English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
reverse U روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reversed U روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reverses U روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reversing U روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
field U کدی که نشان دهنده خاتمه یک موضوع و شروع بعدی است
fielded U کدی که نشان دهنده خاتمه یک موضوع و شروع بعدی است
fields U کدی که نشان دهنده خاتمه یک موضوع و شروع بعدی است
circular U فایل دادهای که شروع و خاتمه قابل دیدن ندارد. هر موضوع به محل موضوع بعد اشاره میکند و آخرین به اولین اشاره میکند
circulars U فایل دادهای که شروع و خاتمه قابل دیدن ندارد. هر موضوع به محل موضوع بعد اشاره میکند و آخرین به اولین اشاره میکند
centralized design U طراحی تمرکز یافته
structured design U طراحی ساختار یافته
design and construction U طراحی و ساخت
frostwork U نقشی که به تقلید ان درست کنند طراحی شبیه شبنم یخ زده طراحی گردی
designs U مشخصاتی برای طراحی یک محصول
design U مشخصاتی برای طراحی یک محصول
nubus U NUbus به اداپتوری نیاز داردکه مخصوصا" برای گیرندههای 69 سوزنی طراحی ان طراحی شده گذر گسترشی سریع کامپیوترacintosh
cmos U طراحی مدار پیچیده و روشهای ساخت
cad U طراحی به کمک کامپیوتر طراحی کامپیوتری
computer aided design U طراحی به کمک کامپیوتر طراحی کامپیوتری
cads U طراحی به کمک کامپیوتر طراحی کامپیوتری
c U استفاده مشابه از کامپیوتر در هر جنبه طراحی و ساخت
cim U استفاده هماهنگ از کامپیوتر در هر مرحله از طراحی و ساخت
metal oxide semiconductor U طراحی مدار مجتمع و روش ساخت با استفاده جفت تراتریستورهای p و n
sna U روشهای طراحی IBM که نحوه ارتباطات در شبکه را بیان میکند ونیز سخت افزارهای مختلف برای ارتباط
workgroup U برنامهای که طوری طراحی شده که چندین کاربر استفاده کنند تا کارایی بالا رود. مثل تقویم یا زمان بند
queue U فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queues U فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queueing U فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
sequential access U فایل ترتیبی اندیس دار که موضوع به موضوع در بافر خوانده میشود
queued U فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
It is formed by alternatively lifting and lowering one warp thread across one weft thread U این است که توسط روش دیگر بلند کردن و پایین آوردن موضوع یکی پیچ و تاب در سراسر یک موضوع پود تشکیل
red herring U شاه ماهی سرخ موضوع مطرح شده برای فرار از طرح موضوع موردبحث
red herrings U شاه ماهی سرخ موضوع مطرح شده برای فرار از طرح موضوع موردبحث
that is not the proposition U موضوع چیز دیگر است موضوع این نیست
cad U محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند
cads U محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند
nsfnet U یک شبکه گسترده تهیه شده توسط دفتر محاسبات علمی پیشرفته در موسسه ملی علوم برای انجام عملیات غیرنظامی طراحی وزارت دفاع طراحی شد که بخاطردلایل امنیتی در دسترس عمومی نمیباشد
systems network architecture U روشهای طراحی IBM که نحوه ارتباطات در شبکه را بیان میکند و امکان ارتباط سخت افزارهای مختلف را فراهم میکند
Energy Star U استانداردی در صفحه نمایش کامپیوتر یا سایر وسایل الکتریکی برای اینکه بگوید محصول به خوبی طراحی شده است و الکتریسیته را هدر نمیدهد
microelectronics U طراحی و ساخت مدارهای الکترونیکی با مدارهای مجتمع و قط عات
original equipment manufacturer U شرکتی که قط عاتی ایجاد میکند با استفاده از قط عات ابتدایی سایر تولیدکنندگان و محصول را برای برنامه خاصی طراحی میکند
hierarchy plus input process output U یک روش طراحی و مستندسازی برنامه که ساختارعملیاتی و گردش اطلاعات رادر سه نوع نمودار نشان میدهد
