English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (28 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
digital sorting U روش مرتب کردن شبیه ماشینهای جدول بندی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
tabulates U جدول بندی کردن
tabulated U جدول بندی کردن
tabulate U جدول بندی کردن
tabulation U 1-مرتب کردن جدول اعداد.2-حرکت نوک چاپ یا نشانه گر در یک فاصله معین شده در امتداد یک خط
tabular U مرتب شده در یک جدول
pair exchange sorting algorithm U نوعی الگوریتم مرتب کردن مستلزم مقایسه دادههای زوج بندی شده
indexed U لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
index U لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
indexes U لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
arrays U ساختار مرتب که اعضایشان در یک جدول ساخت یافته اند.
array U ساختار مرتب که اعضایشان در یک جدول ساخت یافته اند.
cannibalised U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalising U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalize U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalized U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalises U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalizes U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalizing U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
tabulated U جدول بندی
tabulate U جدول بندی
tabulation U جدول بندی
tabulating U جدول بندی
tabulates U جدول بندی
tab U شمارش جدول بندی
vertical tab U جدول بندی عمودی
tabs U شمارش جدول بندی
time table U جدول زمان بندی
decimal tab U جدول بندی اعشاری
array U ساختار مرتب دارای عناصر قابل دسترسی توسط اعداد برای ذخیره سازی جدول ها یا مجموعهای از دادههای مربوطه
arrays U ساختار مرتب دارای عناصر قابل دسترسی توسط اعداد برای ذخیره سازی جدول ها یا مجموعهای از دادههای مربوطه
auxiliary machinery U دستگاههای کمکی ماشینهای فرعی ماشینهای کمکی
sorts U روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند تا مرتب شوند
sorted U روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند تا مرتب شوند
sort U روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند تا مرتب شوند
tabulation U نشانههای نمایش داده شده برای بیان محل توقفهای جدول بندی شده
pedrail U اسباب خودکار برای اسان کردن حرکت ماشینهای سنگین در جادههای ناهموار
filing U 1-مرتب کردن متن ها. 2-متن هایی که باید مرتب شوند
formats U روش خاص مرتب کردن متن یا داده . روش مرتب کردن داده روی دیسک
format U روش خاص مرتب کردن متن یا داده . روش مرتب کردن داده روی دیسک
manning table U جدول تعیین مشاغل جدول وفایف پرسنل
bubble sort U روش مرتب کردن که در آن مرتب جفت جفت داده ها عوض می شوند تامرتب شوند
sort U روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند
sorts U روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند
sorted U روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند
exchange U روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
merge sorting algorithm U الگوریتمی که در ان محتویات دو ارایه مرتب برای ایجادارایه مرتب سوم ترکیب می شوند
exchanging U روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
exchanged U روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
exchanges U روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
rating U طبقه بندی کردن درجه بندی
ratings U طبقه بندی کردن درجه بندی
grade U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade U درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
group U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
groups U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grades U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grades U درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
symbol table U جدول نمادها جدول نمادی
smart machines U ماشینهای هوشمند
business mechines U ماشینهای تجاری
automata U ماشینهای خودکار
contractors plant U ماشینهای ساختمانی
laggin U اب بندی کردن اب بندی ناوها
direct connected U ماشینهای بهم پیوسته
box section bed U جعبه ماشینهای ابزار
topology U طراحی ماشینهای شبکه
downgraded U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrade U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
scraper U یکی از ماشینهای عملیات خاکی
mechanical powers U نیروها یا عوامل مکانیکی ماشینهای ساده
gooseneck U هر چیزی شبیه گردن غاز هرچیز شبیه U
sorted U برنامهای که امکان مرتب سازی فایلهای جدید وسپس ترکیب آنها به صورت مرتب در فایلهای موجود را فراهم میکند
sorts U برنامهای که امکان مرتب سازی فایلهای جدید وسپس ترکیب آنها به صورت مرتب در فایلهای موجود را فراهم میکند
sort U برنامهای که امکان مرتب سازی فایلهای جدید وسپس ترکیب آنها به صورت مرتب در فایلهای موجود را فراهم میکند
dive schedule U جدول حداکثر زمان و عمق استخر برای شیرجه جدول نشاندهنده عمق و زمان ماندن زیر اب غواص
gift wrap U بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
correction index U جدول تصحیح خطای توپ جدول تصحیح یا تصحیحات
spelling table U جدول کلمات تهجی رمزی جدول تهجی رمز
gather U و مرتب کردن و وارد کردن آن به روش درست در پایگاه داده
gathered U و مرتب کردن و وارد کردن آن به روش درست در پایگاه داده
justifications U مرتب کردن خط وط با یک پهنای مشخص و قط ع کردن کلمات بزرگ در انتهای خط
justification U مرتب کردن خط وط با یک پهنای مشخص و قط ع کردن کلمات بزرگ در انتهای خط
semi processed data U داده خام که پردازش شده است مثل مرتب کردن , ضبط کردن , تشخیص خطا..
