Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (31 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
split half method
U
روش دو نیمه کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
lay over
U
در نیمه راه توقف کردن
Other Matches
overlaps
U
نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
overlapped
U
نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
overlap
U
نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
seahorses
U
رجوع شود بهwalrus جانور نیمه اسب و نیمه ماهی
seahorse
U
رجوع شود بهwalrus جانور نیمه اسب و نیمه ماهی
interlap
U
چگونگی چند چیز که نیمه نیمه روی هم قرار میگیرند
cmos
U
روشی برای ساخت تراشههای نیمه هادی نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی osentary
pmos
U
ترانزیستور نیمه هادی اکسید آهن که از طریق ناحیه کوچکی از نیمه هادی P هدایت میشود
imbricate
U
نیمه نیمه روی هم گذاشتن
splicing
U
نیمه نیمه رویهم گذاشتن
spliced
U
نیمه نیمه رویهم گذاشتن
splices
U
نیمه نیمه رویهم گذاشتن
semipublic
U
نیمه عمومی نیمه دولتی
splice
U
نیمه نیمه رویهم گذاشتن
semilustrous
U
نیمه درخشان نیمه مجلل
semi naufragium
U
نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی
half life
U
نیمه عمر تشعشعی موادرادیواکتیو نیمه عمر
beneficial occupancy
U
اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
from mid may to mid june
U
از نیمه ماه تا نیمه ماه جون
semifinal
U
مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
midnight
U
نیمه شب
mid-
U
نیمه
half deck
U
نیمه پل
division line
U
خط نیمه
mid
U
نیمه
stiffish
U
نیمه شق
moiety
U
نیمه
in noon of night
U
در نیمه شب
semi
U
نیمه
semis
U
نیمه
part way
U
نیمه
parboils
U
نیمه پختن
subconsciously
U
نیمه اگاه
subconsciously
U
نیمه هشیار
parboiled
U
نیمه پختن
semi mechanization
U
نیمه مکانیزه
semi literate
U
نیمه نویسا
half-column
U
نیمه ستون
semicolonial
U
نیمه ازاد
subsaline
U
نیمه شور
semicolonial
U
نیمه مستعمره
parboil
U
نیمه پختن
subfossil
U
نیمه سنگواره
subadult
U
نیمه بالغ
semiconscious
U
نیمه هوشیار
semicolonialism
U
نیمه مستعمراتی
semiconscious
U
نیمه اگاه
aileron
U
نیمه سنتوری
parboiling
U
نیمه پختن
semiconscious
U
نیمه بیهوش
aileron
U
نیمه لچکی
subovate
U
نیمه بیضی
subacute
U
نیمه حاد
halvers
U
نیمه مشترک
subarid
U
نیمه خشک
half-bat
U
آجر نیمه
semiarboreal
U
نیمه درختی
semiaquatic
U
نیمه ابزی
semiactive
U
نیمه فعال
semi trailer
U
نیمه یدک
semi skilled
U
نیمه ماهر
semi official
U
نیمه رسمی
partial fixing
U
نیمه گیرداری
partially hearing
U
نیمه شنوا
partially sighted
U
نیمه بینا
second half
U
نیمه دوم
half-mast
U
نیمه افراشتن
half-mast
U
نیمه افراشتگی
translucent
U
نیمه شفاف
subliminally
U
نیمه خوداگاه
semiarid
U
نیمه خشک
dwarf wall
U
دیوار نیمه
inchoate
U
نیمه تمام
subliminal
U
نیمه خوداگاه
semi independent
U
نیمه مستقل
half-time
U
نیمه نخست
first half
U
نیمه نخست
partial
U
نیمه کامل
semidivine
U
نیمه الهی
semi conductor
U
نیمه هادی
semicivilized
U
نیمه متمدن
semicinductor
U
نیمه رسانا
semicinductor
U
نیمه هادی
semiautomatic
U
نیمه خودکار
demigod
U
نیمه خدا
halfway
U
نیمه راه
semiterrestrial
U
نیمه خاکی
semisynthetic
U
نیمه ترکیبی
semisynthetic
U
نیمه مصنوعی
semisolid
U
نیمه جامد
semiskilled
U
نیمه ماهر
semirigid
U
نیمه سخت
semireligious
U
نیمه مذهبی
semipublic
U
نیمه همگانی
semipro
U
نیمه حرفهای
semiprivate
U
نیمه خصوصی
semipermeable
U
نیمه تراوا
left heart
U
نیمه چپ قلب
semipermanent
U
نیمه جاودان
semiparasitic
U
نیمه انگلی
backcourt
U
نیمه دفاعی
semitranslucent
U
نیمه کدر
semitranslucent
U
نیمه شفاف
midwatch
U
پاس نیمه شب
midyear
U
نیمه سال
middle watch
U
نگهبانی نیمه شب
shaly clay
U
رس نیمه بلوری
nocturn
U
عبادت نیمه شب
semi-conscious
U
نیمه هشیار
semi-conscious
U
نیمه بیهوش
semi-conscious
U
در حال نیمه غش
semi-final
U
نیمه نهایی
solid state
U
نیمه هادی
semi-precious
U
نیمه بهادار
semi-precious
U
نیمه گرانبها
megrim
U
درد نیمه سر
semivitrified
U
نیمه شیشهای
semitropic
U
نیمه گرمسیری
semitransparent
U
نیمه شفاف
semiopaque
U
نیمه کدر
semiopaque
U
نیمه شفاف
semifluid
U
نیمه ابکی
midsummer
U
نیمه تابستان
semifixed
U
نیمه ثابت
semifinal
U
نیمه نهایی
brow ague
U
درد نیمه سر
semierect
U
نیمه قائم
semierect
U
نیمه ایستاده
semidomesticated
U
نیمه اهلی
semidome
U
نیمه گنبد
semidivine
U
نیمه خدا
semidetached
U
نیمه مجزا
semicrystalline
U
نیمه بلورین
semicrystalline
U
نیمه متبلور
subconscious
U
نیمه هشیار
subconscious
U
نیمه اگاه
semiformal
U
نیمه رسمی
semiofficial
U
نیمه رسمی
semimobile
U
نیمه متحرک
half
U
نیمه نخست
semilustrous
U
نیمه درخشنده
before mid night
U
قبل از نیمه شب
part-time
U
نیمه وقت
part time
U
نیمه وقت
semilogarithmic
U
نیمه لگاریتمی
semilog
U
نیمه لگاریتمی
sub-tropical
U
نیمه حاره
semiliquid
U
نیمه مایع
underemployed
U
نیمه کار
semilate
U
نیمه دیررس
semihard
U
نیمه محکم
semihard
U
نیمه سخت
semigloss
U
نیمه شفاف
semigloss
U
نیمه درخشان
quasi private
U
نیمه خصوصی
quasi public
U
نیمه دولتی
drafts
U
نیمه نهایی
half faced
U
نیمه کاره
half-timbered
U
نیمه چوبی
drafted
U
نیمه نهایی
draft
U
نیمه نهایی
semis
U
نیمه تاحدی
preconscious
U
نیمه هشیار
semi
U
نیمه تاحدی
half way
U
نیمه راه
foreconscious
U
نیمه هشیاری
quasi public
U
نیمه عمومی
semi finals
U
نیمه نهایی
quasi convex
U
نیمه محدب
midway
U
نیمه راه
half time
U
نیمه بازی
half tracked
U
نیمه شنی
quasi concave
U
نیمه مقعر
quasi commercial
U
نیمه بازرگانی
half loaded
U
سلاح نیمه پر
semi-finals
U
نیمه نهایی
half mast high
U
نیمه افراشته
semirandom access
U
دستیابی نیمه تصادفی
semi killed steel
U
فولاد نیمه ارام
semi logarithmic paper
U
کاغذ نیمه لگاریتمی
intermediate stock
U
کالاهای نیمه تمام
semipervious materials
U
مصالح نیمه تراوا
black tie
U
کت نیمه رسمی مردانه
semi interquartile range
U
دامنه نیمه چارکی
half-timbering
U
ساختمان نیمه چوبی
semi independent
U
نیمه خود مختار
demi-metope
U
[نیمه چهارگوش افریز]
semiautomatic
U
نیمه خود کار
part time job
U
کار نیمه وقت
part time job
U
شغل نیمه وقت
half adder
U
نیمه جمع کننده
semi durable goods
U
کالاهای نیمه بادوام
semifixed
U
مهمات نیمه ثابت
semi finished goods
U
کالاهای نیمه ساخته
partial
U
نیمه کاره بخشی از
semi luxury goods
U
کالاهای نیمه تجملی
halfway houses
U
منزل نیمه راه
backcourt
U
نیمه دورترزمین از دیوارمقابل
the small hours
U
ساعات بعد از نیمه شب
seminomad
U
نیمه بیابان گرد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com