prints U عمل محصول نرم افزاری که به کاربر امکان میدهد که نحوه فاهر شدن صفحه هنگام چاپ را نشان دهد
printed U عمل محصول نرم افزاری که به کاربر امکان میدهد که نحوه فاهر شدن صفحه هنگام چاپ را نشان دهد
print U عمل محصول نرم افزاری که به کاربر امکان میدهد که نحوه فاهر شدن صفحه هنگام چاپ را نشان دهد
object lessons U درسی که با نشان دادن چیزهای موضوع درس توام میشود
object lesson U درسی که با نشان دادن چیزهای موضوع درس توام میشود
Windows CE U نرم افزار سیستم عامل ساخت ماکروسافت که برای اجرا روی PPA یا کامپیوترهای pulmtop طراحی شده است که از ورودی قلم یا صفحه کلید استفاده میکند
computer aided design and drafting U طراحی و نقشه کشی به کمک کامپیوتر طراحی و نقشه کشی کامپیوتری
structures U با استفاده از کابل UTP که وارد co hub میشود و طوری طراحی شده است که ترمیم آن ساده است و نیز افزودن ایستگاههای جدید یا کابلهای بیشتر هم ساده است
structure U با استفاده از کابل UTP که وارد co hub میشود و طوری طراحی شده است که ترمیم آن ساده است و نیز افزودن ایستگاههای جدید یا کابلهای بیشتر هم ساده است
structuring U با استفاده از کابل UTP که وارد co hub میشود و طوری طراحی شده است که ترمیم آن ساده است و نیز افزودن ایستگاههای جدید یا کابلهای بیشتر هم ساده است
bracket U چاپ کروشه اطراف یک موضوع برای بیان اینکه نشان دهند همان کار را انجام میدهد و از بقیه متن جدا شود
due out U خاتمه یافته
planning U طراحی
roughing U طراحی
ichnography U طراحی
graphic fitting U خط کش طراحی
architectonics U طراحی
IAB U ل طراحی
Internet U ل طراحی
draughtsmanship U طراحی
designs U طراحی
design U طراحی
drafting machine U خط کش طراحی
designing U طراحی
complete U خاتمه یافته یا کامل شده
completing U خاتمه یافته یا کامل شده
completes U خاتمه یافته یا کامل شده
completed U خاتمه یافته یا کامل شده
sketches U طراحی کلیات
modular design U طراحی پیمانهای
design automation U خودکاری در طراحی
design objective U هدف طراحی
design language U زبان طراحی
design cycle U چرخه طراحی
logic design U طراحی منطقی
design costs U هزینههای طراحی
logical design U طراحی منطقی
sketched U طراحی کلیات
logical design U طراحی نطقی
design aids U وسائل طراحی
sketch U طراحی کلیات
forms design U طراحی فرم ها
designs U طراحی کردن
designing U حیله گر طراحی
designs U طراحی محصولات
drawing office U دفتر طراحی
system design U طراحی سیستم
computer design U طراحی کامپیوتری
design U طراحی محصولات
environmental design U طراحی محیطی
design U طراحی کردن
abended U خاتمه یافته بطور غیر عادی
graphic arts U هنر خط نویسی و طراحی
foreground U بخش نوشتاری یک طراحی
silk U نخ ابریشم مخصوص طراحی
landscape garden U طراحی فضای سبز
topology U طراحی ماشینهای شبکه
design automation U طراحی به طور خودکار
redesign U طراحی مجدد کردن
planography U نقشه نگاری طراحی
graphic arts U هنر طراحی ودکوراسیون
batik U طراحی روی پارچه
ergonomics U علم طراحی ماشین
batiks U طراحی روی پارچه
block design test U ازمون طراحی با مکعبها
crack stopper U خصوصیتی در طراحی یک ساختمان
carboard architecture U [مدل طراحی با سطحی صاف]
Brownian U [طراحی مناظر به سبک برنز]
ich nographic U وابسته به طراحی و زمینه سازی
engineering drawing U طراحی و نقشه کشی مهندسی
drawing U هنر طراحی تابلو نقاشی
pattern laying U مین گذاری طراحی شده
drawings U هنر طراحی تابلو نقاشی
arras U نقاشی طراحی قلاب دوزی
kohs'block design test U ازمون طراحی با مکعبهای کوهس
structured U ساخت یافته
haute couturer U موسسه طراحی لباس ومد بانوان
ichnographic U وابسته به طراحی یازمینه سازی طرحی
prime U خصوصیت یا طراحی بسیار مهم سیستم
chips U طراحی و مشخصات یک عنصر روی یک قطعه
bit parallel U طراحی و یا بکارگیری تکنیک انتقال موازی
chip U طراحی و مشخصات یک عنصر روی یک قطعه
