English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 173 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
organizational psychology U روانشناسی سازمانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
complementing U استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
complements U استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
complemented U استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
complement U استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
psychological U عملیات روانی مربوط به روانشناسی روانشناسی
gestalt psychology U روانشناسی گشتالت روانشناسی هیات نگر
genetic psychology U روانشناسی تکوینی روانشناسی ژنتیکی
authorized level of organization U سطح مجاز پرسنل سازمانی سطح مجاز سازمانی
organizational U سازمانی
inorganization U بی سازمانی
institutional U سازمانی
nonorganic U غیر سازمانی
organization chart U نمودار سازمانی
organic U سازمانی الی
augment U غیر سازمانی
augmented U غیر سازمانی
augmenting U غیر سازمانی
augments U غیر سازمانی
branch material position U شغل سازمانی
quarters in kind U منازل سازمانی
organization scheme U نمودار سازمانی
organizational maintenance U تعمیرات سازمانی
organizational U یکان سازمانی
complements U پرسنل سازمانی
complementing U پرسنل سازمانی
organization control U کنترل سازمانی
complemented U پرسنل سازمانی
complement U پرسنل سازمانی
organic U یکان سازمانی
organic U سازمانی اصلی
organizational identity U هویت سازمانی
organizational maintenance U نگهداری سازمانی
psychology U روانشناسی
make-up U ساخت [سازمانی یا سیستمی]
packaging U ساخت [سازمانی یا سیستمی]
layout U ساخت [سازمانی یا سیستمی]
design U ساخت [سازمانی یا سیستمی]
style U ساخت [سازمانی یا سیستمی]
validated position U محل سازمانی خالی
validated position U شغل بلاتصدی سازمانی
site license U مجوز درون سازمانی
side job U شغل غیر سازمانی
noncrew U خدمه غیر سازمانی
roll call U حضور و غیاب سازمانی
style U ترکیب [سازمانی یا سیستمی]
packaging U آرایش [سازمانی یا سیستمی]
make-up U آرایش [سازمانی یا سیستمی]
position U حالت محل سازمانی
position U مقام شغل سازمانی
design U ترکیب [سازمانی یا سیستمی]
positioned U حالت محل سازمانی
layout U آرایش [سازمانی یا سیستمی]
organizational citizenship behavior U رفتار شهروندی سازمانی
make-up U ترکیب [سازمانی یا سیستمی]
packaging U ترکیب [سازمانی یا سیستمی]
layout U ترکیب [سازمانی یا سیستمی]
style U آرایش [سازمانی یا سیستمی]
design U آرایش [سازمانی یا سیستمی]
positioned U مقام شغل سازمانی
medical psychology U روانشناسی پزشکی
school psychology U روانشناسی اموزشگاهی
military psychology U روانشناسی نظامی
occupational psychology U روانشناسی شغلی
piagetian psychology U روانشناسی پیاژهای
physiological psychology U روانشناسی فیزیولوژیکی
philosophical psychology U روانشناسی فلسفی
pseudopsychology U شبه روانشناسی
personnel psychology U روانشناسی استخدامی
psycholinguistics U روانشناسی زبان
deliriousness U دیوانگی [روانشناسی]
psychologic U وابسته به روانشناسی
political psychology U روانشناسی سیاسی
organismic psychology U روانشناسی ارگانیسمی
mathematical psychology U روانشناسی ریاضی
mass psychology U روانشناسی توده ها
social psychology U روانشناسی اجتماعی
developmental psychology U روانشناسی رشد
depth psychology U روانشناسی عمقی
analytical psychology U روانشناسی تحلیلی
criminal psychology U روانشناسی کیفری
animal psychology U روانشناسی حیوانی
counseling psychology U روانشناسی مشاورهای
consulting psychology U روانشناسی مشاورهای
comparative psychology U روانشناسی تطبیقی
applied psychology U روانشناسی کاربردی
clinical psychology U روانشناسی بالینی
armchair psychology U روانشناسی مجلسی
child psychology U روانشناسی کودک
differential psychology U روانشناسی افتراقی
educational psychology U روانشناسی پرورشی
industrial psychology U روانشناسی صنعتی
individual psychology U روانشناسی فردنگر
general psychology U روانشناسی عمومی
functional psychology U روانشناسی کارکردی
forensic psychology U روانشناسی قانونی
folk psychology U روانشناسی قومی
abnormal psychology U روانشناسی نابهنجاری
experimental psychology U روانشناسی ازمایشی
existential psychology U روانشناسی وجودی
pedagogical psychology U روانشناسی پرورشی
aviation psychology U روانشناسی هوانوردی
organically U چنانکه درساختمان یا سازمانی کارگرباشد
succorance U مهر طلب [روانشناسی]
environmental psychology U روانشناسی محیط نگر
deep sleep U خواب عمیق [روانشناسی]
slow-wave sleep [SWS] U خواب عمیق [روانشناسی]
ethnopsychology U روانشناسی قوم شناختی
imaginary friends U دوستان خیالی [روانشناسی]
Jungian U پیروی یونگ [روانشناسی]
