English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
polygraph U رونوشت بردار نسخه بردار
polygraphs U رونوشت بردار نسخه بردار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
transcript U نسخه رونوشت
transcripts U نسخه رونوشت
vectors U بردار
resultant U بردار
arrow U بردار
arrows U بردار
dope vector U بردار
vector U بردار
equivocatory U اب بردار
taxable U مالیات بردار
magnetic vector U بردار مغناطیسی
liner velocity U بردار سرعت
light vector U بردار نور
mouldable U قالب بردار
normal vector U بردار عمود
velocities U بردار سرعت
velocity U بردار سرعت
normal vector U بردار قائم
numerale U شماره بردار
participable U شرکت بردار
poynting's vector U بردار پوینتینگ
swindlers U کلاه بردار
photographer U عکس بردار
photographers U عکس بردار
ratable U نرخ بردار
rateable U نرخ بردار
stainable U زنگ بردار
voltage vector U بردار ولتاژ
vectorial U حامل بردار
state vector U بردار حلات
state vector U بردار وضعیت
treatable U تعلیم بردار
treader U گام بردار
topographer U نقشه بردار
tollable U باج بردار
swindler U کلاه بردار
forcing U بردار نیرو
forces U بردار نیرو
patchable U وصله بردار
polar vector U بردار قطبی
radius vector U بردار شعاعی
ascribing U رونویس بردار
ascribes U رونویس بردار
ascribed U رونویس بردار
sampler U نمونه بردار
samplers U نمونه بردار
ascribe U رونویس بردار
weight lifter U وزنه بردار
wave vector U بردار موج
force U بردار نیرو
state vector U بردار حالت
components U مولفه بردار
suborder U فرمان بردار
surveyor U نقشه بردار
circulation of a vector U چرخه بردار
cross bearer U صلیب بردار
crucifer U صلیب بردار
customable U گمرک بردار
damageable U غرامت بردار
disciplinable U نظم بردار
discountable U تخفیف بردار
curls U حلقه بردار
surveyors U نقشه بردار
submission U فرمان بردار
fraudulent U کلاه بردار
postponement U فرمان بردار
subordination U فرمان بردار
hypotaxis U فرمان بردار
active U تنزل بردار
benefic U بهره بردار
burgers vector U بردار برگرز
axial vector U بردار محوری
subsumption U فرمان بردار
vector U حامل بردار
forfoitable U جریمه بردار
harvestman U خرمن بردار
bilable U ضمانت بردار
vectors U حامل بردار
interrupt vector U بردار وقفه
land surveyor U نقشه بردار
lift vector U بردار برا
lifter U وزنه بردار
component U مولفه بردار
flux of a vector U شاره بردار
finable U جریمه بردار
exponible U توضیح بردار
curled U حلقه بردار
field vector U بردار میدان
curl U حلقه بردار
dutiable U گمرک بردار
code vector U بردار رمز
location vector U بردار مکان [ریاضی]
beneficiary U بهره بردار ذیحق
beneficiaries U بهره بردار ذیحق
magnetic field vector U بردار میدان مغناطیسی
magnetic vector potential U پتانسیل بردار مغناطیسی
he was proof against harm U اسیب بردار نبود
freestone U سنگ تراش بردار
cracky U ترک بردار زودشکن
rodman U کمک نقشه بردار
core drill U مته نمونه بردار
core barrel U لوله نمونه بردار
dope vector U بردار خصیصه نما
magnetization vector U بردار مغناطیس کنندگی
docile U تعلیم بردار مطیع
X coordinate U مختصات بردار افقی
position vector U بردار مکان [ریاضی]
y axis U بردار عمودی گراف
Y coordinate U مختصات بردار عمودی
Euclidean vector U بردار اقلیدسی [ریاضی]
It cannot be trifled with . It is no joking matter. U شوخی بردار نیست
Leave her alone. Stop bothering her. U دست از سر دخترک بردار
Come off it !Get along-with you. U بروبابا(ول کن ؟دست بردار )
velocity U بردار سرعت [فیزیک]
radius vector U بردار مکان [ریاضی]
x axis U بردار افقی گراف
vector data aggregate U بردار اطلاعات مجتمع
vector graphics display U بردار نمایش گرافیکی
basis vector U بردار پایه [ریاضی]
Pick, what you like [want] ! U هر کدام را می خواهی بردار!
vector psychology U روانشناسی بردار نگر
position U بردار مکان [ریاضی]
field book U دفترچه یادداشت نقشه بردار
crooks U ادم قلابی کلاه بردار
indefensibly U چنانکه دفاع بردار نباشد
Take it as a souvenir! U این را به عنوان سوغاتی بردار!
