش رادیاتور
plates U روکش کردن
plates U لوحه روکش
covering U روکش سیم
stone lining U روکش سنگی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com