Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (36 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
back sight method
U
روش نشانه روی متقابله روش روانه کردن متقابله
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
reciprocal
U
روانه کردن متقابله
reciprocal laying
U
روانه کردن متقابله توپها
reciprocal laying
U
نشانه روی متقابله
reciprocate
U
معامله متقابله کردن
reciprocates
U
معامله متقابله کردن
reciprocated
U
معامله متقابله کردن
reciprocal
U
متقابله
reciprocal treatment
U
معامله متقابله
counterenarge
U
تهمت متقابله
counter charge
U
تهمت متقابله
countercharge
U
تهمت متقابله
reciprocation
U
معامله متقابله
counter attack
U
حمله متقابله
counter-attacks
U
حمله متقابله
counter-attack
U
حمله متقابله
counter approach
U
استحکامات متقابله
counter attraction
U
جاذبه متقابله
mutual
U
متقابل یا متقابله
countered
U
ضربت متقابله معامله به مثل
counter
U
ضربت متقابله معامله به مثل
countering
U
ضربت متقابله معامله به مثل
second strike
U
اولین حمله متقابله یا ضدحمله در یک جنگ اتمی
aircraft cross servicing
U
سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
collimator
U
وسیله روانه کردن توپ کولیماتور روانه کردن توپ
orientation
U
روانه کردن
hale
U
روانه کردن
lay
U
روانه کردن
lays
U
روانه کردن
send away
U
روانه کردن
sending
U
روانه کردن
sends
U
روانه کردن
send
U
روانه کردن
to pack off
U
روانه کردن
dismiss
U
روانه کردن
to give the mitten
U
روانه کردن
kick out
<idiom>
U
روانه کردن
pack off
U
روانه کردن
to give the sack
U
روانه کردن
dispateh
U
روانه کردن
to send away
U
روانه کردن
to put a way childish
U
روانه کردن
dismisses
U
روانه کردن
dismissing
U
روانه کردن
orientation
U
روانه کردن دستگاهها
direct laying
U
روانه کردن مستقیم
laying
U
روانه کردن توپ
despatches
U
روانه کردن فرستادن
to send one to the right about
کسی را روانه کردن
dispatches
U
روانه کردن فرستادن
to send someone packing
U
کسیرا روانه کردن
dispatched
U
روانه کردن فرستادن
despatched
U
روانه کردن فرستادن
dispatch
U
روانه کردن فرستادن
despatching
U
روانه کردن فرستادن
departing
U
روانه شدن حرکت کردن
get off
U
روانه کردن عقب رفتن از
departs
U
روانه شدن حرکت کردن
orienting
U
روانه کردن تطبیق دادن
depart
U
روانه شدن حرکت کردن
orients
U
روانه کردن تطبیق دادن
orient
U
روانه کردن تطبیق دادن
indirect fire
U
روانه کردن غیر مستقیم
relayed
U
عوض کردن روانه کردن مجدد توپ
relays
U
عوض کردن روانه کردن مجدد توپ
relay
U
عوض کردن روانه کردن مجدد توپ
let out
<idiom>
U
روانه کردن یا مرخص شدن (ازکلاس)
layihg azimuth
U
گرای روانه کردن لوله توپ
lays
U
روانه کردن لوله توپ یا تفنگ
lay
U
روانه کردن لوله توپ یا تفنگ
gun pointing data
U
عناصر مربوط به روانه کردن توپ
steering
U
روانه کردن راندن ناو یا هواپیما یاخودرو
directing
U
اداره کردن روانه کردن وسایل
send
U
ایفاد کردن فرستادن روانه کردن
sends
U
ایفاد کردن فرستادن روانه کردن
sending
U
ایفاد کردن فرستادن روانه کردن
pip matching
U
روش بصری روانه کردن انتن رادار در ارتفاع و سمت
launch
U
روانه کردن مامور کردن
launches
U
روانه کردن مامور کردن
launched
U
روانه کردن مامور کردن
launching
U
روانه کردن مامور کردن
pointer
U
نشانه گرافیکی برای بیان محل نشانه گر روی صفحه نمایش
pointers
U
نشانه گرافیکی برای بیان محل نشانه گر روی صفحه نمایش
no drop image
[تصویر نشانه که در حین عملیات کشیدن و قرار دادن ایجاد میشود و وقتی که نشانه گر روی شی است و میتواند شی مقصد باشد.]
