English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 117 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
disillusion U رهایی از شیفتگی
disillusioning U رهایی از شیفتگی
disillusions U رهایی از شیفتگی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
infatuation U شیفتگی
entrancement U شیفتگی
fascination U شیفتگی
nuttiness U شیفتگی
captivation U شیفتگی
amorousness U شیفتگی
break up point U نقطه رهایی هلی کوپتر نقطه رهایی
preoccupation U تمایل شیفتگی
chessomania U شیفتگی شطرنج
preoccupations U تمایل شیفتگی
autophilia U خود شیفتگی
bombing height U ارتفاع رهایی بمب ارتفاع هواپیماتا هدف در موقع رهایی بمب
narcissistic neurosis U روان رنجوری خود شیفتگی
anglomania U شیفتگی برای اداب انگلیسی ها
angular velocity sight U زمان سنج رهایی بمب دوربین زمان سنج زاویه رهایی بمب
salvation U رهایی
escapes U رهایی
emancipation U رهایی
escaping U رهایی
quietus U رهایی
liveries U رهایی
livery U رهایی
riddance U رهایی
rescue U رهایی
escape U رهایی
escaped U رهایی
rescuing U رهایی
rescues U رهایی
rescued U رهایی
escapement U رهایی
relief U رهایی
emanacipation U رهایی
abandonment U رهایی
deliverance U رهایی
delivery U رهایی
deliveries U رهایی
goby U رهایی
extrication U رهایی
emancipator U رهایی دهنده
release point U نقطه رهایی
break up value U قیمت رهایی
rescues U رهایی دادن
dishallucination U رهایی ازشیفتگی
keep one's head above water U رهایی یافتن
bomb release line U خط رهایی بمب
get out U رهایی یافتن
break off U رهایی ازدرگیری
break off position U نقطه رهایی
acquittance U رهایی بخشودگی
survivals U رهایی از انهدام
survival U رهایی از انهدام
rescuing U رهایی دادن
rescued U رهایی دادن
disenchantment U رهایی از طلسم
to extricate oneself U رهایی یافتن
emergency relief U رهایی از بلایا
to get off U رهایی یافتن از
to get rid of U رهایی یافتن از
rescue U رهایی دادن
lead us not into temtation U ماراازوسوسه شیطان رهایی ده
to escape [with something] U رهایی یافتن [با چیزی]
to save one's neck U از دار رهایی یافتن
on one's feet <idiom> U رهایی ازبیماری یا مشکلات
to escape with life and limb U سختی رهایی جستن
releases U منتشر ساختن رهایی
bailment U رهایی به قید ضمانت
released U منتشر ساختن رهایی
bomb release point U نقطه رهایی بمب
release U منتشر ساختن رهایی
impasse U حالتی که از ان رهایی نباشد
disengagement U رهایی از قید یا تعهد
dropping angle U زاویه رهایی بمب
saves U رهایی بخشیدن نگاه داشتن
saved U رهایی بخشیدن نگاه داشتن
redeem U از گرو در اوردن رهایی دادن
redeemers U رهایی بخش نجات دهنده
redeemer U رهایی بخش نجات دهنده
sectors U تقسیم دیسک به شیار رهایی
sector U تقسیم دیسک به شیار رهایی
releases U ازاد سازی رهایی واگذاری
released U ازاد سازی رهایی واگذاری
release U ازاد سازی رهایی واگذاری
save U رهایی بخشیدن نگاه داشتن
redeeming U از گرو در اوردن رهایی دادن
redeems U از گرو در اوردن رهایی دادن
angular velocity U سرعت زاویهای رهایی بمب
emergency relief U رهایی ازمصایب غیر مترقبه
helicopter breakup point U نقطه رهایی هلیکوپترها ازستون
disencumbrance U رهایی ازقیدیاگرفتاری رهاسازی ازقید
release point U نقطه رهایی ستون راهپیمایی
get off U رهایی یافتن پیاده شدن از
redeemed U از گرو در اوردن رهایی دادن
to p anyone through danger U کسی را از خطر رهایی دادن
apotheosis رهایی اززندگی خاکی وعروج باسمانها
angular velocity bombsight U دوربین سنجش زاویه رهایی بمب
apotheoses U رهایی اززندگی خاکی وعروج باسمانها
discharge U اخراج کردن ازخدمت رهایی از خدمت
discharges U اخراج کردن ازخدمت رهایی از خدمت
four freedoms U دین رهایی از احتیاج و بالاخره ازادی از ترس
inextricably U چنانکه نتوان از ان بیرون امد یا رهایی یافت
moonlight fliting U گریز از خانهای هنگام شب برای رهایی از پرداخت اجاره
break up value U قیمتی که برای رهایی از کالای متروکه یا ازمد افتاده تعیین میشود
paint oneself into a corner <idiom> U گرفتارشدن درشرایط خیلی بدو رهایی آن خیلی سخت است
succour U کمک برای رهایی از پریشانی موجب کمک
succor U کمک برای رهایی از پریشانی موجب کمک
stacked U ذخیره موقت داده , ثباتها پاس رهایی که داده اضافه شده از همان انتهای لیست بازیابی میشود. مراجعه شود به Lifd
stack U ذخیره موقت داده , ثباتها پاس رهایی که داده اضافه شده از همان انتهای لیست بازیابی میشود. مراجعه شود به Lifd
stacks U ذخیره موقت داده , ثباتها پاس رهایی که داده اضافه شده از همان انتهای لیست بازیابی میشود. مراجعه شود به Lifd
escape U رهایی جستن خلاصی جستن
escapes U رهایی جستن خلاصی جستن
bilable U قابل رهایی قابل ضمانت
escaping U رهایی جستن خلاصی جستن
escaped U رهایی جستن خلاصی جستن
final bomb release line U اخرین خط رهایی بمب اخرین خط پرتاب بمب
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com