English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (17 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
aspect U روش فاهر سازی چیزی
aspects U روش فاهر سازی چیزی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
simulations U فاهر سازی
simulation U فاهر سازی
affectedly U از روی فاهر سازی
deusexmachina U شخص یا چیزی که بطور غیرمترقبه فاهر میشود
forced cooling U خنک سازی چیزی
churned U بافعالیت فکری چیزی بوجود اوردن کره سازی
churn U بافعالیت فکری چیزی بوجود اوردن کره سازی
churns U بافعالیت فکری چیزی بوجود اوردن کره سازی
poundage U وزن چیزی برحسب پوند یا رطل محصور سازی حیوانات
rectification U یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
calculating U دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials U وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
ordnance plant U کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
jagger U الت کنگره سازی یادندانه سازی
to concern something U مربوط بودن [شدن] به چیزی [ربط داشتن به چیزی] [بابت چیزی بودن]
exteriority U فاهر
ostensible U فاهر
the outward state U فاهر
on the surface U در فاهر
apparent U فاهر
face U فاهر
guises U فاهر
faces U فاهر
sensation U فاهر
rinds U فاهر
rind U فاهر
surfaced U فاهر
surfaces U فاهر
surface U فاهر
outside U فاهر
outsides U فاهر
sensations U فاهر
superficies U فاهر
guise U فاهر
appearances U فاهر
external U فاهر
mien U فاهر
externals U فاهر
manifests U فاهر
squalid U بد فاهر
manifested U فاهر
groomed U فاهر
appearance U فاهر
manifest U فاهر
manifesting U فاهر
guize U فاهر
superficial U فاهر
externally U فاهر
semblable U فاهر
pre-treatment U عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address U سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
frustrations U خنثی سازی محروم سازی
frustration U خنثی سازی محروم سازی
subjugation U مقهور سازی مطیع سازی
imagery U مجسمه سازی شبیه سازی
formularization U کوتاه سازی ضابطه سازی
irritancy U پوچ سازی باطل سازی
ouster U بی بهره سازی محروم سازی
to make ones a U فاهر شدن
outsight U فاهر بینی
appearances U فاهر نمایش
personal appearance U وضع فاهر
outside appearance U صورت فاهر
surfaces U رویه فاهر
springs U فاهر شدن
trumpery U خوش فاهر
exposed U فاهر شده
aspect U صورت فاهر
aspects U صورت فاهر
appearance U فاهر نمایش
outward show U نمایش فاهر
semblance U صورت فاهر
outward show U صورت فاهر
surface U رویه فاهر
nominally U بصورت فاهر
the outward man U انسان فاهر
spring U فاهر شدن
to out ward seeming U برحسب فاهر
hermaphrodites U خنثی فاهر
surfaced U رویه فاهر
formalist U فاهر پرست
hermaphrodite U خنثی فاهر
habit U مشرب فاهر
habits U مشرب فاهر
gloss U جلوه فاهر
look U فاهر شدن
affecter U فاهر ساز
hues U تصویر فاهر
turned out U فاهر لباسیکهفردیبرتندارد
outwardly U برحسب فاهر
garb U کسوت فاهر
faces U فاهر منظر
pro forma U از لحاظ فاهر
looked U فاهر شدن
face U فاهر منظر
merged U دشمن فاهر شد
hue U تصویر فاهر
looks U فاهر شدن
similitude U بیرون فاهر
turn up U فاهر شدن
setting U وضع فاهر
turn-ups U فاهر شدن
seem U فاهر شدن
seemed U فاهر شدن
seems U فاهر شدن
settings U وضع فاهر
the out ward eye U چشم فاهر
in outward show U بصورت فاهر
erasable U 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
to watch something U مراقب [چیزی] بودن [توجه کردن به چیزی] [چیزی را ملاحظه کردن]
on the surface U درصورت فاهر از بیرون
judge by appearances U حکم به فاهر کردن
pro forma U برای صورت فاهر
outward things U جهان برونی یا فاهر
