Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
evolutionism
U
روش فکری کسانی که در جمیع امورمعتقد به سیر تکاملی هستند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
egalitaire
U
روش فکری است که طرفدارمساوات ابناء بشر در جمیع شئون میباشد
idealism
U
روش فکری کسانی که معتقدندسیاست باید تابع ایده الهای انسانی باشد
the iron interest
U
کسانی که در معاملات اهن علاقه مند هستند
all-
U
جمیع
all
U
جمیع
in all particulars
U
من جمیع الجهات
evolutional
U
تکاملی
evolutionary
U
تکاملی
evolutionary socialism
U
سوسیالیسم تکاملی
standard
U
محدوده رنگها که در یک سیستم مشخص فراهم هستند و توسط تمام برنامه ها قابل اشتراک هستند
standards
U
محدوده رنگها که در یک سیستم مشخص فراهم هستند و توسط تمام برنامه ها قابل اشتراک هستند
prisere
U
مرحله سیر تکاملی ایجادنباتات در زمین
spike
[in a curve/development etc.]
U
پالس بسیار بلند و ناگهانی
[در نمودار تکاملی و غیره]
sere
U
تغییر وسیر تکاملی محیط زیست گیاهان وجانوران خشک
five fundamental economic questions
U
چه کسانی تولیدکنند
the iron interest
U
کسانی که در اهن کار می کنند
economic determinism
U
یکی ازاصول عقاید مارکس که به موجب ان جمیع تحولات اجتماعی وسیاسی ناشی ازجبر اقتصادی تلقی می گردد
the church militant
U
همه کسانی که در راه دین مسیحی می جنگند
roll of honour
U
صورت اسامی کسانی که درجنگ فداکاری کرده اند
rolls of honour
U
صورت اسامی کسانی که درجنگ فداکاری کرده اند
euthanasia
U
مرگ یا قتل کسانی که دچار مرض سخت و لاعلاجند
banns
U
اعلان پیشنهاد ازدواج درکلیساتا کسانی که اعتراضی به صلاحیت زوجین دارنداطلاع دهند
exclusion principle
U
اگر بتوان مانع استفاده کالا توسط کسانی که حاضر بپرداخت هزینه
feather bedding
U
مقصود حقوقی است که به اشخاص بی علاقه به کار یا کسانی که از کارمی دزدند پرداخت میشود
feather-bedding
U
مقصود حقوقی است که به اشخاص بی علاقه به کار یا کسانی که از کارمی دزدند پرداخت میشود
bill of attainder
U
لایحه قانونی مصادره اموال کسانی که به علت خیانت یاجنایت محکوم شده باشند
asylum
U
حقی است که به موجب ان هردولت میتواند کسانی را که به علل سیاسی به خاک او یاسفارتخانه اش می گریزند راپناه دهد
asylums
U
حقی است که به موجب ان هردولت میتواند کسانی را که به علل سیاسی به خاک او یاسفارتخانه اش می گریزند راپناه دهد
sag wagon
U
وسیله نقلیه که به دنبال دوچرخه سواران در جاده حرکت میکند تا کسانی را که از مسابقه خارج می شوندسوار کند
evolutionary socialism
U
سوسیالیسم تکاملی سوسیالیسم ابداعی revisionism
cad
U
محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند
cads
U
محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند
totalitarianism
U
سیستم حکومتی که در جمیع شئون زندگی فردی افراد یک ملت دخالت کرده ان را تابع برنامه کلی دولت می سازدکه این برنامه ممکن است درجهت منافع یک فرد یا یک گروه یا یک طبقه و یا کل اجتماع تنظیم شده باشد
conceptual
U
فکری
excogitative
U
فکری
irreflection
U
بی فکری
mental
U
فکری
reflectional
U
فکری