cross cultural psychology U روانشناسی میان فرهنگی
consumer psychology U روانشناسی مصرف کننده
deliriousness U روان آشفتگی [روانشناسی]
deliriousness U پرت گویی [روانشناسی]
deliriousness U هذیان گویی [روانشناسی]
need for affection U مهر طلب [روانشناسی]
act psychology U روانشناسی عمل نگر
association psychology U روانشناسی تداعی گرا
atomistic psychology U روانشناسی جزء نگر
community psychology U روانشناسی اجتماع نگر
faculty psychology U روانشناسی قوای ذهنی
hormic psychology U روانشناسی غایت نگر
subjective psychology U روانشناسی ذهنی گرا
structural psychology U روانشناسی ساخت گرا
introspective psychology U روانشناسی درون نگر
vector psychology U روانشناسی بردار نگر
neuropsychology U روانشناسی عصب شناختی
topological psychology U روانشناسی مکان نگر
s r psychology U روانشناسی محرک- پاسخ
psychobiology U روانشناسی زیست شناختی
stimulus response psychology U روانشناسی محرک- پاسخ
personalistic psychology U روانشناسی شخص نگر
phenomenological psychology U روانشناسی پدیدار نگر
objective psychology U روانشناسی عینی نگر
reshuffle U تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
reshuffling U تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
reshuffles U تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
reshuffled U تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
deep sleep U مراحل سوم و چهارم خواب [روانشناسی]
slow-wave sleep [SWS] U مراحل سوم و چهارم خواب [روانشناسی]
billet U محل و شغل سازمانی پذیرفتن یا نام نویسی در هتل
in house training U برنامهای برای اموزش افراددر سازمانی که در ان کارمی کنند
billets U محل و شغل سازمانی پذیرفتن یا نام نویسی در هتل
billeting U محل و شغل سازمانی پذیرفتن یا نام نویسی در هتل
billeted U محل و شغل سازمانی پذیرفتن یا نام نویسی در هتل
clearinghouse U سازمانی که چکهای بانکهای مختلف را دران مبادله میکنند
BSI U سازمانی که طراحی و کنترل استانداردهای انگلیس را برعهده دارد
to go cold turkey U یکدفعه اعتیادی را ترک کردن [روانشناسی] [پزشکی]
behaviorism U مکتب روانشناسی برمبنای رفتار و ادراکات فرد
integrated U روش سازمانی برای بازیابی و ورود داده با بیشترین کارایی
secondary U سازمانی که دستیابی به اینترنت را برای ناحیه مشخصی از کشور تامین کند
society of certified processors U سازمانی که علائق و خواستههای متخصصین تایید شده کامپیوتر را ارائه میدهد
R & D U سازمانی در یک شرکت که محصولات , کشفیات آوری جدید را گشترش توسعه می بخشد
custodian U فرد یا سازمانی که مسئول نگهداری و تعمیر داده ذخیره روی فلاپی دیسک ها
custodians U فرد یا سازمانی که مسئول نگهداری و تعمیر داده ذخیره روی فلاپی دیسک ها
enterprises U سازمانی که کار یا گروهی ازکارهای مربوط به سایر نقاط جهان را انجام میدهد
enterprise U سازمانی که کار یا گروهی ازکارهای مربوط به سایر نقاط جهان را انجام میدهد
international standards organization U سازمانی که استانداردها را برای کامپیوترهای مختلف و محصولات شبکه تولید و مرتب میکند
National Center for Supercomputing Applications U سازمانی که معرفی و ایجاد شبکه جهان گستر را توسط جستجوگر Moscuic Web انجام میدهد
Big Brother U دولت یا هر سازمانی که در امور خصوصی و داخلی مردم دخالت و جاسوسی کند و آنها را سختمهار نماید
structuralism U بخشی از روانشناسی که ازراه تعقل وتفکر وضع روحی فرد را مورد مطالعه قرارمیدهد
independent computer U manufacturers peripheralequipment سازمانی تشکیل یافته از شرکت هایی که درساخت یک یا چندین وسیله کامپیوتری تخصص دارند
InterNIC U سازمانی که روشی که نام میدان ها و آدرس یکتای شبکه به کامپیوتر انتساب شده است را مدیریت میکند
american national standards institute U سازمانی که استانداردهای نرم افزاری و کامپیوتری از قبیل استانداردهای شبکه و زبانهای سطح بالا را مشخص میکند
nonappropriated funds U اعتبارات غیر سازمانی اعتبارات تعهد نشده
psychbiology U علم مطالعه ارتباط میان روانشناسی وزیست شناسی زیست شناسی روانی
parent U یکان سازمانی یکان مادر یا اصلی
psychologize U پژوهش روانشناسی کردن روانکاوی کردن
oem U Equipment Original شرکت یا سازمانی که کامپیوترها وتجهیزات دستگاه جانبی را به منظور استفاده از انها درمحصولات و تجهیزاتی که بعدا" به مشتریان فروخته خواهد شد خریداری می نمایدسازنده تجهیزات اصلی anufacturer
share U IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
shares U IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
shared U IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
international labour organization U سازمان بین المللی کار سازمانی که در جوار جامعه ملل تاسیس شد و در سال 6491 به سازمان ملل پیوست و هدف ان بهبودبخشیدن به شرایط کار ازجنبه ها مختلف و حمایت ازکارگران و منافع ایشان میباشد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com