Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
smoothing plane
U
رنده پرداخت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
jointer
U
رنده دستگاه رنده بلند
spoke shave
U
رنده مشته رنده کبوتری رنده کبوتری
progress payment
U
پرداخت مبالغ قرارداد طبق پیشرفت کار پرداخت مرحلهای
matte
U
فلز یامس پرداخت نشده وناخالص تکمیل یا پرداخت مات وبی جلا
matt
U
فلز یامس پرداخت نشده وناخالص تکمیل یا پرداخت مات وبی جلا
interim financing
U
پرداخت اقساط به طور کوتاه مدت پرداخت بینابین
usance
U
مهلت پرداخت پرداخت مدت دار
sets of bill
U
نسخ ثانی و ثالث و ..... برات که در انها به اصل اشاره وذکر میشود که هریک تازمانی قابل پرداخت هستندکه دیگری پرداخت نشده باشد
stop order
U
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
fates
U
پرداخت یا عدم پرداخت چک سرنوشت چک
droppage
U
کسری پرداخت کسر پرداخت
fate
U
پرداخت یا عدم پرداخت چک سرنوشت چک
tax evasion
U
عدم پرداخت مالیات بصورت غیر قانونی فرار از پرداخت مالیات
due bill
U
در CL به این شکل تنظیم میشود : بدهی به اقای ..... مبلغ ..... است که عندالمطالبه پرداخت خواهد شد . تاریخ .... این سند بر خلاف برات و سفته به حواله کرد قابل پرداخت نیست
ransom
U
وجهی که جهت ازادکردن اسیر یا خریداری مدت زندان قابل خرید پرداخت شودوجهی که جهت احتراز ازتنبیهات جزایی از طرف مجرم و به جای تقبل ان تنبیهات پرداخت شود
ransoms
U
وجهی که جهت ازادکردن اسیر یا خریداری مدت زندان قابل خرید پرداخت شودوجهی که جهت احتراز ازتنبیهات جزایی از طرف مجرم و به جای تقبل ان تنبیهات پرداخت شود
scraper
U
رنده
grated
U
رنده
planes
U
رنده
shaver
U
رنده
planing
U
رنده
bevel
U
رنده کر دن
planed
U
رنده
shavers
U
رنده
grates
U
رنده
plane
U
رنده
grate
U
رنده
planer
U
رنده کش
planer bed
U
کف رنده
oblique edged scraper
U
رنده کج
turning tool
U
رنده
round edged scraper
U
رنده نیمبر
excelsior
U
رنده چوب
spoke shave
U
رنده مشتی
sash plane
U
رنده بغل
routing plane
U
رنده تهرند
smoothing plane
U
رنده دو تیغ
routing plane
U
رنده کفرند
jointing plane
U
رنده بلند
european type plane
U
رنده فرنگی
smooth with the plane
U
رنده کردن
smoothen
U
رنده کردن
rack type cutter
U
شانه رنده
plane
U
رنده کردن
jack plane
U
رنده دستگاه
jack plane
U
رنده بزرگ
shave
U
رنده کردن
shaved
U
رنده کردن
shaves
U
رنده کردن
jointing plane
U
رنده دستگاه
moulding plane
U
رنده ابزار
stocked
U
بدنه رنده
plane iron
U
تیغ رنده
plane knife
U
تیغه رنده
rabbet plane
U
رنده دو راهه
planed
U
رنده کردن
planing
U
رنده کردن
planes
U
رنده کردن
stock
U
بدنه رنده
die stock
U
بدنه رنده
grated
U
رنده کردن
grater
U
رنده آشپزخانه
chipper
U
رنده نجاری
racked
U
میله رنده
racks
U
میله رنده
wracked
U
میله رنده
wracks
U
میله رنده
chip
U
رنده کردن
chips
U
رنده کردن
bit
U
تیغه رنده
rack
U
میله رنده
grate
U
رنده کردن
bits
U
تیغه رنده
grates
U
رنده کردن
compass plane
U
رنده سینه
grooving plane
U
رنده شیار
toothing plane
U
رنده خشخاش
toothing plane
U
رنده خط گیری
cross plane
U
رنده کردن
rabbet plane
U
رنده کام کنی
tooth plane
U
رنده دندانه دار
planing
U
با رنده صاف کردن
stick plane
U
رنده میله دار
jack plane
U
رنده درشت تراش
stick plane
U
رنده با تیغه گرد
planed
U
با رنده صاف کردن
planes
U
با رنده صاف کردن
adjustable plane
U
رنده درجه دار
smooth plane
U
رنده صاف کاری
grooving plane
U
رنده کام کنی
rebate plane
U
رنده کام کنی
body of carpenter's plane
U
کوله رنده نجاری
plane
U
با رنده صاف کردن
dado plane
U
رنده کام کنی
contouring shaper
U
ماشین رنده کاری
hand plane
U
رنده کردن دستی
double housing planner
U
دستگاه رنده با دو قسمت ساکن
planing iron grinder
U