incogitancy
U
بی فکری
incogitance
U
بی فکری
inconsiderateness
U
بی فکری
notional
U
فکری
intellectual
U
فکری
braininess
U
فکری
intellectuals
U
فکری
cerebral
U
فکری
ideological war
U
جنگ فکری
perspectives
U
جنبه فکری
caprices
U
تمایل فکری
ideo motor
U
فکری- حرکتی
ideational shield
U
سپر فکری
heartsease
U
اسایش فکری
perspective
U
جنبه فکری
head work
U
کار فکری
indoctrination
U
تلقین فکری
reflective
U
فکری بازتابی
dyslogia
U
گفتارپریشی فکری
brain work
U
کار فکری
caprice
U
تمایل فکری
sentience
U
زندگی فکری
visualization
U
تجسم فکری
provincialism
U
کوته فکری
notion
U
ادراک فکری
notions
U
ادراک فکری
fanaticism
U
کوته فکری
mechanical
U
غیر فکری
insularism
U
کوته فکری
enlightenment
U
روشن فکری
prudery
U
کوته فکری
obsessions
U
وسواس فکری
captivity
U
گفتاری فکری
infantilism of thought
U
کوته فکری
intellectual capital
U
سرمایه فکری
mental work
U
کار فکری
narrow minddedness
U
کوتع فکری
obsession
U
وسواس فکری
obsessive rumination
U
نشخوار فکری
perspicuity
U
روش فکری
provinciality
U
کوته فکری
thoughtless
U
لاقید ناشی از بی فکری
brainstorm
U
اشفتگی فکری موقتی
brainstorms
U
اشفتگی فکری موقتی
absolute
آزاد از قیود فکری
habiliment
U
جامه استعداد فکری
intellectualize
U
بصورت فکری در اوردن
equanimity
U
تعادل فکری انصاف
ideo motor act
U
عمل فکری- حرکتی
he thought out a plan
U
فکری بنظرش رسید
He is an inconderate person .
U
آدم بی فکری است
psychopathy
U
اختلالات فکری وروانی
that is a good idea
U
خوب فکری است
pixilated
U
دارای عدم تعادل فکری
to be i. with an idea
U
فکری در کسی تاثیر نمودن
morons
U
فرد فاقد رشد فکری
(have a) bee in one's bonnet
<idiom>
U
فکری که مکررا به ذهن میآید
moron
U
فرد فاقد رشد فکری
A penny for your thoughts . Whats exactly on your mind ?
U
به چی؟ فکر می کنی ؟چرا در فکری ؟
sympathizers
U
طرفدار همفکر پشتیبان فکری
She's quite a back number.
<idiom>
U
او
[زن]
آدم کهنه فکری است.
To dismiss something from ones thoughtl .
U
فکری را از سر خود بیرون کردن
sympathetically
U
ازروی همدردی یا هم فکری غمخوارانه
sympathisers
U
طرفدار همفکر پشتیبان فکری
obsessive compulsive state
U
حالت وسواس فکری- عملی
sympathizer
U
طرفدار همفکر پشتیبان فکری
ideology
U
روش فکری فرد یا طبقه خاص
ideologies
U
روش فکری فرد یا طبقه خاص
mastermind
U
دارای نبوغ فکری ابداع کردن
masterminded
U
دارای نبوغ فکری ابداع کردن
He is most suitable for brain work .
U
خیلی بدرد کارهای فکری می خورد
radicalism
U
اجتماعی موجود سا سیستم فکری افراطی
idological parties
U
احزاب دارای روش فکری خاص
obsessive compupsive disorer
U
روان رنجوری وسواسی فکری- عملی
masterminding
U
دارای نبوغ فکری ابداع کردن
tabula rasa
U
مرحله فرضی فکری خالی ازافکاروتخیلات
masterminds
U
دارای نبوغ فکری ابداع کردن
Marxism
U
روش فکری کارل مارکس فیلسوف المانی
psychomotor
U
ناشی از حرکات عضلانی دراثر عمل فکری
Mentally retarded children.