crooking U ادم قلابی کلاه بردار
crook U ادم قلابی کلاه بردار
make-weights U سر وزن رسیدن وزنه بردار
make-weight U سر وزن رسیدن وزنه بردار
make weight U سر وزن رسیدن وزنه بردار
None of your tricks. U دست ازحقه بازی بردار
Why dont you come off it! U چرا دست بردار نیستی !
z axis U بردار عمق در گراف سه بعدی
force displaced in parallel U [بردار] نیروی بطور موازی جابجا شده
Stop your little games (tricks). U ازاین بازیها (حقه وکلکها )دست بردار
Take a fresh sheet of paper. U یک ورق کاغذ تازه ( نوشته نشده ) بردار
included angle U زاویه بین محور طولی یک جسم و بردار جریان هوا
X Y U مختصات برای رسم گراف که x بردار افق و y عمودی است
If you don't feel like it, (you can) just stop. U اگر حوصله این کار را نداری خوب دست بردار ازش.
jetevator U فلپ یا رینگ کوچکی روی نازل خروجی راکت برای کنترل بردار تراست
vortex line U خطی که جهت ان در هر نقطه بر بردار دوران منطبق وخطوط مماس براین خط باجهت موضعی جریان موازی میباشند
If the cap fit,wear it. <proverb> U اگر کلاه به اندازه سرت هست به سر بگذار !(لقمه به اندازه دهن بردار).
z buffer U محل از حافظه برای ذخیره اطلاعات بردار Z برای شی گرافیکی نمایش داده شده روی صفحه
xerographic printer U چاپگر تصویربردار از عکس چاپگر تصویر بردار
interpretable U قابل تفسیر تفسیر بردار
collision parameter U در محاسبه مدارات فاصله بین مرکز جاذبه یک میدان نیروی مرکزی از امتداد بردار سرعت جسم متحرک در بیشترین فاصله از مرکز ان
phototostat U رونوشت برداری بوسیله عکاسی دستگاه عکسبرداری ازاسناد رونوشت تهیه کردن
scalar U متغیری که یک مقدارمجزا منتسب به خود دارد. یک مقدارمجزا پایه دارد. بردار دویا چند مقدارجهت دار دارد
cartesian coordinates U سیستم موقعیت که از دو بردار در جهت زاویه راست برای نمایش نقط های که با دو عدد امکان دهی شده است و موقعیت آن را میدهد تشکیل شده است
facsimiles U رونوشت عینی رونوشت
facsimile U رونوشت عینی رونوشت
copying U پست به گوش نگهبان به گوش نسخه برداری کردن نسخه دوم
copy U پست به گوش نگهبان به گوش نسخه برداری کردن نسخه دوم
copies U پست به گوش نگهبان به گوش نسخه برداری کردن نسخه دوم
copied U پست به گوش نگهبان به گوش نسخه برداری کردن نسخه دوم
copied U رونوشت
copy U رونوشت
copies U رونوشت
carbon copies U رونوشت
carbon copy U رونوشت
transcript U رونوشت
transcripts U رونوشت
repeats U رونوشت
copying U رونوشت
repeat U رونوشت
certified copy U رونوشت مصدق
replication U رونوشت دفاع
memory dump U رونوشت ازحافظه
make a copy of U رونوشت برداشتن
cetified copy U رونوشت مصدق
letter book U کتاب رونوشت
office copy U رونوشت مصدق
letter book U رونوشت نامه
carbon copies U رونوشت کاربنی
exact copy U رونوشت عین
transcribes U رونوشت برداشتن
facsimile U رونوشت مصدق
facsimiles U رونوشت مصدق
facsimiles U رونوشت گرفتن
facsimile U رونوشت گرفتن
counterpart U همکار رونوشت
transcribing U رونوشت برداشتن
counterparts U همکار رونوشت
dump U رونوشت انباشتن
carbon copy U رونوشت کاربنی
transcribe U رونوشت برداشتن
transcribed U رونوشت برداشتن
duplicator U ماشین تهیه رونوشت
deed of poll U سند بدون رونوشت
duplicators U ماشین تهیه رونوشت
true copy U رونوشت مطابق با اصل
facsimiles U رونوشت عینی نمابرد
facsimile U رونوشت عینی نمابرد
screen dump U رونوشت صفحه نمایش
transcriptions U سواد برداری رونوشت
transcription U سواد برداری رونوشت
certified copy U رونوشت گواهی رسمی شده
photocopy U رونوشت برداری بوسیله عکاسی
photocopied U رونوشت برداری بوسیله عکاسی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com