ToolTips
U
برنامهای که تحت ویندوز کار میکند و یک خط از متن را زیر یک نشانه نشان میدهد وقتی که کاربر نشانه را روی آن قرار میدهد
symbolic
U
آنچه به عنوان نشانه کار میکند و یا از نام نشانه یا برچسب استفاده میکند
symbolically
U
آنچه به عنوان نشانه کار میکند و یا از نام نشانه یا برچسب استفاده میکند
direct fire
U
هدایت کردن اتش روانه کردن اتش
point
U
نشانه روی کردن
sightings
U
نشانه روی کردن
sighting
U
نشانه روی کردن
mark
U
نشانه کردن حریف
to present arms
U
نشانه روی کردن
marks
U
نشانه کردن حریف
registers
U
کفگیرک نشانه روی ثبت کردن
register
U
کفگیرک نشانه روی ثبت کردن
registering
U
کفگیرک نشانه روی ثبت کردن
streams
U
روانه
streamed
U
روانه
stream
U
روانه
represented
U
عمل کردن مانند نشانه برای چیزی
minimise
U
کوچک کردن پنجره برنامه به اندازه یک نشانه
represents
U
عمل کردن مانند نشانه برای چیزی
represent
U
عمل کردن مانند نشانه برای چیزی
flinging
U
روانه ساختن
flings
U
روانه ساختن
goes
U
روانه ساختن
to get the mitten
U
روانه شدن
to get one's mittimus
U
روانه شدن
go
U
روانه ساختن
stream routing
U
روند روانه
fling
U
روانه ساختن
information flow
U
روانه خبر
reshaping
U
روانه کاری
launghing
U
روانه سازی پرتاب
appel
U
پاکوب 2 بار پا کوبیدن شمشیرباز به نشانه متوقف کردن مبارزه
peach design
U
نقش هلو
[این نقش هم بصورت شکوفه درخت هلو به نشانه بهار و هم بصورت میوه به نشانه طول عمر در فرش های چین بکار می رود.]
continuously pointed fire
U
اتش روانه شده مداوم
label
U
1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
labels
U
1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
labelled
U
1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
labeling
U
1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
tabulation
U
1-مرتب کردن جدول اعداد.2-حرکت نوک چاپ یا نشانه گر در یک فاصله معین شده در امتداد یک خط
electro optics
U
وسایل نشانه روی الکترونیکی دوربینهای نشانه روی الکترونیکی
separator
U
نشانه جدا کردن بخشهای خط دستور در برنامه مثل دستور وآرگومان
to watch for certain symptoms
U
توجه کردن به نشانه های ویژه
[علایم ویژه مرض ]
hooks
U
روشی که نافرین مقدم با ان دستگاههای کنترل خودکارهواپیماها را روی فرامین مشخص روانه می کنند
hook
U
روشی که نافرین مقدم با ان دستگاههای کنترل خودکارهواپیماها را روی فرامین مشخص روانه می کنند
sight adjustment
U
تنظیم دستگاه نشانه روی تنظیم زاویه یاب قلق گیری کردن
preset vector
U
دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
log
U
وارد کردن نشانه یا دستور در انتهای بخش کامپایل برای بستن تمام فایل ها و قط ع کانال بین ترمینال کاربر و کامپیوتر اصلی .
logs
U
وارد کردن نشانه یا دستور در انتهای بخش کامپایل برای بستن تمام فایل ها و قط ع کانال بین ترمینال کاربر و کامپیوتر اصلی .
cls
U
در -MS DOS دستور سیستم به معنای پاک کردن صفحه نمایش و قرار دادن نشانه گر در بالای صفحه گوشه سمت چپ
ikon
U
نشانه گرافیکی یا تصویری روی صفحه نمایش که در سیستم محاورهای به کار می رود برای تامین یک روش ساده برای مشخص کردن یک تابع
flashes
U
روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
flash
U
روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
flashed
U
روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
tabulate
U
مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
tabulates
U
مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
tabulated
U
مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
touch
U
وسیله مسط ح که محل و چیزی که سطح آنرا لمس کرده است احساس میکند برای کنترل محل نشانه گر یا روشن و خاموش کردن وسیله
touches
U
وسیله مسط ح که محل و چیزی که سطح آنرا لمس کرده است احساس میکند برای کنترل محل نشانه گر یا روشن و خاموش کردن وسیله
outward bound
U
عازم بیرون روانه بیرون
symptomless
U
بی نشانه
presages
U
نشانه
emblematic
U
نشانه
symptom
U
نشانه
emblem
U
نشانه
trace
U
نشانه
indicative
U
نشانه
token
U
نشانه
marker
U
نشانه
traces
U
نشانه
symptoms
U
نشانه
omens
U
نشانه
bench mark
U
نشانه
tokens
U
نشانه
marks
U
نشانه
markers
U
نشانه
portents
U
نشانه
portent
U
نشانه
reminiscences
U
نشانه
reminiscence
U
نشانه
cue
U
نشانه
presaging
U
نشانه
mark
U
نشانه
cursors
U
نشانه گر
symbol
U
نشانه
presaged
U
نشانه
presage
U
نشانه
traced
U
نشانه
indications
U
نشانه ها
icon
U
نشانه
signalled
U
نشانه
ikons
U
نشانه
icons
U
نشانه
signaled
U
نشانه
cues
U
نشانه
attribute
U
نشانه
one address
U
با یک نشانه
attributes
U
نشانه
emblems
U
نشانه
sacrament
U
نشانه
sacraments
U
نشانه
signal
U
نشانه
attributing
U
نشانه
cursor
U
نشانه گر
omen
U
نشانه
code
U
نشانه قراردادی
sem
U
نشانه شناسی
traffic signal
U
نشانه روشن
aiming
U
نشانه روی
typology
U
نشانه شناسی
symptomatology
U
نشانه شناسی
bench mark
U
نشانه مبنا
targeted
U
تیر نشانه
targets
U
تیر نشانه
asterisk
U
1-نشانه گرافیکی
target
U
تیر نشانه
asterisks
U
1-نشانه گرافیکی
indication
U
اشعار نشانه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com