Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
circulation oil
U
روغن جریان دار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
oil flow
U
جریان روغن
Other Matches
marking current
U
جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
oil dent
U
شیار ورود روغن یا سوراخ عبور روغن
oiling
U
روغن کاری کردن روغن ساختن
oil
U
روغن کاری کردن روغن ساختن
oils
U
روغن کاری کردن روغن ساختن
leakage current
U
جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
air cooled oil cooler
U
نوعی خنک کننده روغن که ازجریان هوا برای خنک کردن روغن استفاده میکند
creosoting
U
روغن قیر روغن قطران
creosoted
U
روغن قیر روغن قطران
creosote
U
روغن قیر روغن قطران
creosotes
U
روغن قیر روغن قطران
oil can
U
حلب روغن , روغن دان
cutting oil
U
روغن سردکننده روغن برش
flowed
U
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flow
U
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flows
U
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
all mains receiver
U
گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
push pull
U
وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
room circuit
U
جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
inverting
U
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
invert
U
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
currents
U
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
inverts
U
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
current
U
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
amp
U
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
ampere
U
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amps
U
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
heterodyne
U
ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor
U
مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
constrictor
U
گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
counter current
U
جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
constant current
U
جریان مستقیم جریان ثابت باطری
induction current
U
جریان القاء شده جریان تحریک
runoff coefficient
U
ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number
U
این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
three phase current
U
جریان سه فاز جریان دوار
parasitic current
U
جریان نشتی جریان خارجی
current flow
U
سیلان جریان فلوی جریان
current compensation
U
کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
gresham's law
U
پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
unstart
U
انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
circuitry
U
شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
idle current meter
U
دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
vortex ring state
U
حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
fet
U
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
d.c. transformer
U
ترانسفورماتور جریان دائم مبدل جریان دائم
alternator
U
ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
d.c. machine
U
ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
alternators
U
ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
electromagnetism
U
پدیده ایجاد قوه اهن ربایی بوسیله جریان الکتریسته وهمچنین تاثیر قوه اهن ربایی بر جریان برق
dopes
U
روغن
butters
U
روغن
ghi
U
روغن
greaser
U
روغن زن
sebaceous humour
U
روغن
oil
U
روغن
greasing
U
روغن
buttering
U
روغن
ghee
U
روغن
pomade
U
روغن سر
lubricants
U
روغن
lubricant
U
روغن
oil groove
U
روغن رو
clurified or run butter
U
روغن
dope
U
روغن
ointment
U
روغن
ointments
U
روغن
oil can
U
روغن زن
butter
U
روغن
buttered
U
روغن
grease
U
روغن
oils
U
روغن
bandoline
U
روغن مو
unction
U
روغن
unguent
U
روغن
greased
U
روغن
bandolin
U
روغن مو
oiling
U
روغن
brilliantine
U
روغن مو
filterpress
U
روغن گیر
linseed oil
U
روغن برزک
flench
U
روغن گرفتن
French polish
U
روغن جلا
graphite lubricant
U
روغن گرافیت
grease
U
روغن اتومبیل
drab
U
رنگ و روغن
emulsion lubricant
U
روغن امولسیون
engine oil
U
روغن موتور
lubricating oil
U
روغن موتور
embrocations
U
روغن مالی
absorbent oil
U
روغن جاذب
motor oil
U
روغن موتور
engine sump
U
کارتل روغن
embrocation
U
روغن مالی
engine sump
U
تشتک روغن
essential oil
U
روغن اساسی
volatile oil
U
روغن اساسی
emulsion lubricant
U
روغن عصاره
crude oil
U
روغن خام
linseed oil
U
روغن بزرک
mercurial unguent
U
روغن خاکستری
neapolitan ointment
U
روغن خاکستری
grease box
U
روغن دان
greased
U
روغن اتومبیل
oil paint
U
رنگ روغن
grnish
U
رنگ و روغن
heavy oil
U
روغن سنگین
drabbest
U
رنگ و روغن
palmoil
U
روغن خرما
hydrolic pump
U
پمپ روغن
greasing
U
روغن چربی
greased
U
روغن چربی
grey unguent
U
روغن خاکستری
gray or mercurial unguent
U
روغن خاکستری
fusel oil
U
روغن فوزل
lubrication
U
روغن زنی
ricinus oil
U
روغن کرچک
castor oil
U
روغن کرچک
drabber
U
رنگ و روغن
lubrication
U
روغن کاری
grease
U
روغن چربی
garlic oil
U
روغن سیر
gear lubricant oil
U
روغن گیربکس
oil paints
U
رنگ روغن
buttered
U
روغن زرد
greasing
U
روغن اتومبیل
dripping pan
U
روغن گیر
varnished
U
رنگ روغن
varnished
U
روغن جلا
antiknock
U
روغن موتور
varnish
U
رنگ روغن
varnish
U
روغن جلا
greasy
U
روغن دار
bone oil
U
روغن استخوانی
animal oil
U
روغن حیوانی
butterfat
U
روغن شیر
cade oil
U
روغن عرعر
butters
U
روغن زرد
buttering
U
روغن زرد
mustard oil
U
روغن خردل
allyl isothiocyanate
U
روغن خردل
varnishes
U
روغن جلا
varnishes
U
رنگ روغن
bilge
U
مکیدن اب یا روغن
olive oil
U
روغن زیتون
lucca oil
U
روغن زیتون
florence oil
U
روغن زیتون
oils
U
روغن زدن
oils
U
روغن زدن به
oiling
U
روغن زدن
balsam oil
U
روغن مصری
oiling
U
روغن زدن به
oil
U
روغن زدن
balsam oil
U
روغن بلسان
oil
U
روغن زدن به
varnishing
U
رنگ روغن
varnishing
U
روغن جلا
allyl isosulfocyanate
U
روغن خردل
butter
U
روغن زرد
camphor oil
U
نوعی روغن
dubbing
U
روغن چرم
coconut oil
U
روغن نارگیل
codfish
U
ماهی روغن
cold drawn oil
U
روغن کرچک
palmachristi
U
روغن کرچک
colve oil
U
روغن میخک
colza oil
U
روغن منداب
wild rocket oil
U
روغن منداب
compressor oil
U
روغن کمپرسور
saucepan
U
روغن دان
saucepans
U
روغن دان
lubricant
U
روغن یا گریس
lubricants
U
روغن یا گریس
chassis grease
U
روغن گریس
lubricate
U
روغن زدن
acorn oil
U
روغن بلوط
cavalito's oil
U
روغن کاوالیتو
lubricating
U
روغن زدن به
acetone oil
U
روغن استون
lubricating
U
روغن زدن
lubricates
U
روغن زدن به
lubricates
U
روغن زدن
lubricated
U
روغن زدن به
lubricated
U
روغن زدن
lubricate
U
روغن زدن به
hydraulic oil
U
روغن رانش
transformer oil
U
روغن مبدل
soluble oil
U
روغن حل شونده
soluble oil
U
روغن قابل حل
olive oil
U
روغن زیتون
oil of roses
U
روغن سبز
oil passage
U
عبور روغن
oil channel
U
مجرای روغن
oil change
U
تعویض روغن
siccative oil
U
روغن سیکاتیو
oil plug
U
پیچ روغن
rub with ointment
U
روغن مالیدن
oil bath
U
حمام روغن
oil pressure
U
فشارسنج روغن
replenisher
U
نافم روغن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com