English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
program flowchart U روند نمای برنامه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
program flow U روند برنامه
assembling U روند خودکاری که بوسیله ان کامپیوتر برنامه اصلی را به زبان سمبلیک تبدیل میکند
assembly U نشانه هایی که برای نمایش دستورات کد ماشین در برنامه اسمبلی به کار می روند
dual U در یک سیستم FDDI ایستگاهی که حاوی دو حلقه شبکه است و برنامه تحمل خطا به کار می روند
detailing U فایل حاوی رکودهایی که برنامه بهنگام سازی فایل اصلی به کار می روند
detail U فایل حاوی رکودهایی که برنامه بهنگام سازی فایل اصلی به کار می روند
api U مجموعهای از توابع و دستورات برنامه استاندارد که به برنامه ساز امکان میدهد با برنامه از طریق برنامه کاربردی دیگر واسط شود
azimuth circle U قطب نمای نجومی هواپیما زاویه یاب نجومی صفحه قطب نمای کشتی
close up view U نمای درشت نمای نزدیک عکس درشت
automatic programming U روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
source U برنامه پیش از ترجمه نوشته شده در زبان برنامه نویسی توسط برنامه نویس
object oriented U روش برنامه نویسی مثل ++C که هر قطعه برنامه به عنوان یک شی که در ارتباط با سایر اشیا است در برنامه به کار می رود
new U دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
new- U دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
newer U دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
newest U دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
landing schedule U برنامه پیاده شدن به ساحل برنامه عملیات اب خاکی برنامه فرود
jobs U دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند
job U دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند
swaps U توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swops U توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swopping U توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swapped U توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swopped U توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swap U توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
dynamic data exchange U در ویندوز ماکروسافت و OS/2 روشی که در آن دو برنامه فعال می توانند دادههای خود را رد و بدل کنند یک برنامه از سیستم عامل می خواهد تا بین دو برنامه اتصال برقرار کند
modular U بخشهای کوچک نوشته شده در برنامه از کد کامپیوتر که مناسب برنامه سافت یافته است و از برنامه اصلی قابل فراخوانی است
Send To command U دستور منو در منوی فایل یک برنامه کاربری ویندوز که به کاربر امکان ارسال فایل یا داده موجود و در برنامه به برنامه دیگر میدهد
preemptive multitasking U حالت چندکاره که سیستم عامل یک برنامه را برای مدت زمانی اجرا میکند و پس کنترل را به برنامه بعدی میدهد به طوری که برنامه بعدی وقت پردازنده را نخواهد گرفت
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code U زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
flows U روند
process U روند
trend U روند
trends U روند
proceeding U روند
flowed U روند
trepan U روند
trend line U خط روند
processes U روند
procedure U روند
flow U روند
assembly U 1-زمانی که طول می کشد تا برنامه اسمبلی یک برنامه را ترجمه کند. 2-زمانی که اسمبلر برنامه را از زبان اسمبلی به کد ماشین تبدیل میکند
control flow U روند کنترل
bidirectional flow U روند دوسویه
trends U روند کار
developmental trend U روند تکوینی
economic trend U روند اقتصادی
trend U روند کار
secular trend U روند قرنی
processes U فراشد روند
rate of rise of water level U روند بالاامدن اب
data flow U روند داده ها
process of negotiations U روند مذاکرات
process U روند طریقه
process U فراشد روند
flowcharter U روند نما
timetrend U روند زمانی
pernicious trend U روند قهقرایی
production process U روند ساخت
trend analysis U تحلیل روند
stream routing U روند روانه
fission process U روند انشقاق
processes U روند طریقه
stream routing U روند رود
upward trend U روند صعودی
applet U 1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-
process chart U نقشه روند کار
secular trend U روند دراز مدت
hypertext U به صفحه جددی می روند
flowchapt symbol U نماد روند نما
up-river برخلاف روند جریان آب
facade U نمای سر در
facades U نمای سر در
fanades U نمای سر در
rehashing U روند پر شدن یک جدول درهم
extrapolation U ادامه روند تعمیم دهی
extrapolations U ادامه روند تعمیم دهی
bell U زنگ در پایان هر روند بوکس
bells U زنگ در پایان هر روند بوکس
modality U روند [پردازه] [شیوه] [روش]
facade نمای خارجی
incrustment U نمای مرمر
incrustation U نمای مرمر
theoretical mode U نمای نظری
inclined face of dam U نمای مایل سد
full view U نمای روبرو
full view U نمای تمام رخ
front view U نمای جلو
front view U نمای جلویی
auxiliary view U نمای کمکی
fronting U نمای ساختمان
fronting U نمای جلو
front U نمای ساختمان
front U نمای جلو
landscaped U نمای زمین
landscaping U نمای زمین
landscapes U نمای زمین
top view U نمای فوقانی
plan view U نمای بالا
frontages U نمای ساختمان
face U نمای خارجی
faces U نمای خارجی
upstream face U نمای سراب
partial view U نمای جزیی
outside view U نمای خارجی
moment index U نمای گشتاور
frontispieces U نمای سردر
linear perspective U نمای خطی
frontage U نمای ساختمان
outlines U نمای کلی
alternating perspective U نمای متناوب
outlining U نمای کلی
two tower facade U نمای دو برجی
aerial perspective U نمای هوایی
outlined U نمای کلی
outline U نمای کلی
waterproofing upstream face U پوشش نمای سر اب
frontispiece U نمای سردر
front U نمای ساختمان
downstream face U نمای پایاب
east elevation U نمای غربی
side view U نمای جانبی
end gable U نمای جانبی
mantelpieces U نمای بخاری
mantlepieces U نمای بخاری
rear sight U نمای پشت
facades U نمای خارجی
fanades U نمای خارجی
chimneypiece U نمای بخاری
close up view U نمای کلوزاپ
contour U نمای کرانی
display image U نمای تصویر
sectional view U نمای برشی
facade U نمای خارجی
brick facing U نمای اجری
city view U نمای شهر
side view U نمای جنبی
side view U نمای پهلویی
fore front U نمای اصلی
landscape U نمای زمین
mantelpiece U نمای بخاری
listings U کاغذهای متمادی که در چاپگرها به کار می روند
listing U کاغذهای متمادی که در چاپگرها به کار می روند
lover's lane <idiom> U جای دنجی که عشاق به آنجا می روند
products customarily found in a pharmacy U کالاهایی که معمولا در داروخانه بفروش می روند
snapback U پاس دادن توپ دراغازهر روند
accelerometer U سرعت نمای هواپیما
display foreground U پیش نمای تصویر
marble facing U نمای سنگ مرمری
air speed indicator U سرعت نمای هواپیما
episcotister U محرک نمای دیداری
deviascope U قطب نمای کشتی
reversible perspective U نمای بازگشت پذیر
magnetic compass U قطب نمای مغناطیسی
planisphere U جهان نمای مسطح
inclined face of dam U نمای شیبدار بند
storm card U طوفان نمای دریایی
georama U جهان نمای پوک
gyro compass U قطب نمای ژیروسکوپی
gyro compass U قطب نمای نجومی
astro compass U قطب نمای ژیروسکوپی
astro compass U قطب نمای نجومی
tableau U دور نمای نقاشی
tableaus U دور نمای نقاشی
taximeter U مسافت نمای تاکسی
tableaux U دور نمای نقاشی
shadow tuning indicator U میزان نمای سایهای
to front a house with marble U نمای خانهای رابامرمرساختن
induction compass U قطب نمای القائی
strict profile view U نمای نیمرخ کامل
sea front U نمای دریایی شهر
sea fiont U نمای دریایی شهر
angular perspective U نمای زاویه دار
back facade U نمای پشت ساختمان
vegetation U نشو و نمای نباتی
waviness U موج نمای جعد
shop fronts U ازاره نمای بنا
shop front U ازاره نمای بنا
face U [نمای خارج ساختمان]
What are the collection procedures for ...? U روند جمع آوری برای ... چه [جور] است ؟
assets U که در برنامههای کاربردی چند منظوره به کار می روند
planisphere U جهان نمای سطح نما
compass azimuth U گرای قطب نمای کشتی
myers briggs type indicator U سنخ نمای مایرز- بریگز
characteristic U مقدار نمای یک عدد اعشاری
speed light U چراغ سرعت نمای دریایی
cello phane U کاغذ شیشه نمای سلولزی
magnetic indicator U سمت نمای مغناطیسی هواپیما
briggs meyers type indicator U سنخ نمای بریگز- مایر
coverage diagram U نمای منطقه زیر پوشش
sinusoidal projection U نقشه جهان نمای مسطح
speed cones U مخروق سرعت نمای ناو
cathode ray oscilloscope U نوسان نمای اشعه کاتدی
direction board U پلاتینگ بردسمت نمای دیدبان
characteristically U مقدار نمای یک عدد اعشاری
lensatic U قطب نمای عدسی دار
aperiodic compass U قطب نمای چفت شونده
per standard compass U برحسب قطب نمای استاندارد
prismatic U قطب نمای اینه دار
roundest U روند بوکس برابر 3 دقیقه زمان مسابقه تکواندو
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com