primes U خصوصیت یا طراحی بسیار مهم سیستم
primed U خصوصیت یا طراحی بسیار مهم سیستم
damascene-work U [طراحی حجاری شده بر روی فلز]
knowledge U طراحی و نوشتن سیستمهای کامپیوتر خبره
structured english U انگلیسی ساخت یافته
structured walkthroughs U بررسیهای ساخت یافته
home management software U برنامههای طراحی شده جهت استفاده داخلی
modularization U برنامههای طراحی از مجموعه از بخشهای تابعی استاندارد
Dingbat U نشانه . تصویر و طراحی به جای حروف است
tusche U جوهر چاپ مخصوص طراحی و گراور سازی
Community architecture U [جنبش مداخله در طراحی ساختمان های انگلیس]
structures coding U برنامه نویسی ساخت یافته
structured programming U برنامه نویسی ساخت یافته
generations U مرحله یا تاریخ فناوری استفاده شده در طراحی یک سیستم
programmers U شخصی که قادر به طراحی و نوشتن برنامه کاری است
programmer U شخصی که قادر به طراحی و نوشتن برنامه کاری است
algorithmic language U یک زبان که برای بیان الگوریتم ها طراحی شده است
adhocism U [طراحی کامل و جداگانه قسمت های مختلف یک ساختمان]
Glasgow School U [نامی برای معماری ها و طراحی های همزمان در گلاسکو]
networking U شرکت یا شخصی که در تنظیم و طراحی شبکه متخصص است
generation U مرحله یا تاریخ فناوری استفاده شده در طراحی یک سیستم
BSI U سازمانی که طراحی و کنترل استانداردهای انگلیس را برعهده دارد
blueprint U کپی از مجموعه اصلی خصوصیات یا طراحی ها به شکل گرافیکی
blueprints U کپی از مجموعه اصلی خصوصیات یا طراحی ها به شکل گرافیکی
structured flowchart U نمودار گردش کار ساخت یافته
logical U خطا در طراحی برنامه که باعث جهش یا عملیات نادرست شود
design points U ترکیب ویژهای از متغیرها که پروسه طراحی براساس ان صورت میگیرد
Industrial Park U [طراحی املاک برای استفاده صنعتی در قرن نوزدهم در منچستر]
job U ترمینال کامپیوتری طراحی و استفاده شده برای کار خاص
femme-fleur U [طرح دختر رویایی در طراحی های هنرهای جدید فرانسه]
scalar U پردازنده طراحی شده برای پردازش سریع روی مقادیراسکالر
jobs U ترمینال کامپیوتری طراحی و استفاده شده برای کار خاص
cadd U Drafting and AidedDesign Computer طراحی ونقشه کشی به کمک کامپیوتر
architecture U طراحی سیستم کامپیوتری در لایه هایی طبق کارایی و خصوصیاتشان
PowerBook U گونه Laptop کامپیوتر Macintosh طراحی شده توسط Applecarp
drawing program U نرم افزار طراحی و رسم روی صفحه توسط کاربر
British Standards Institute U سازمان انگلیسی که طراحی و امنیت استاندارهای انگلیس را بررسی میکند
onion skin architecture U طراحی سیستم کامپیوتری به صورت لایهای طبق کارایی یا حق تقدم
productions U سرعت ساخت محصول
production U سرعت ساخت محصول
productions U کنترل ساخت یک محصول
production U کنترل ساخت یک محصول
middleware U نرم افزار سیستم که برای کاربر خاص طراحی شده باشد
biomorph U [فرم پایه در موضوعات زنده مانند طراحی حیوانات، انسانها یا جانورشناسی]
robotics U زمینهای در هوش مصنوعی که مورد طراحی تولید و کاربردادم ماشینی است
strudl U زبان برنامه نویسی که برای طراحی وتجزیه و تحلیل ساختارهابکار می رود
beef up U افزایش استحکام اجزاء ساختمانی با طراحی مجدد یااصلاح مواد انها
head U موضوع
matters U موضوع
mattering U موضوع
propositioned U موضوع
objects U موضوع
proposition U موضوع
objecting U موضوع
topic U موضوع
topics U موضوع
indirect objects U موضوع
questioned U موضوع
issue U موضوع
question U موضوع
issued U موضوع
direct objects U موضوع
theme U موضوع
object U موضوع
mattered U موضوع
matter U موضوع
texts U موضوع
objected U موضوع
text U موضوع
themes U موضوع
issues U موضوع
criteria U موضوع
topics U موضوع ها
subjects U موضوع ها
questions U موضوع
subjecting U موضوع
subjects U موضوع
themes U موضوع ها
subject [topic] U موضوع
topic U موضوع
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com