English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
mahogany U رنگ قهوهای مایل به قرمز
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
auburn U قهوهای مایل به قرمز
terra cotta U گل صورت سازی قرمز مایل به قهوهای
Other Matches
brownish U مایل به قهوهای یاخرمایی
taupe U رنگ خاکستری مایل به قهوهای
tan U مازویی قهوهای مایل به زرد
sienna U انواع خاکهای قهوهای مایل به زرد
beige U رنگ قهوهای روشن مایل بزرد و خاکستری
manila paper U یک نوع کاغذ محکم برنگ زرد مایل به قهوهای
hottentot U یکی از انواع بومیهای جنوب افریقا که اندامی کوتاه ورنگ قهوهای مایل به زرددارند
caramels U مایل به قرمز
caramel U مایل به قرمز
bay U سرخ مایل به قرمز
bayed U سرخ مایل به قرمز
baying U سرخ مایل به قرمز
bays U سرخ مایل به قرمز
purple red U قرمز مایل به ارغوانی
scarlet U قرمز مایل به زرد
rubicund U رنگ مایل به قرمز
carbuncle U رنگ نارنجی مایل به قرمز
lurid U رنگ زرد مایل به قرمز
mikado U رنگ زرد مایل به قرمز
petunia U رنگ قرمز مایل بابی
petunias U رنگ قرمز مایل بابی
pansies U رنگ قرمز مایل به ابی
pansy U رنگ قرمز مایل به ابی
raisin U رنگ قرمز مایل به ابی
raisins U رنگ قرمز مایل به ابی
shell pink U رنگ قرمز مایل به زرد
carbuncles U رنگ نارنجی مایل به قرمز
auburn U رنگ قرمز مایل به زرد
rust U رنگ قرمز مایل به قهوه ای
cedars U رنگ قرمز مایل به زرد
luridly U رنگ زرد مایل به قرمز
cedar U رنگ قرمز مایل به زرد
anemones U لالهء نعمان رنگ قرمز مایل به ابی
anemone U لالهء نعمان رنگ قرمز مایل به ابی
cameo U رنگهای مابین قرمز مایل به ابی یاقرمزمایل به زرد
cameos U رنگهای مابین قرمز مایل به ابی یاقرمزمایل به زرد
fuchsine U رنگ قرمز مایل به ابی که برای رنگ امیزی پشم وابریشم وچرم بکا رمیرود
fuchsin U رنگ قرمز مایل به ابی که برای رنگ امیزی پشم وابریشم وچرم بکا رمیرود
straw yellow U رنگ زرد براق مایل به قرمز رنگ زرد کهربایی
storm warning U پرچم قرمز با مرکز سیاه یا 2چراغ قرمز بعلامت باد شدید
carminic acid U اسید کارمینیک [عامل اصلی رنگ قرمز حاصل از شیره کشی حشره دانه قرمز]
infrared line scan U ردیابی خطی با اشعه مادون قرمز ردیابی مستقیم بامادون قرمز
infrared imagery U عکسبرداری مادون قرمز عکاسی با استفاده از اشعه مادون قرمز
natural dyes U رنگینه های طبیعی [که عموما از گیاهان و بعضی حیوانات تهیه می شوند. نمونه گیاهی رنگ قرمز گیاه روناس و نمونه حیوانی رنگ قرمز، حشره قرمزدانه می باشد.]
Turkaman rugs U فرش های ترکمن [اینگونه فرش ها دارای طرح های ساده و هندسی شکل می باشند و غالبا زمینه قرمز یا قهوه ای ته قرمز با لبه ها و نوارهای سفید رنگ بافته می شوند.]