U
کودکان عقب افتاده ( از لحاظ رشد فکری )
orthopsychiatry
U
تداوی روحی اختلالات فکری وروحی اطفال
psychokinesis
U
عملیات جنون امیز در اثراختلالات فکری وروانی
radicalism
U
روش فکری مبنی بر اصلاح طلبی و تحول خواهی
aeolist
U
انسانی غلط انداز که ادعای روشن فکری دارد
churned
U
بافعالیت فکری چیزی بوجود اوردن کره سازی
cults
U
هوس وجنون برای تقلید از رسم یاطرز فکری
To work on someone
کسی را پختن
[از نظر فکری وذهنی آماده کردن]
churns
U
بافعالیت فکری چیزی بوجود اوردن کره سازی
churn
U
بافعالیت فکری چیزی بوجود اوردن کره سازی
cult
U
هوس وجنون برای تقلید از رسم یاطرز فکری
dogmatic marxism
U
مارکسیسم دگماتیک اصطلاح ابداعی لنین برای مارکسیسم اولیه و نیزبیان طرز فکر کسانی که معتقد به رعایت بی کم وکاست اصول اولیه ابراز شده به وسیله مارکس بدون جرح و تعدیل و تصحیح بودند
stalinism
U
سیستم فکری مارکسیسم به نحوی که استالین ان را تعبیر و تفسیرکرده است
feel out
<idiom>
U
صحبت یا انجام باشخص به صورتیکه متوجه بشوی که چه فکری میکند
parochialism
U
محدودیت فکری و دلبستگی به انجام کارهای محلی و ناحیهای محدود
dialectic
U
البته باتفاوتهایی که ناشی از روش فکری خاص هر یک بود به کار می بردند
trotskism
U
سیستم فکری تروتسکی همکار لنین که به وسیله استالین از روسیه طرد شد
outside agency
U
شخصی که مجاز نیست درزمین گلف به بازیگر کمک فکری کند
prepossess
U
تحت تاثیرعقیده یامسلکی قرار دادن قبلا تبعیض فکری داشتن
poomse
U
نتیجه حرکت فکری ارادی باتوجه به ایستادن سرعت شتاب و نیروی اولیه
escapism
U
هر روش فکری که متضمن عزلت و گوشه گیری و فرار از فعالیتهای اجتماعی باشد
objectivism
U
روش فکری که مبتنی بر اصالت حقایقی است که به وسیله درک حسی استنباط میشود
ideologies
U
روش فکری وسیاسی و اجتماعی واقتصادی خاص با کلیه نظریات و هدفها و مسائل مربوط به ان
rationalism
U
سیستم فکری که عقل و استدلال عقلی را مقدم بر هر چیز جهت کشف حقیقت می داند
ideology
U
روش فکری وسیاسی و اجتماعی واقتصادی خاص با کلیه نظریات و هدفها و مسائل مربوط به ان
ostensible
U
شریک فاهری در CL کسی را گویند که اسمش در ضمن اسم شرکتی اعلام شود و یا عملا" در اداره ان دخالت کند که در این حالت مشئوولیت او در برابر کسانی که به ایت اعتبار او را شریک پنداشته اند درست مانند شرکاواقعی است هر چند که درواقع سهمی نداشته باشد
guild socialism
U
سوسیالیسم صنفی عقیده کسانی که درعین اعتقاد به سوسیالیسم معتقد به ایجاد سیستم عدم تمرکز در مورد اصناف ودادن ازادی بیشتر به انهابودند و کنترل دولتی صاحبان حرف را جایز نمیشمردند واز این نظر گرایش ایشان به سندیکالیسم قابل توجه است
ScriptX
U
هستند
they are all of one mind
U
هستند
are
U
هستند
plants indigenous to that soil
U
هستند
ideology
U
بحث و گفتگو در موردافکار و عقاید فکری که ابتدا"ابراز شده و نتیجه مسائل قبلی نباشد
erastianism
U
سیستم فکری که وجود هرنوع منشاء الهی و اسمانی رابرای سلطنت و کلیسا نفی میکند
commitment board
U
هیئت بررسی وضع پرسنل شرکت کننده در رزم کمیته تشخیص سلامت فکری افرادجنگی
ideologies
U
بحث و گفتگو در موردافکار و عقاید فکری که ابتدا"ابراز شده و نتیجه مسائل قبلی نباشد
they are well matched
U
هم کفو هستند
they are at loggerheads
U
هر دو سنگ یک من هستند
who are they?