pro forma U منباب فاهر فاهری
verisimilar U دارای فاهر حقیقی
for a sake U برای حفظ فاهر
to keep up appearances U حفظ فاهر کردن
show up <idiom> U فاهر شدن ،رسیدن
phantasm U فاهر فریبنده سایه
phantoms U منظر فاهر فریبنده
of the surface U در صورت فاهر از بیرون
exposures U فاهر شدن عکس
exposure U فاهر شدن عکس
resurfaced U دوباره فاهر شدن
resurface U دوباره فاهر شدن
resurfaces U دوباره فاهر شدن
outed U رفتن فاهر شدن
the outer man U وضع فاهر شخص
out U رفتن فاهر شدن
prima facie evidence U مدرک به فاهر قاطع
develops U فاهر کردن عکس
develop U فاهر کردن عکس
phantom U منظر فاهر فریبنده
out- U رفتن فاهر شدن
seeming U فاهر نما زیبایی
save U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
scarious U دارای فاهر خشک وپلاسیده
to evolve a fact U چگونگی امری را فاهر کردن
rounding U ایجاد یک حرف با فاهر بهتر
opportunity target U هدفی که غیرمنتظره فاهر میشود
deponont U در فاهر مجهول و در باطن معلوم
stuffed shirts U ادم خوش فاهر وتوخالی
stuffed shirt U ادم خوش فاهر وتوخالی
paradoxical U در فاهر مهمل و درواقع درست
specious U دارای فاهر زیبا وفریبنده
look U فاهر بنظرامدن مراقب بودن
sterling U فاهر وباطن یکی واقعی
cycle U :بصورت دورانی فاهر شدن
looks U فاهر بنظرامدن مراقب بودن
acronical U فاهر شونده در غروب افولی
cycle U بصورت متناوب فاهر شدن
acronichal U فاهر شونده در غروب افولی
cycled U :بصورت دورانی فاهر شدن
cycles U بصورت متناوب فاهر شدن
cycles U :بصورت دورانی فاهر شدن
cycled U بصورت متناوب فاهر شدن
hued U دارای فاهر ونمای مخصوص
reasonable and probable cause U علت معقول و به فاهر درست
turn up <idiom> U به طور ناگهانی فاهر شدن
projected U فاهر کردن نشان دادن
notation U که عملگر پس از عملوند فاهر میشود
looked U فاهر بنظرامدن مراقب بودن
notations U که عملگر پس از عملوند فاهر میشود
project U فاهر کردن نشان دادن
projects U فاهر کردن نشان دادن
symmetrical compression U سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
i did it for show U برای نمایش یا فاهر ان کاررا کردم
successive U آنچه یکی پس از دیگری فاهر میشود
developer U فاهر کننده عکس توسعه دهنده
developers U فاهر کننده عکس توسعه دهنده
pop up <idiom> U غیر منتظره یا ناگهانی فاهر شدن
whited U ادم بد باطن و خوش فاهر چیز گرانبها
pages U نمایش گرافیکی فاهر صفحه هنگام چاپ
disposure U درمعرض دید قرار گرفتن فاهر شدن
paged U نمایش گرافیکی فاهر صفحه هنگام چاپ
page U نمایش گرافیکی فاهر صفحه هنگام چاپ
proteranthous U دارای گلهاییکه قبل از برگ فاهر گردد
outwardness U کیفیت فاهر دلبستگی بچیزهای خارجی یامادی
sorts U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hits U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
exposures U در معرض دید قرار گرفتن فاهر شدن فهور
textualism U اهمیت دادن به لفظ یا معنی فاهر انتقاد لفظی
expose U در معرض دید قرارگرفتن یا دادن فاهر شدن یاکردن
exposure U در معرض دید قرار گرفتن فاهر شدن فهور
exposes U در معرض دید قرارگرفتن یا دادن فاهر شدن یاکردن
exteriorize U بصورت فاهرفهمیدن یا فهاندن صورت فاهر یا وجودخارجی دادن
exposing U در معرض دید قرارگرفتن یا دادن فاهر شدن یاکردن
clothes horse U کسی که بیش از حد به لباس و فاهر خود توجه دارد
clothes horses U کسی که بیش از حد به لباس و فاهر خود توجه دارد
print U فاهر نوشتن در برخی چاپگرها یا برای متنهای خاص
printed U فاهر نوشتن در برخی چاپگرها یا برای متنهای خاص
formalism U اعتقاد به حفظ فاهر وقالبهای موجود در کلیه امور
prints U فاهر نوشتن در برخی چاپگرها یا برای متنهای خاص
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com