Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 209 (22 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
paper
U
روش حرکت دادن کاغذ به جلو
papered
U
روش حرکت دادن کاغذ به جلو
papering
U
روش حرکت دادن کاغذ به جلو
papers
U
روش حرکت دادن کاغذ به جلو
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
indent
U
شروع و یا حرکت دادن یک متن به اندازه تعدادی فاصله از لبه چپ یا راست ابتدای کاغذ
indenting
U
شروع و یا حرکت دادن یک متن به اندازه تعدادی فاصله از لبه چپ یا راست ابتدای کاغذ
indents
U
شروع و یا حرکت دادن یک متن به اندازه تعدادی فاصله از لبه چپ یا راست ابتدای کاغذ
slew
U
حرکت دادن کاغذ از میان یک چاپگر
friction feed
U
مکانیزم چاپگر که در آن کاغذ با قرار دادن آن بین دوچرخ حرکت میکند
Other Matches
skipped
U
حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
skip
U
حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
skips
U
حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
plotter
U
وسیلهای که در رسام استفاده میشود برای علامت گذاری کاغذ با چجوهر با حرکت آن روی کاغذ
plotters
U
وسیلهای که در رسام استفاده میشود برای علامت گذاری کاغذ با چجوهر با حرکت آن روی کاغذ
friction feed
U
تغذیه کاغذ توسط گیر دادن یک ورقه کاغذ میان دو غلطک تغذیه کاغذ تک
dragged
U
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drags
U
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drag
U
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouses
U
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouse
U
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
skull
U
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
skulls
U
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
papered
U
حرکت عمودی سریع کاغذ در چاپگر
papering
U
حرکت عمودی سریع کاغذ در چاپگر
paper
U
حرکت عمودی سریع کاغذ در چاپگر
papers
U
حرکت عمودی سریع کاغذ در چاپگر
plotter
U
با حرکت داده قلم به دو جهت و کاغذ ثابت
plotters
U
با حرکت داده قلم به دو جهت و کاغذ ثابت
sprocket feed
U
محل نگهداری کاغذ که چاپگر کاغذ را باچرخ دندانه دار در سوراخهای مقدار لبه هر کاغذ می چرخاند
trackball
U
وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
pen
U
وسیله جانبی که قلم را روی کاغذ حرکت میدهد طبق یک ورودی
penning
U
وسیله جانبی که قلم را روی کاغذ حرکت میدهد طبق یک ورودی
penned
U
وسیله جانبی که قلم را روی کاغذ حرکت میدهد طبق یک ورودی
pens
U
وسیله جانبی که قلم را روی کاغذ حرکت میدهد طبق یک ورودی
tractor feed
U
روش وارد کردن کاغذ در چاپگر که سوراخهای لبه کاغذ در دندانههای چاپگر قرار می گیرند تا کاغذ به جلو برود
shifting
U
حرکت دادن تغییر سمت دادن لوله
centred
U
قرار دادن یک متن در مرکز کاغذ یا صفحه نمایش
centre
U
قرار دادن یک متن در مرکز کاغذ یا صفحه نمایش
centers
U
قرار دادن یک متن در مرکز کاغذ یا صفحه نمایش
print
U
قرار دادن حروف یا عددها در جوهر روی کاغذ
printed
U
قرار دادن حروف یا عددها در جوهر روی کاغذ
center
U
قرار دادن یک متن در مرکز کاغذ یا صفحه نمایش
prints
U
قرار دادن حروف یا عددها در جوهر روی کاغذ
centered
U
قرار دادن یک متن در مرکز کاغذ یا صفحه نمایش
binds
U
چسباندن صفحات کاغذ بهم برای شکل دادن به آنها به صورت کتاب
bind
U
چسباندن صفحات کاغذ بهم برای شکل دادن به آنها به صورت کتاب
sheet
U
سیستم نگهداری کاغذ که ورقههای کاغذ را یکباره در چاپگر قرار میدهد
sheets
U
سیستم نگهداری کاغذ که ورقههای کاغذ را یکباره در چاپگر قرار میدهد
sprocket holes
U
مجموعه سوراخ کوچک در هر لبه مجموعهای کاغذ که امکان چرخیدن و قرار گرفتن کاغذ در چاپگر میدهد
movement
U
حرکت دادن
shifted
U
حرکت دادن
stir up
<idiom>
U
حرکت دادن
move
U
حرکت دادن
shift
U
حرکت دادن
moved
U
حرکت دادن
shifts
U
حرکت دادن
moves
U
حرکت دادن
NCR paper
U
کاغذ خاص تلقیح شده با مواد شیمیایی که به صورتهای مختلف استفاده میشود. پس از چاپ گرفتن این کاغذ با چاپگر impact
coursed
U
بسرعت حرکت دادن
course
U
بسرعت حرکت دادن
scurry
U
بسرعت حرکت دادن
moveable
U
قابل حرکت دادن
courses
U
بسرعت حرکت دادن
scurries
U
بسرعت حرکت دادن
scurrying
U
بسرعت حرکت دادن
route
U
فرمان حرکت دادن
interrupt
U
حرکت دادن وقفه
interrupting
U
حرکت دادن وقفه
routes
U
فرمان حرکت دادن
interrupts
U
حرکت دادن وقفه
moom umjigigi
U
حرکت دادن بدن
propels
U
بردن حرکت دادن
scurried
U
بسرعت حرکت دادن
propelled
U
بردن حرکت دادن
propel
U
بردن حرکت دادن
stirrings
U
حرکت دادن بهم زدن
traversing
U
حرکت دادن لوله در سمت
traverses
U
حرکت دادن لوله در سمت
air movements
U
حرکت دادن ازراه هوا
maneuver
U
حرکت دادن یاحرکت کردن
commercial water movement
U
حرکت دادن با کشتی غیرنظامی
stir
U
حرکت دادن بهم زدن
advancing
U
حرکت دادن چیزی به جلو
traversed
U
حرکت دادن لوله در سمت
stirs
U
حرکت دادن بهم زدن
advance
U
حرکت دادن چیزی به جلو
whiff
U
باصدای پف حرکت دادن وزیدن
stirred
U
حرکت دادن بهم زدن
advances
U
حرکت دادن چیزی به جلو
traverse
U
حرکت دادن لوله در سمت
impacts
U
چاپگری که متن ها و نشانه ها را با قرار دادن ریبون جوهر در کاغذ با یک حرف فنری چاپ می گیرد. مثل چاپبگر wheel-Duisy.
impact
U
چاپگری که متن ها و نشانه ها را با قرار دادن ریبون جوهر در کاغذ با یک حرف فنری چاپ می گیرد. مثل چاپبگر wheel-Duisy.
roused
U
از خواب بیدار شدن حرکت دادن
rouses
U
از خواب بیدار شدن حرکت دادن
sculls
U
حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
rouse
U
از خواب بیدار شدن حرکت دادن
scull
U
حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
sculled
U
حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
give free rein to
<idiom>
U
اجازه حرکت یا انجام کاری را دادن
yaw
U
پهلو بپهلو حرکت دادن هواپیما
yawed
U
پهلو بپهلو حرکت دادن هواپیما
flows
U
درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
flowed
U
درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
flow
U
درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
page
U
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
pages
U
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
paged
U
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
carries
U
حرکت دادن چیزی از جایی به جای دیگر
carried
U
حرکت دادن چیزی از جایی به جای دیگر
carry
U
حرکت دادن چیزی از جایی به جای دیگر
carrying
U
حرکت دادن چیزی از جایی به جای دیگر
DFD
U
نمودار نشان دادن حرکت داده در سیستم
man handle
U
با نیروی انسان حرکت دادن بدرفتاری کردن
move on
U
ازجای خود حرکت دادن ازجای خود حرکت کردن
scratch paper
U
کاغذ مسوده کاغذ سیاهه
bytes
U
حرکت دادن ویرایش کردن و تغییر محتوای یک بایت
windage
U
پیچ خوردگی حرکت دادن دستگاه درجه درسمت
trap
U
سد کردن حرکت دادن هدفها در مقابل تیرانداز دام
cursor tracking
U
حرکت دادن مکان نما روی یک صفحه نمایش
byte
U
حرکت دادن ویرایش کردن و تغییر محتوای یک بایت
differential ailerons
U
ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
joysticks
U
با حرکت دادن دسته ایستاده در پورت ورودی /خروجی کامپیوتر
joystick
U
با حرکت دادن دسته ایستاده در پورت ورودی /خروجی کامپیوتر
mechanical mouse
U
وسیله چاپ که با حرکت دادن آن روی سطح صاف ایجاد میشود
roll on roll off
U
سوار کردن و حرکت دادن سریع بار و کالا بین انبارها
gluteus
U
یکی از سه عضله سرینی که برای حرکت دادن ران بکار میرود
toner
U
که در چاگر لیزری استفاده میشود. تونر با بر الکتریکی روی کاغذ منتقل میشود و سپس با نوک آن به طور موقت روی کاغذ قرار می گیرد
feed
U
روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
feeds
U
روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
blankest
U
حرکت دادن قایق بطوریکه مانع وزیدن بادروی بادبان سمت باد شود
hangers
U
اسکلت یاچهارچوبهای که از سقف اویتخه ودارای بلبرینگ برای حرکت دادن ماشین باشد
hanger
U
اسکلت یاچهارچوبهای که از سقف اویتخه ودارای بلبرینگ برای حرکت دادن ماشین باشد
passes
U
عمل حرکت دادن تمام طول نوار مغناطیسی روی نوکهای خواندن /نوشتن
CDs
U
دستور سیستم در UNIX , DOS-MS برای حرکت دادن شما اطراف ساختار دایرکتوری
blank
U
حرکت دادن قایق بطوریکه مانع وزیدن بادروی بادبان سمت باد شود
CD
U
دستور سیستم در UNIX , DOS-MS برای حرکت دادن شما اطراف ساختار دایرکتوری
passed
U
عمل حرکت دادن تمام طول نوار مغناطیسی روی نوکهای خواندن /نوشتن
pass
U
عمل حرکت دادن تمام طول نوار مغناطیسی روی نوکهای خواندن /نوشتن
polar motion
U
وسیله نشان دادن حرکات قطعات یا مایعات سیال بااستفاده از انرژی مغناطیسی حرکت قطبی
pan-
U
حرکت دادن ملایم پنجره دید به صورت افقی در تصویری که آن قدر بزرگ است که به یکباره قابل نمایش نیست . 2-
pan
U
حرکت دادن ملایم پنجره دید به صورت افقی در تصویری که آن قدر بزرگ است که به یکباره قابل نمایش نیست . 2-
pans
U
حرکت دادن ملایم پنجره دید به صورت افقی در تصویری که آن قدر بزرگ است که به یکباره قابل نمایش نیست . 2-
gyro
U
برای نشان دادن یا اندازه گیری حرکت زاویهای پایه خودحول یک یا دو محور عمود برمحور دوران بهره میگیرد
sidelay
U