U
انها کی هستند
there are numbers who
U
بسیاری هستند که
analog
U
ی از حالت آنالوگ هستند
such as are happy
U
انهایی که خوشبخت هستند
analogue
U
ی از حالت آنالوگ هستند
analogues
U
ی از حالت آنالوگ هستند
they are well matched
U
حریف یکدیگر هستند
The roads are obstructed.
U
جاده ها مسدود هستند.
Such people are wicked .
U
اینگونه آدمها شر هستند
5, 7, 9 are odd numbers .
U
5؟7؟9 اعداد فرد هستند
Price are fixed here .
U
دراینجا قیمتها ثابت هستند
great dangers impend over us
U
خطرهای بزرگی متوجه ما هستند
The two are rhyming words .
U
این دو لغت هم قافیه هستند
However difficult the circumstances
[are]
, ...
U
هر قدر هم که شرایط دشوار هستند، ...
X/OPEN
U
ول ایجاد سیستمهای باز هستند
Take things as you find them.
<proverb>
U
مسائل را همانگونه نه هستند بپذیر .
They are at daggers drawn. They are bitter enemies.
U
بخون یکدیگه تشنه هستند
dialectical materialism
U
اساسا اقتصادی یا مادی هستند .
numeric
U
که فقط حاوی اعداد هستند
These football players are the pick of the bunch .
U
این فوتبالیست ها گل سر سبد هستند
ring topology
U
در حلقه بهم وصل هستند
series
U
مداری که قط عات آن با هم سری هستند
the ins
U
انان که سر کا یا دارای متامی هستند
dogmatism
U
دگماتیسم روش فکری که به موجب ان "دگمها" یا سنن و سوابق مسلمه باید بدون پرسش وکورکورانه مورد تبعیت قرارگیرند
armistise
U
متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
the strangers in tehran
U
بیگانگان یاخارجی هایی که در تهران هستند
bank holiday
U
روزهای هفته که بانکها تعطیل هستند
People are looking for new ideas.
U
مردم عقب فکرهای تازه هستند
target audience
U
گروه اجتماعی که هدف تبلیغ هستند
anticlastic
U
[ظاهری با دو قوس که دو منحنی برخلاف هم هستند.]
nut structure
U
ساختمانی که در ان خاکدانه ها کوچک و مکعبی هستند
a further 50 are in prospect
U
۵۰ تای دیگر مورد انتظار هستند
mode
U
که حاوی کد تشخیص و تصحیح خطا هستند
modes
U
که حاوی کد تشخیص و تصحیح خطا هستند
This canary and its mate are in the same cage
U
این قناری وجفتش در یک قفس هستند
capability
U
لیستی از اعمالی که قابل انجام هستند
What percentage of the people are literate?
U
چند درصد مردم با سواد هستند ؟
Boys will be boys.
U
پسرها حالا دیگه اینطور هستند.
things in possession
U
اموالی که بالفعل در تصرف شخص هستند
array
U
آرایهای که عناصرش حروف واعداد هستند
arrays
U
آرایهای که عناصرش حروف واعداد هستند
regular guy
<idiom>
U
شخص مهربانی که همه با دوست هستند
I musn't eat food containing ...
من نباید غذایی را که دارای ... هستند بخورم.
the outer world
U
مردمی که بیرون از محیط شخص هستند
Prices are rising ( falling ) .
U
قیمت ها درحال افزایش (کاهش ) هستند
downsize
U
که در آنها ایستگاههای کاری هوشمند هستند.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com