Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 132 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
lay day
U
روز معطلی در بندر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
surcharge
U
هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
surcharges
U
هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
Other Matches
demurrage
U
هزینه معطلی در حمل با قطار یا کشتی هزینههای معطلی
cabotage
U
کشتیرانی و حمل کالا از یک بندر به بندر دیگر بدون دورشدن از ساحل
terminal port
U
بندر بارانداز اخرین بندر حرکت
cabotage
U
کشتیرانی از یک بندر به بندر دیگردرامتداد ساحل
detention
U
معطلی
detentions
U
معطلی
demurrage
U
معطلی
demurrage
U
کرایه معطلی
two days d
U
دو روز معطلی
promptly
U
بدون معطلی
without d.
U
بیدرنگ بدون معطلی
machine idle time
U
زمان معطلی دستگاه
machine down time
U
زمان معطلی دستگاه
at the drop of a hat
<idiom>
U
بدون هیچ گونه معطلی
It was not worth all that delay .
U
به اینهمه معطلی نمی ارزید
keelage
U
حق ورود کشتی به بندر ورودیه کشتی به بندر
harbors
U
بندر
harboring
U
بندر
harbored
U
بندر
harbour
U
بندر
harboured
U
بندر
harbouring
U
بندر
harbours
U
بندر
cril
U
سد بندر
harbourless
U
بی بندر
wayside
U
بندر
seaport
U
بندر
seaports
U
بندر
port
U
بندر
jetties
U
اسکله بندر
inner harbor
U
بندر داخلی
free port
U
بندر ازاد
treaty port
U
بندر پیمانی
harbour master
U
متصدی بندر
harbour master
U
رئیس بندر
harbour dues
U
حقوق بندر
harbor master
U
راهنمای بندر
harbor master
U
رئیس بندر
way port
U
بندر سر راه
port of entry
U
بندر مقصد
wharfmaster
U
رئیس بندر
free ports
U
بندر ازاد
port watch
U
نگهبان بندر
bars
U
پیش بندر
on berth
U
در داخل بندر
outer harbor
U
پیش بندر
naval port
U
بندر دریایی
port of destination
U
بندر مقصد
registered port
U
بندر مشخص
secondary port
U
بندر فرعی
minor port
U
بندر کوچک
terminal port
U
بندر مقصد
main port
U
بندر اصلی
port of embarkation
U
بندر عزیمت
jetty
U
اسکله بندر
bar
U
پیش بندر
Abidjan
U
بندر ابیجان
Bissau
U
بندر بیسائو
Calcutta
U
بندر کلکته
aport
U
بسوی بندر
aport
U
روبه بندر
port of call
U
بندر توقف
port
U
بندر ورودی
port
U
بندر گاه
longshoreman
U
باربرلنگرگاه بندر
longshoremen
U
باربرلنگرگاه بندر
port of call
U
بندر لنگراندازی
ports of call
U
بندر توقف
malaga
U
بندر مالاگا
seaports
U
دریا بندر
seaports
U
بندر دریایی
destination port
U
بندر مقصد
seaport
U
بندر دریایی
seaport
U
دریا بندر
Douala
U
بندر دوالا
ports of call
U
بندر لنگراندازی
Yangon
U
بندر یانگون
Tel Aviv
U
بندر تلآویو
Plymouth
U
بندر پلیموت
Sydney
U
بندر سیدنی
port watch
U
پست نگهبانی بندر
Cape Town
U
بندر کیپ تاون
put into port
U
وارد بندر شدن
George Town
U
بندر جرج تاون
Georgetown
U
بندر جرج تاون
jetties
U
موج شکن بندر
harbourage
U
پهلو گرفتن در بندر
embargo
U
توقیف کشتی در بندر
ex quay
U
تحویل در بندر مقصد
harbor control tower
U
برج مراقبت بندر
entry plan
U
طرح ورود به بندر
destination port
U
بندر تحویل کالا
cril
U
مانع دهانه بندر
captain of the port
U
افسر انتظامات بندر
cargo handling at port
U
جابجایی کالا در بندر
lay an embargo on
U
در بندر توقیف کردن
bender gestalt test
U
ازمون طرحهای بندر
named port of destination
U
بندر مقصد مشخص
jetty
U
موج شکن بندر
out port
U
بندر دور از مقصد
embargoes
U
توقیف کشتی در بندر
roustabout
U
کارگر اسکله یا بندر گاه
controlled port
U
بندر نظامی کنترل شده
port of debarkation
U
بندر مقصد حمل کالا
portcall
U
زمان رسیدن وسایل به بندر
to lay one on a ship
U
کشتی را در بندر توقیف کردن
water bailiffs
U
مامور تفتیش کشتیها در بندر
Free pree (trade,port).
U
مطبوعات ( تجارت ،بندر ) آزاد
harbour master
U
مسئول بندر متصدی لنگرگاه
fast cruise
U
ازمایش سریع ناو در بندر
afloat support
U
لجستیکی به طورشناور یا خارج از بندر
out bound
U
عازم بیرون رفتن از بندر
named port of shipment
U
بندر مشخص برای حمل
clearance papers
U
اسناد خروج کشتی از بندر
convoy assembly port
U
بندر محل تجمع ستون موتوری
convoy assembly port
U
بندر محل تجمع کاروان دریایی
bender visual motor gestalt test
U
ازمون طرحهای دیداری-حرکتی بندر
visual bender motor gestalt test
U
ازمون طرح دیداری- حرکتی بندر
port of embarkation
U
بندر سوار شدن یا بار کردن کالاها
yhis port is not yet peopled
U
این بندر هنوز اباد نشده است
portcapacity
U
فرفیت بندر از نظر بارگیری یاتخلیه بار
sandbar
U
جزیره نمایی که دردهانه رودخانه یا بندر گاه باشد
free on quay
U
قراردادی که دران فروشنده کالا رادراسکله بندر مقصد تحویل میدهد
prize of war
U
کشتیها یا کالاهای به غنیمت گرفته شده در بندر یا دریا درزمان جنگ
portmark
U
علامت روی بسته که مشخصات بندر مقصد نیز دران ذکر گردیده
transient
U
پرسنلی که در حال نقل و انتقال می باشند درحال توقف یا لنگر موقت درفرودگاه یا بندر
transients
U
پرسنلی که در حال نقل و انتقال می باشند درحال توقف یا لنگر موقت درفرودگاه یا بندر
captain a protest
U
افهار نامه صادره از طرف مقامات بندر در مورد شرح کالای خسارت دیده یا تخلیه نشده
reference point
U
نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com