draw up U مرتب کردن
arranges U مرتب کردن
collates U مرتب کردن
arrange U مرتب کردن
cleans U مرتب کردن
cleanest U مرتب کردن
arranged U مرتب کردن
cleaned U مرتب کردن
clean U مرتب کردن
straighten up <idiom> U مرتب کردن
concert U مرتب کردن
collate U مرتب کردن
regularizing U مرتب کردن
graduate U مرتب کردن
fix up U مرتب کردن
regularises U مرتب کردن
collocate U مرتب کردن
regularised U مرتب کردن
collocating U مرتب کردن
collocates U مرتب کردن
tidying U مرتب کردن
tidy U مرتب کردن
tidies U مرتب کردن
tidier U مرتب کردن
set in order U مرتب کردن
to cleanvp U مرتب کردن
regularizes U مرتب کردن
regularized U مرتب کردن
collated U مرتب کردن
collocated U مرتب کردن
collating U مرتب کردن
clear up U مرتب کردن
graduating U مرتب کردن
regularize U مرتب کردن
regularising U مرتب کردن
graduates U مرتب کردن
to put to rights U مرتب کردن
tidied U مرتب کردن
arranging U مرتب کردن
put straight U مرتب کردن
marshals U مرتب کردن
lineup U مرتب کردن
order U مرتب کردن
tidiest U مرتب کردن
to map out U مرتب کردن
marshal U مرتب کردن
marshaled U مرتب کردن
marshaling U مرتب کردن
concerts U مرتب کردن
marshalled U مرتب کردن
service U برنامه مفید برای فعایتخای روزمره مثل جستجو فایل , کپی کردن , مرتب کردن , رفع خطا و..
serviced U برنامه مفید برای فعایتخای روزمره مثل جستجو فایل , کپی کردن , مرتب کردن , رفع خطا و..
squares U مرتب کردن کلاه
squaring U مرتب کردن کلاه
square U مرتب کردن کلاه
tree sort U مرتب کردن درختی
collating sort U مرتب کردن داده
insertion sorting algorithm U الگوریتم مرتب کردن
selection sort U مرتب کردن گزینشی
bubble sort U مرتب کردن حبابی
reorder U دوباره مرتب کردن
pick up <idiom> U تمیز ،مرتب کردن
shipshape U مرتب کردن منظم
redd U مرتب کردن رهاساختن
distributive sort U مرتب کردن توزیعی
block sort U مرتب کردن بلاکی
quicksort U مرتب کردن سریع
ripple sort U مرتب کردن موجی
sets U نهادن مرتب کردن
set U نهادن مرتب کردن
data processing U مرتب کردن داده ها
setting up U نهادن مرتب کردن
internal sort U مرتب کردن درونی
squared U مرتب کردن کلاه
oscillating sort U مرتب کردن نوسانی
to fix up U مرتب کردن جادادن
declassification U از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
big blue U ابی بزرگ لقبی برای شرکت بین المللی ماشینهای تجاری
collection U و مرتب کردن در پایگاه داده
collections U و مرتب کردن در پایگاه داده
juxtaposition U مرتب کردن موضوعات در کنار هم
exchange sorting algorithm U مرتب کردن به روش حبابی
polyphase sort U مرتب کردن چند فازی
multifile sorting U مرتب کردن چند فایلی
sequence U به ترتیب مرتب کردن دنباله
sorting network U شبکه مرتب کردن داده ها
sequences U به ترتیب مرتب کردن دنباله
clear the decks <idiom> U همه جارا مرتب کردن
multireel sorting U مرتب کردن چند حلقهای
radix sorting algorithm U الگوریتم مرتب کردن مبنایی
multipass sort U مرتب کردن چند گذری
To do up the room. U اتاق را درست کردن ( مرتب کردن )
sorts U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
homogeneous computer network U شبکهای که از ماشینهای مشابه ساخته شده است که با هم سازگارند یا از یک تولید کننده هستند
make room for someone or something <idiom> U برای چیزی اوضاع را مرتب کردن
alphameric U مرتب کردن حروف و اعدادبترتیب تقدم
organises U مرتب کردن ارایش دادن موضع
organising U مرتب کردن ارایش دادن موضع
organize U مرتب کردن ارایش دادن موضع
scheduling U مرتب کردن ترتیب پردازش کارها
organizes U مرتب کردن ارایش دادن موضع
adjusts U مرتب کردن مهره شطرنج ژادوب
selectively U مرتب کردن بخشی از داده ها به ترتیب
selective U مرتب کردن بخشی از داده ها به ترتیب
quicksort U روش مرتب کردن سریع فایل
organizing U مرتب کردن ارایش دادن موضع
adjust U مرتب کردن مهره شطرنج ژادوب
adjusting U مرتب کردن مهره شطرنج ژادوب
pinnulated U شبیه برگچه شبیه بالچه
pinnulate U شبیه برگچه شبیه بالچه
milking machine U ماشین قابل حمل که داده ماشینهای مختلف را می پذیرد و به کامپیوتر بزرگتر ارسال میکند
likens U شبیه کردن
liken U شبیه کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com