Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
computer generations
U
روش معرفی پیشرفتها در محاسبه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
flops
U
اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
flop
U
اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
flopping
U
اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
flopped
U
اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
mflops
U
اندازه سرعت محاسبه که به عنوان تعداد دستورات اعشاری که در ثانیه پردازش می شوند محاسبه میشود
scissoring
U
1-معرفی بخشی از تصویرو سپس بریدن آن به طوری که قابل چسباندن در تصویر دیگر باشد.2-معرفی بخشی از تصویروحذف هراخلاعی خارج از این ناحیه
computation of replacement factors
U
محاسبه عمر قانونی وسایل محاسبه زمان تعویض وسایل
representation
U
معرفی
presentations
U
معرفی
presentation
U
معرفی
reclame
U
معرفی
designations
U
معرفی
designation
U
معرفی
reference
U
معرفی
representations
U
معرفی
introducing
U
معرفی کردن
presented
U
معرفی کردن
introduces
U
معرفی کردن
presenting
U
معرفی کردن
presents
U
معرفی کردن
designative
U
معرفی کننده
representation
U
معرفی کردن
introduced
U
معرفی کردن
bring forward
U
معرفی کردن
recommends
U
معرفی کردن
letter
U
معرفی نامه
letters
U
معرفی نامه
recommend
U
معرفی کردن
introductions
U
معارفه معرفی
representations
U
معرفی کردن
inset
U
معرفی کردن
insets
U
معرفی کردن
presentable
U
شایان معرفی
nominate
U
معرفی کردن
nominates
U
معرفی کردن
nominating
U
معرفی کردن
introduce
U
معرفی کردن
recommending
U
معرفی کردن
present
U
معرفی کردن
presentee
U
معرفی شده
representer
U
معرفی کننده
speak well for
U
معرفی کردن
letter of reference
U
معرفی نامه
introduction
U
معارفه معرفی
nuncupatory
U
معرفی کننده
nominator
U
معرفی کننده
letter of introduction
U
معرفی نامه
slide rules
U
خط کش محاسبه
prediction
U
محاسبه
predictions
U
محاسبه
analysis
U
محاسبه
calculation
U
محاسبه
computing
U
محاسبه
computation
U
محاسبه
computations
U
محاسبه
slide rule
U
خط کش محاسبه
introduction
U
معرفی رسمی اشناسازی
algebra
U
قوانینی که برای معرفی
introductions
U
معرفی رسمی اشناسازی
presentably
U
بطور قابل معرفی
net authentication
U
معرفی ایستگاههای شبکه
letterman
U
دارنده معرفی نامه
initial campaign
U
معرفی کالا به بازار
preconize
U
بعموم معرفی کردن
report
U
معرفی کردن خود
reported
U
معرفی کردن خود
reports
U
معرفی کردن خود
calculated field
U
فیلد محاسبه
nautical slide rule
U
خط کش محاسبه دریایی
arithmetic unit
U
واحد محاسبه
recalculation
U
تجدید محاسبه
uncomputable
U
محاسبه ناپذیر
unit of account
U
واحد محاسبه
miscalculations
U
محاسبه اشتباه
miscalculation
U
محاسبه اشتباه
predicted
U
محاسبه شده
engineer's scale
U
خط کش محاسبه مهندسی
calculating factor
U
ضریب محاسبه
calculating machine
U
ماشین محاسبه
calculation sheet
U
برگ محاسبه
calk
U
محاسبه کردن
cam calculation
U
محاسبه کرو
computability
U
قابلیت محاسبه
computable
U
محاسبه پذیر
computational
U
اشتباه در محاسبه
computational
U
مربوط به یک محاسبه
double counting
U
محاسبه مضاعف
dyscalculia
U
محاسبه پریشی
accounting price
U
قیمت محاسبه
design load
U
بارمبنای محاسبه
computes
U
محاسبه کردن
computed
U
محاسبه کردن
account
U
محاسبه نمودن
approximation
U
محاسبه ملایم
design
U
طرح و محاسبه
computations
U
نتیجه محاسبه
compute
U
محاسبه کردن
approximations
U
محاسبه ملایم
computation
U
نتیجه محاسبه
designs
U
طرح و محاسبه
good wine needs no bush
U
چیزخوب نیازمند به معرفی نیست
instantiate
U
معرفی کردن بوسیله کنسرت
reagency
U
امادگی برای واکنش یا معرفی
quantification
U
معرفی عناصر یک جسم تعریف
to r.someone as a
U
کسی را به سمتی معرفی کردن
id
U
کارتی که ضخص را معرفی میکند
meets
U
معرفی شدن به ملاقات کردن
meet
U
معرفی شدن به ملاقات کردن
roll out
U
معرفی یک کالای تجارتی به بازار
social credit
U
تصادی معرفی شده است
optimal recalculation
U
محاسبه مجدد بهینه
computing
U
سرعت محاسبه یک کامپیوتر
row wise recalculation
U
محاسبه مجدد سطری
ration factor
U
ضریب محاسبه جیره
recalculation method
U
روش محاسبه عدد
background recalculation
U
محاسبه مجدد پس زمینه
natural recalculation
U
محاسبه مجدد طبیعی
column wise recalculation
U
محاسبه مجدد ستونی
computable function
U
تابع محاسبه پذیر
calculated altitude
U
ارتفاع محاسبه شده
computed goto
U
جهش بر مبنای محاسبه
computed price
U
قیمت محاسبه شده
collapse design
U
محاسبه در محیط خمیری
automatic recalculation
U
محاسبه مجدد خودکار
accountable strength
U
استعداد قابل محاسبه
incomputable
U
غیر قابل محاسبه
load adjuster
U
خط کش محاسبه برایند بارهواپیما
manual recalculation
U
محاسبه مجدد دستی
predicted
U
از قبل محاسبه شده
reculaulation order
U
تنظیم محاسبه مجدد
integral calculus
U
محاسبه انتگرال
[ریاضی]
computations
U
نتیجه شمارش محاسبه
tally
U
محاسبه چوب خط زدن
tallied
U
محاسبه چوب خط زدن
evaluate
U
محاسبه یک مقدار یا کمیت
evaluated
U
محاسبه یک مقدار یا کمیت
evaluates
U
محاسبه یک مقدار یا کمیت
computation
U
نتیجه شمارش محاسبه
tallying
U
محاسبه چوب خط زدن
miscalculating
U
اشتباه محاسبه کردن
evaluating
U
محاسبه یک مقدار یا کمیت
miscalculates
U
اشتباه محاسبه کردن
miscalculated
U
اشتباه محاسبه کردن
tallies
U
محاسبه چوب خط زدن
miscalculate
U
اشتباه محاسبه کردن
tags
U
نوار پشت پوتین کارت معرفی
tag
U
نوار پشت پوتین کارت معرفی
technological
U
تغییرروشهای صنعتی با معرفی فناوری جدید
subscripted variable
U
عنصری در آرایه که با یک همراه معرفی میشود
Can you recommend a hotel?