browning U قهوهای
browns U قهوهای
browner U قهوهای
brownest U قهوهای
Br U قهوهای
browned U قهوهای
browned U قهوهای کردن
furnace brown U قهوهای کوره
brown U قهوهای کردن
lignite U زغال قهوهای
browns U قهوهای کردن
brownest U قهوهای کردن
lignite U ذغال قهوهای
embrown U قهوهای کردن
browner U قهوهای کردن
browning U قهوهای کردن
dun U رنگ قهوهای کمرنگ
grouses U نوعی رنگ قهوهای
nut brown U رنگ قهوهای فندقی
groused U نوعی رنگ قهوهای
grouse U نوعی رنگ قهوهای
brown iron ore U سنگ اهن قهوهای
grousing U نوعی رنگ قهوهای
tannage U قهوهای در اثر اشعه افتاب
malacon U نوعی زرقون یازرگون قهوهای
malacone U نوعی زرقون یازرگون قهوهای
tan U برنگ قهوهای وسبزه دراوردن
infrared ray U اشعه مادون قرمز پرتو مادون قرمز پرتو فرو سرخ
suntans U قهوهای شدن پوست بدن دراثر افتاب
fudged U نوعی رنگ قهوهای سرهم بندی کردن
propolis U ماده صمغی قهوهای رنگی شبیه موم
suntan U قهوهای شدن پوست بدن دراثر افتاب
fudging U نوعی رنگ قهوهای سرهم بندی کردن
fudge U نوعی رنگ قهوهای سرهم بندی کردن
fudges U نوعی رنگ قهوهای سرهم بندی کردن
kraft U کاغذ محکم قهوهای رنگ مخصوص بسته بندی
gadwall U اردک قهوهای و سیه فام شمال اروپا و امریکا
hematin U ترکیب قهوهای تیره یا ابی تیرهای بفرمول Fe6O4N23H43C
english shepherd U سگ گلهء انگلیسی که دارای اندازهء متوسط وبرنگ سیاه براق ودارای خالهای قهوهای یاخرمایی است
f. of books U مایل به کت اب
declivous U مایل
bevel U مایل
pitching U مایل
nothing loath U مایل
oblique U مایل
italic U مایل
lickerish U مایل
desirous U مایل
oblique U مایل کج
loxodrome U خط مایل
inclinable U مایل
sloping U مایل
bevel U پخ مایل
mile U مایل
studious of doing a thing U مایل
miles U مایل
bevelled U مایل
willful U مایل
gauche U مایل
agreeable U مایل
propense U مایل
inclined U مایل
rath U مایل
sideling U مایل
skewing U مایل
skews U مایل
slanting U مایل
slantingly U کج یا مایل
willing U مایل
skew U مایل
interested U مایل
sidling U مایل
studious to do a thing U مایل
rathe U مایل
geographical mile U مایل جغرافیایی
three point perspective U پرسپکتیو مایل
greeny U مایل بسبز
the mast has raked U مایل شدن
liked U مایل بودن
the mast has raked U مایل کردن
statute mile U مایل رسمی
sourish U مایل به ترشی
solicitous U مایل نگران
solicitously U مایل نگران
solicitous to go U مایل به رفتن
to incline to green U یا مایل بودن
flavescent U مایل بزردی
purplish U مایل به ارغوانی
chamfer U مایل شدن
centripetal U مایل به مرکز
cant U سطح مایل
albescent U مایل به سفیدی
aslant U بطور مایل
aslant U حرکت مایل
bitterish U مایل به تلخی
comatant U مایل بجنگ
like U مایل بودن
viridescent U مایل به سبز
whitey U مایل به سفید
whity U مایل به سفید
reddish U مایل بقرمز
awry U بطور مایل
xanthic U مایل به زردی
purply U مایل به ارغوانی
oblique system U سیستم مایل
fond U مایل مشتاق
recessive U مایل ببازگشت
oblique rotation U چرخش مایل
lief U مطلوب مایل
wilful U مشتاق مایل
gaff U میله مایل
mile ohm U مایل- اهم
bluish U مایل به ابی
oblique lattice U شبکه مایل
oblique perspective U پرسپکتیو مایل
oblique projection U تصویر مایل
oblique section U مقطع مایل
fonder U مایل مشتاق
fondest U مایل مشتاق
oppositive U مایل به ضدیت
obliquely U بطور مایل
yellowish U مایل بزردی
nautical miles U مایل دریایی
inclined face of dam U نمای مایل سد
nautical mile U مایل دریایی
inclined compression U فشار مایل
incline plane U سطح مایل
side flow weir U سر ریز مایل
he was found of her U مایل او بود
he is f. her U مایل اوست
he has a good mind U مایل است
slant range U برد مایل
likes U مایل بودن
blueish U مایل به ابی
inclined drilling U حفاری مایل
greyish U مایل به خاکستری
ponceau U قرمز
vinaceous U قرمز
erythrean U قرمز
gules U قرمز
erythroid U قرمز
red line U خط قرمز
vermillion U قرمز
vermeil U قرمز
red <adj.> قرمز
sanguineous U قرمز
coralline U قرمز
cramoisy U قرمز
laky a U قرمز
raddle U گل قرمز
redhead U مو قرمز
vermilion U قرمز
reddest U قرمز
redder U قرمز
bloodshot U قرمز
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com