دستگاه تیزکننده تیغه رنده
armor plate planer
U
ماشین رنده ورق زرهی
sauerkraut
U
کلم رنده شده واب پز با سرکه
saddled
U
صفحه رنده بند ماشین تراش
slots
U
شیار دراوردن رنده کردن چاک
saddles
U
صفحه رنده بند ماشین تراش
slot
U
شیار دراوردن رنده کردن چاک
saddle
U
صفحه رنده بند ماشین تراش
bevel gear generator
U
ماشین رنده چرخ دنده مخروطی
slotting
U
شیار دراوردن رنده کردن چاک
bevel gear planer
U
دستگاه رنده چرخ دندانه مخروطی
carnet
U
اسنادی که در حمل بین المللی بکار برده میشود وموقع عبور محموله توسط کامیون از مرزهای متعددمحموله را از پرداخت حقوق گمرکی بین راه معاف می داردومحموله درمقصد باز وحقوق گمرکی مربوطه پرداخت می گردد
double standard planer
U
دستگاه رنده با دو قسمت ساکن صفحه تراش استاندارددوبل
ricer
U
رنده مخصوص رشته کردن سیب زمینی وخمیر
planer
U
دستگاه رنده نجاری میزی ماشین صفحه تراش دروازهای
claim for indemnification
U
ادعای تضمین خسارت مطالبه پرداخت خسارت مطالبه پرداخت غرامت
ability to pay principle of taxation
U
اصل توانائی پرداخت مالیات برپایه این اصل مالیات بایدمتناسب با توانائی پرداخت مالیات دهنده وضع شود
subscribes
U
تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribed
U
تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribing
U
تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribe
U
تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
dividend warrant
U
چک پرداخت سود سهام اجازه پرداخت سود سهام
refunds
U
پس پرداخت
defrayal
U
پرداخت
glosser
U
پرداخت گر
furbisher
U
پرداخت گر
finishing touches
U
پرداخت
refinishing
U
پرداخت
payment
U
پرداخت
expenditure
U
پرداخت
making good
U
پرداخت
lustreer
U
پرداخت
refunding
U
پس پرداخت
finish
U
پرداخت
glaze
U
پرداخت
burnisher
U
پرداخت گر
payments
U
پرداخت
disbursement
U
پرداخت
discharging
U
پرداخت
refund
U
پس پرداخت
refunded
U
پس پرداخت
finishes
U
پرداخت
pays
U
پرداخت
polishes
U
پرداخت
settlement
U
پرداخت
pt
U
پرداخت
pay
U
پرداخت
settlements
U
پرداخت
paying
U
پرداخت
discharge
U
پرداخت
discharges
U
پرداخت
trim
U
پرداخت
bleaching
U
پرداخت
polish
U
پرداخت
glazes
U
پرداخت
finishing
U
پرداخت
remitment
U
پرداخت
outlay
U
پرداخت
renderings
U
پرداخت
rendering
U
پرداخت
average payment
U
پرداخت متوسط
bilk
U
گذاشتن از پرداخت
advance payment
U
پیش پرداخت
advice note
U
دستورپیش پرداخت
back freigt
U
پرداخت کرایه
by payment
U
از طریق پرداخت
annual payment
U
پرداخت سالیانه
casual payment
U
پیش پرداخت
date of maturity
U
موعد پرداخت
subscriptions
U
تعهد پرداخت
subscription
U
تعهد پرداخت
payees
U
پرداخت شونده
shear
U
پرداخت فرش
payee
U
پرداخت شونده
a bradent
U
وسیله پرداخت
paid
U
پرداخت شده
unpaid
U
پرداخت نشده
never-never
U
پرداخت قسطی
on account payment
U
پیش پرداخت
lump sum payment
U
پرداخت نقدی
payment in full
U
پرداخت تمام
payment in full
U
پرداخت کامل
payment in kind
U
پرداخت غیرنقدی
payment in kind
U
پرداخت جنسی
payment stopped
U
توقف پرداخت
payment terms
U
شرایط پرداخت
interim financing
U
پرداخت موقت
payment by installments
U
پرداخت قسطی
installment payment
U
پرداخت قسطی
payor
U
پرداخت کننده
period of grace
U
مهلت پرداخت
lump sum payment
U
پرداخت یکجا
payment in due cource
U
پرداخت به موقع
overpayment
U
پرداخت اضافی
part payment
U
پرداخت اقساطی
pay off
U
پرداخت کردن
payable at sight
U
پرداخت دیداری
non payment
U
عدم پرداخت
payable on demand
U
پرداخت عندالمطالبه
monthly payment
U
پرداخت ماهانه
payer
U
پرداخت کننده
payment by instalments
U
پرداخت به اقساط
money back
U
تضمین پرداخت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com