Perdic | روبرداری لحظهای | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 43 (4 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	snapshot dump U	روبرداری لحظهای

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	dump U	روبرداری کردن روبرداری
	instantaneous frequency U	مقدار لحظهای فرکانس فرکانس لحظهای
	dumping U	روبرداری
	storage dump U	روبرداری حافظه
	static dump U	روبرداری ایستا
	screen dump U	روبرداری صفحه
	dynamic dump U	روبرداری پویا
	dump tape U	نوار روبرداری
	dump check U	مقابله حین روبرداری
	dump U	رو گرفت روبرداری کردن
	instantaneous U	لحظهای
	wees U	لحظهای
	weeing U	لحظهای
	wee U	لحظهای
	instantaneous value U	مقدار لحظهای
	transient voltage U	ولتاژ لحظهای
	instantaneous velocity U	سرعت لحظهای
	snapshot dump U	روگرفت لحظهای
	quick make and break switch U	کلید لحظهای
	momentary equilibrium U	تعادل لحظهای
	instantaneous voltage U	ولتاژ لحظهای
	instantaneous speed U	تندی لحظهای
	snapshot U	نمایش لحظهای
	lapsing U	فراموشی لحظهای
	lapses U	فراموشی لحظهای
	snapshots U	تصویر لحظهای
	snapshots U	نمایش لحظهای
	snapshot U	تصویر لحظهای
	instantaneous current U	جریان لحظهای
	lapse U	فراموشی لحظهای
	instantaneous power U	توان لحظهای
	instantaneous center of rotation U	مرکز دوران لحظهای
	memory snapshot U	تصویر لحظهای حافظه
	instantaneous luminous intensity U	شدت نور لحظهای
	instantaneous acoustic intensity U	شدت صوت لحظهای
	instantaneous voltage U	مقدار لحظهای فشار الکتریکی
	instantaneous short circuit current U	جریان اتصال کوتاه لحظهای
	instantaneous elastic deformation U	تغییر شکل ارتجاعی لحظهای
	zero hour <idiom> U	لحظهای که تصمیم مهمی گرفته میشود
	bobbles U	برای لحظهای توازن رااز دست دادن
	bobble U	برای لحظهای توازن رااز دست دادن
	ppm U	Position Pulse مدولاسیون یا تلفیق زمانی پالس که دران مقدار نمونه لحظهای موج موقعیت زمانی یک پالس را مدوله میکندodulation

Recent search history

Forum search

more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy