Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 117 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
circulation
U
رواج پول رایج
circulations
U
رواج پول رایج
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
popularity
U
رواج
currencies
U
رواج
vogue
U
رواج
booms
U
رواج
prevalence
U
رواج
booming
U
رواج
boomed
U
رواج
boom
U
رواج
propagation
U
رواج
currency
U
رواج
circulation
U
رواج
circulations
U
رواج
immobilizing
U
از رواج انداختن
issues
U
رواج دادن
issued
U
رواج دادن
issue
U
رواج دادن
circulating edium
U
وسیله رواج
goes
U
رواج داشتن
demonetize
U
از رواج اندختن
immobilize
U
از رواج انداختن
immobilising
U
از رواج انداختن
immobilises
U
از رواج انداختن
immobilised
U
از رواج انداختن
immobilized
U
از رواج انداختن
immobilizes
U
از رواج انداختن
propounds
U
رواج دادن
propounding
U
رواج دادن
propound
U
رواج دادن
go
U
رواج داشتن
propounder
U
رواج دهنده
trend-setter
U
رواج دهنده
trend-setters
U
رواج دهنده
commonest
U
رایج
common
U
رایج
current
U
رایج
non performing loan
U
وام غیر رایج
currents
U
رایج
circulating
U
رایج
commoners
U
رایج
popular
U
رایج
prevalent
U
رایج
briskest
U
رایج
brisker
U
رایج
brisk
U
رایج
trendier
U
رایج
trendiest
U
رایج
trendy
U
رایج
goes
U
گشتن رواج داشتن
go
U
گشتن رواج داشتن
shibboleths
U
بیان رایج
tendered
U
پول رایج
tenderest
U
پول رایج
tendering
U
پول رایج
tradition
U
عقیده رایج
cash
U
پول رایج
cashed
U
پول رایج
shibboleth
U
بیان رایج
popular response
U
پاسخ رایج
cashes
U
پول رایج
cashing
U
پول رایج
passes
U
رایج شدن
passed
U
رایج شدن
pass
U
رایج شدن
tender
U
پول رایج
currencies
U
پول رایج
rousing
U
نمایان رایج
rulings
U
رایج متصدی
going
U
رایج عازم
legal tender
U
پول رایج
currency
U
پول رایج
ruling
U
رایج متصدی
over issue
U
اضافه براعتبار رواج دادن
propagates
U
پخش شدن رواج دادن
propagate
U
پخش شدن رواج دادن
propagating
U
پخش شدن رواج دادن
propagated
U
پخش شدن رواج دادن
remonetize
U
دوباره رایج کردن
paper standard
U
پول رایج مملکت
fiat money
U
پول رایج اعتباری
pistole
U
سکه زرکه بیشتردراسپانی رواج داشت
occupation currency
U
پول رایج نیروی اشغالگر
bimetallic
U
دارای دو نوع پول رایج
greenroom
U
شایعات رایج بین هنرپیشگان
british english
U
زبان انگلیسی رایج درانگلستان
currencies
U
پول قانونی و رایج هر کشور
currency
U
پول قانونی و رایج هر کشور
invasion currency
U
پول رایج ارتش اشغالگر
greenrooms
U
شایعات رایج بین هنرپیشگان
groschen
U
سکه سیم المانی که پیشتر رواج داشت
khowar
U
زبان رایج درشمال غربی پاکستان
kreutzer
U
نام سکه مس وسیم که پیشتردرالمان واطریش رواج داشت
Yiddish
U
زبان عبری رایج میان کلیمیان روسیه ولهستان والمان وغیره
gem-set rug
U
قالچه جواهر نشان
[بیشتر در هند رواج داشته و قدمت آن به بیش از صد سال می رسد.]
accadian
U
که قبل از زبان اشوری رایج بوده و درکتیبههای میخی دیده شده است
balto slavic
U
شاخهء زبان هند و اروپایی رایج در سواحل بالتیک و بین اقوام اسلاو
demonetization
U
سکه خارج از گردش جایگزین کردن مسکوکات جدیدبه جای سکههای رایج
revived
U
دوباره دایر شدن دوباره رواج پیدا کردن نیروی تازه دادن
revive
U
دوباره دایر شدن دوباره رواج پیدا کردن نیروی تازه دادن
revives
U
دوباره دایر شدن دوباره رواج پیدا کردن نیروی تازه دادن
peony
U
طرح شقایق فرنگی
[این طرح در فرش های چینی و مفول رواج داشته و بیشتر حاشیه ها را با آن پر می کنند.]
currency
U
داشتن اخرین اطلاعات پول رایج پول نقد
currencies
U
داشتن اخرین اطلاعات پول رایج پول نقد
currency depreciation race
U
تخفیف قیمت پول رایج کشور نسبت به پول سایرممالک که باعث افزایش صادرات میشود
mythopoeia
U
افسانه سازی رواج افسانه
circulates
U
انتشار دادن رواج دادن
circulated
U
انتشار دادن رواج دادن
circulate
U
انتشار دادن رواج دادن
imagism
U
مکتب شعر جدید که قبل ازجنگ اول جهانی رایج شده وپیرو تشبیهات زنده وموضوعات جدید وبکر وازادی از قید سجع وقافیه است
Kufic border
U
حاشیه کوفی
[این نوع حاشیه بافی دیگر کمتر رایج بوده و اقتباسی است از خط کوفی]
butterfly saddle rug
U
قالیچه نقش پروانه ای
[این نوع از قالیچه زین اسبی بیشتر در شمال هند و تبت رواج داشته و حالت ذوزنقه ای آن شبیه پروانه می باشد]
saddle cover
U
رو زینی
[اینگونه بافته ها بصورت قالیچه یا پتو در قدیم بیشتر رواج داشت و اکنون نیز در بعضی عشایر جهت استفاده شخصی بافته شده و برای تزئین روی اسب و پوشش زین بکار می رود.]
hunting design
U
طرح شکارگاهی
[این طرح از زمان صفویه رواج یافته و در آن صحنه های مختلف شکار توسط انسان و یا نزاع حیوانات مختلف نشان داده می شود. منشاء اولیه آن کاشان ذکر شده است.]
Zahir-Shahi design
U
طرح ظهیر شاه
[این طرح در افغانستان رایج بوده و احتمال می رود که از سفارشات این شاه افغان باشد. در نقش لوزی ها و هشت گوش ها یک در میان جای خود را عوض می کنند.]
subsistence theory of wages
U
نظریه حداقل دستمزدها براساس این نظریه که دراواخر قرن 81 و اوایل قرن نوزدهم رایج بوده است دردراز مدت میزان دستمزد باحداقل نیاز برای زندگی برابرخواهد بود . این قانون
room-sized rug
U
فرش های ایرانی
[فرش های درباری]
[بافت این فرش ها که برای مفروش کردن تالارها و سالن های بزرگ استفاده می شود در ایران در اواخر قرن دوازدهم رواج یافت. بیشتر مشتریان کشورهای حوزه خلیج فارس و اروپایی اند.]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com