تنظیم کننده کناره کاغذ وسیله تنظیم کناره کاغذ درماشین چاپ
scull
U
قایق تک نفره یا4 نفره حرکت دادن دست یاپارو در اب
pushes
U
فشردن چیزی یا حرکت دادن چیزی با اعمال فشار روی آن
sculled
U
قایق تک نفره یا4 نفره حرکت دادن دست یاپارو در اب
pushed
U
فشردن چیزی یا حرکت دادن چیزی با اعمال فشار روی آن
sculls
U
قایق تک نفره یا4 نفره حرکت دادن دست یاپارو در اب
push
U
فشردن چیزی یا حرکت دادن چیزی با اعمال فشار روی آن
elvate
U
بالا بردن بالابردن لوله حرکت دادن لوله جنگ افزار در برد
write protect
U
غیر ممکن کردن نوشتن روی فلاپی دیسک یا با حرکت دادن قسمت حفافت در مقابل نوشتن
switching
U
مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
blitter
U
عنصر الکترونیکی که برای حرکت دادن یک تصویر از یک ناحیه حافظه به ناحیه دیگر طراحی شده است
waved
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feinted
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
scrolls
U
حرکت دادن متن نمایش داده شده به صورت عمودی بالا یا پایین صفحه نمایش یک پیکسل یا خط در واحد زمان
scroll
U
حرکت دادن متن نمایش داده شده به صورت عمودی بالا یا پایین صفحه نمایش یک پیکسل یا خط در واحد زمان
markers
U
دو علامت در ابتدا و انتهای بخشی از داده یا متن برای نشان دادن بلاک خاص که قابل حرکت یا حذف یا کپی به عنوان سیگنال واحد باشد
marker
U
دو علامت در ابتدا و انتهای بخشی از داده یا متن برای نشان دادن بلاک خاص که قابل حرکت یا حذف یا کپی به عنوان سیگنال واحد باشد
mouses
U
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouse
U
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order
U
ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
parks
U
حرکت دادن نوک خواندن /نوشتن درایو دیسک سخت روی نقط های از دیسک که دادهای ذخیره نشده است
parked
U
حرکت دادن نوک خواندن /نوشتن درایو دیسک سخت روی نقط های از دیسک که دادهای ذخیره نشده است
park
U
حرکت دادن نوک خواندن /نوشتن درایو دیسک سخت روی نقط های از دیسک که دادهای ذخیره نشده است
stroke
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
fish tailing
U
حرکت نوسانی یا تاب
[تریلر در حال حرکت]
stroking
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
strokes
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroked
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
move off the ball
U
حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
tape
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruise
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruising
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
tapes
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
taped
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruised
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruises
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
compound motion
U
حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
transfer
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
counter clockwise
U
حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
transfers
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transferring
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
aberration
جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
relative
U
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum
U
سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of depression
U
میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
moving havens
U
مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
reduce
U
تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reducing
U
تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reduces
U
تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
travelling overwatch
U
راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
node
U
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
nodes
U
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
bounding overwatch
U
حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
quadrature encoding
U
سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
stabile
U
بدون حرکت بی حرکت
aerodynamics
U
مبحث حرکت گازها و هوا علم مربوط به حرکت اجسام در گازها و هوا
charts
U
کاغذ
paper
U
کاغذ
papers
U
کاغذ
charted
U
کاغذ
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com