English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (39 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
stock U رها کردن پرنده دست اموز برای شکارقنداق تفنگ
stocked U رها کردن پرنده دست اموز برای شکارقنداق تفنگ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
fowling piece U تفنگ سبک برای شکار پرنده وحیوان کوچک
fowling piece U تفنگ پرنده زنی تفنگ شکاری
floo floo U تیر مخصوص پرواز کوتاه ومستقیم برای شکار پرنده
flu flu U تیر مخصوص پرواز کوتاه ومستقیم برای شکار پرنده
deer refle U تفنگ کالیبر بزرگ برای شکاربزرگ
double barreled shotgun U تفنگ دولول برای تیراندازی جداگانه
safety U بازی بیلیارد دفاعی که گویها را در جای نامناسبی برای حریف باقی می گذاردضامن تفنگ
v ring U تصویر شکاف درجه تفنگ روی خال سیاه هدف برای نمره دادن به تیراندازی
fowl U پرنده راشکار کردن
fowls U پرنده راشکار کردن
recruits U سرباز یا دانش اموز جدید استخدام کردن استخدام سربازگیری کردن
recruiting U سرباز یا دانش اموز جدید استخدام کردن استخدام سربازگیری کردن
recruit U سرباز یا دانش اموز جدید استخدام کردن استخدام سربازگیری کردن
recruited U سرباز یا دانش اموز جدید استخدام کردن استخدام سربازگیری کردن
fowling piece U تفنگ شکاری تفنگ ساچمهای
rifle shot U تیر تفنگ تیراندازی با تفنگ
rifle salute U احترام با تفنگ سلام با تفنگ
sighting leaf U ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
breech loading U پر کردن تفنگ از ته
load U پر کردن تفنگ یا توپ فشنگ گذاری کردن
loads U پر کردن تفنگ یا توپ فشنگ گذاری کردن
stack U چاتمه کردن تفنگ
stacks U چاتمه کردن تفنگ
stacked U چاتمه کردن تفنگ
fire U تفنگ یاتوپ رااتش کردن
fired U تفنگ یاتوپ رااتش کردن
fires U تفنگ یاتوپ رااتش کردن
sight in U تنظیم کردن دید در تفنگ
let off <idiom> U خالی کردن (تفنگ)،منبسط کردن
primes U تفنگ را پر کردن بتونه کاری کردن
primed U تفنگ را پر کردن بتونه کاری کردن
prime U تفنگ را پر کردن بتونه کاری کردن
lays U روانه کردن لوله توپ یا تفنگ
bores U وسیله سوراخ کردن کالیبر تفنگ
bore U وسیله سوراخ کردن کالیبر تفنگ
lay U روانه کردن لوله توپ یا تفنگ
dispart U شکاف مگسک هدف گیری کردن تفنگ
hasty sling U حلقه کردن بند تفنگ به صورت تعجیلی
novice U نو اموز
novices U نو اموز
underachiever U کم اموز
indexing U استفاده از کامپیوتر برای کامپایل کردن اندیس برای کتاب با انتخاب کردن کلمات و موضوعات مربوطه در متن
minx U سگ دست اموز
midshipman U ناو اموز
pupils U دانش اموز
grader U دانش اموز
pupil U دانش اموز
students U دانش اموز
student U دانش اموز
manipulation U دست اموز
trainee U کار اموز
trainees U کار اموز
schoolboys U دانش اموز
lapdog U سگ دست اموز
language master U زبان اموز
strikers U دانش اموز
striker U دانش اموز
schoolmate U هم مدرسهای هم اموز
schoolmates U هم مدرسهای هم اموز
schoolboy U دانش اموز
lap dog U سگ دست اموز
self taught U خود اموز
unapt U دیر اموز
cosseting U بره دست اموز
cossets U بره دست اموز
cosset U بره دست اموز
nonrated man U دانش اموز دریایی
cosseted U بره دست اموز
pet U دست اموز عزیز
cade U حیوان دست اموز
petted U دست اموز عزیز
pets U دست اموز عزیز
bunny rabbit U اسم حیوان دست اموز
falcon U قوش یا شاهین دست اموز
bunny U اسم حیوان دست اموز
falcons U قوش یا شاهین دست اموز
bunnies U اسم حیوان دست اموز
seaman recruit U دانش اموز ملوانی دریایی
bunny rabbits U اسم حیوان دست اموز
extracurricular U فعالیتهای فوق برنامهای دانش اموز
women students U زنان دانش اموز محصلین اناث
pekingese U سگ کوچک ودست اموز چینی پکنی
pragmatically U بطور علمی یا عبرت اموز فضولانه
caddie U دانش اموز دانشکده افسری پسر کهتر
caddying U دانش اموز دانشکده افسری پسر کهتر
caddies U دانش اموز دانشکده افسری پسر کهتر
caddied U دانش اموز دانشکده افسری پسر کهتر
ornithology U پرنده شناسی [جانور شناسی] [پرنده شناسی]
to scramble for something U هجوم کردن با عجله برای چیزی [با دیگران کشمکش کردن برای گرفتن چیزی]
pekinese U زبان ولهجه مردم پکن سگ کوچک ودست اموز چینی پکنی
pekineses U زبان ولهجه مردم پکن سگ کوچک ودست اموز چینی پکنی
pekingeses U زبان ولهجه مردم پکن سگ کوچک ودست اموز چینی پکنی
potatoes and point U سیب زمینی یا نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
personal U متصل یا وصل در سیستم برای مشخص کردن یا تامین اجازه برای کاربر
auto U توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
bread and point U سیب زمینی و نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
intubation U فرو کردن لوله در حنجرهای برای برای نگاه داشتن .....دیفتری و مانندان
liberal education U اموزش و پرورشی که برای روشن کردن فکر باشد نه برای مقاصد پیشهای
autos U توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
diagnostics U اطلاع و پیام سیستم پس از تشخیص خطا برای کمک به کاربر برای تصحیح کردن آن
turnaround time U زمان لازم برای فعال کردن برنامه برای تولید که کاربر خواسته است
rifles U توپ بدون عقب نشینی خان تفنگ خان کشی کردن
rifle U توپ بدون عقب نشینی خان تفنگ خان کشی کردن
weight belt U کمربند با وزنه هایی برای سنگین کردن بدن غواص برای رفتن به عمق موردنظر
conferencing U اتصال چندین کامپیوتر وترمینال به هم برای اجازه دادن به گروهی از کاربران برای ارتباط برقرار کردن
jumper U پرنده
cock پرنده نر
fowl U پرنده
fowls U پرنده
jumpers U پرنده
wildlife U پرنده
cocking U پرنده نر
volant U پرنده
long jumper U پرنده
bird پرنده
volitant U پرنده
birds U پرنده
cocks U پرنده نر
skimming U محصولی را با قیمت بالاعرضه کردن برای اطمینان ازمقاومت ان و متعاقبا" تخفیف تدریجی دادن برای توسعه فروش
stick U گروه پرنده
ornithologist U پرنده شناس
migrator U پرنده مهاجر
ornithoid U پرنده وار
hydrofoil U قایق پرنده
vaulter U پرنده با نیزه
ornithomancy U تفال با پرنده
water fowl U پرنده ابی
volantis U ماهی پرنده
the bird kind U جنس پرنده
roost U نشیمنگاه پرنده
volans U ماهی پرنده
pied U پرنده رنگارنگ
fowling U شکار پرنده
roosted U نشیمنگاه پرنده
flopper U پرنده فاسبوری
Frisbees U بشقاب پرنده
Frisbee U بشقاب پرنده
roosting U نشیمنگاه پرنده
roosts U نشیمنگاه پرنده
pole vaulter U پرنده با نیزه
UFOs U بشقاب پرنده.
dicky U پرنده کوچک
dickey U پرنده کوچک
hydrofoils U قایق پرنده
birdcall U صدای پرنده
birdman U پرنده باز
hen bird U پرنده ماده
UFO U بشقاب پرنده.
flying saucer U بشقاب پرنده
altair U کرکس پرنده
ornithology U پرنده شناسی
flying saucers U بشقاب پرنده
game bird U پرنده موردنظر درشکار
perched U نشیمن گاه پرنده
ornithology U مبحث پرنده شناسی
UFO U اشیا پرنده ناشناس
ornithological U وابسته به پرنده شناسی
oology U تخم پرنده شناسی
night migrant U شب کوچنده [پرنده شناسی]
perch U نشیمن گاه پرنده
what kind of a bird is that ? U چه قسم پرنده ایست
ornithologic U وابسته به پرنده شناسی
pinion U پر وبال پرنده را کندن
fricassee U راگوی گوشت پرنده
UFOs U اشیا پرنده ناشناس
tinamou U پرنده خانوادهء tinamidae
high jumper U پرنده پرش ارتفاع
singin bird U پرنده اواز خوان
bird's foots U شبیه پای پرنده
chicken U پرنده کوچک بچه
chickens U پرنده کوچک بچه
vaulter U پرنده از روی خرک
varmint U حیوان یا پرنده شکارکننده
pinions U پر وبال پرنده را کندن
birdcall U تقلید صدای پرنده
fricassees U راگوی گوشت پرنده
pinioning U پر وبال پرنده را کندن
perches U نشیمن گاه پرنده
quills U پر بلند بال پرنده
quill U پر بلند بال پرنده
bird's foot U شبیه پای پرنده
perching U نشیمن گاه پرنده
ikon U نشانه گرافیکی یا تصویری روی صفحه نمایش که در سیستم محاورهای به کار می رود برای تامین یک روش ساده برای مشخص کردن یک تابع
wingshooting U تیراندازی به پرنده در حال پرواز
extra-group U ناهمراه گروه [پرنده شناسی]
flying fishes U صورت فلکی ماهی پرنده
jowls U ارواره زیرین پرنده گونه
jowl U ارواره زیرین پرنده گونه
flush U پرواز ناگهانی پرنده ازمخفیگاه
flushes U پرواز ناگهانی پرنده ازمخفیگاه
oologist U خبره در تخم پرنده شناسی
flushing U پرواز ناگهانی پرنده ازمخفیگاه
flying fish U صورت فلکی ماهی پرنده
partial migrant U کوچگر پاره ای [پرنده شناسی]
ostrich شتر مرغ [پرنده شناسی]
timed U 1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
time U 1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
times U 1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
soft bill U پرنده منقار نازک حشره خوار
grackle U نوعی پرنده ازتیره سار و دم جنبانک
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com