U
آیا میتوانید یک هتل به من معرفی کنید؟
to give publicity to
U
بعموم نشان دادن یا معرفی کردن
to proclam someone a traitor
U
کسیرا بعموم خائن معرفی کردن
to report oneself
U
حاضر شدن وخود را معرفی کردن
technologically
U
تغییرروشهای صنعتی با معرفی فناوری جدید
who are your reference?
U
چه اشخاصی را دارید که شمارا معرفی کنند
I have been referred. (introduced,recommended)to you by MR. . . .
U
از جانب آقای ... به شما معرفی شده ام
predefined
U
آنچه قبلا معرفی شده است
Can you recommend a guest house?
U
آیا میتوانید یک پانسیون به من معرفی کنید؟
date of acquisition
از آن به بعد استهلاک محاسبه میشود
computing sight
U
وسیله محاسبه عناصر تیر
ration basis
U
مبنای محاسبه جیره غذایی
long run period
U
دوران محاسبه بلند مدت
evaluation
U
عمل محاسبه یک مقدار یا کمیت
measure
U
روش محاسبه اندازه یا کمیت
computable
U
آنچه قابل محاسبه است
strategically
<adv.>
U
طرح ریزی
[محاسبه]
شده
elastic design
U
طرح و محاسبه در محیط ارتجاعی
algorithm
U
محاسبه عددی حساب رقومی
algorithms
U
محاسبه عددی حساب رقومی
design for flexture and shear
U
طرح و محاسبه از نظرخمیدگی و برش
ration cycle
U
سیکل محاسبه جیره 42ساعته
compute
U
انجام محاسبه به ویژه با کامپیوتر
evaluations
U
عمل محاسبه یک مقدار یا کمیت
boxes
U
مربع روی ورقه محاسبه
box
U
مربع روی ورقه محاسبه
computes
U
انجام محاسبه به ویژه با کامپیوتر
computed
U
انجام محاسبه به ویژه با کامپیوتر
basis of freight
U
پایه محاسبه هزینه حمل
to i. any one into abenefice
U
کسیرابرای دریافت درامد کلیسا معرفی کردن
toastmistress
U
بانوی معرفی کننده ناطق سرمیز غذا
Type cable
U
مشخصات کابل معرفی شده توسط IBM
report tothe director
U
خود را حضورا نزد رئیس معرفی کنید
proceed time
U
زمان لازم برای معرفی به پایگاه جدید
bring up
<idiom>
U
معرفی چیزی برای بحث (مذاکره)آوردن
Can you recommend a good restaurant?
U
آیا میتوانید یک رستوران خوب معرفی کنید؟
functional
U
مشخصاتی که نتایجی که تولید یک برنامه را معرفی می کنند
to report to the police
U
خود را به پلیس معرفی کردن
[بخاطر خلافی]
personation
U
خود را به جای دیگری معرفی کردن یا جا زدن
name
U
کلمه معرفی فایل ذخیره شده مشخص
names
U
کلمه معرفی فایل ذخیره شده مشخص
interpolations
U
محاسبه مقادیر واسط بین دو نقط ه
basket purchase
U
خرید کلی بدون محاسبه جزئیات
interpolation
U
محاسبه مقادیر واسط بین دو نقط ه
scaling law
U
ضریب محاسبه قدرت بمب اتمی
ration scale
U
مقیاس یا مبنای محاسبه جیره غذایی
toastmasters
U
کسی که ناطقین بعد از صرف شام را معرفی میکند
key
کد عددی برای معرفی کلیدی که انتخاب شده است
menu
U
انتخاب دستورات از لیستی از انتخابها معرفی شده به اپراتور
menus
U
انتخاب دستورات از لیستی از انتخابها معرفی شده به اپراتور
toastmaster
U
کسی که ناطقین بعد از صرف شام را معرفی میکند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com