Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
caption code
U
رمز نویسی با متن مجزا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
decollate
U
جدا کردن موضوعات مختلف به ورقههای مجزا. جدا کردن دو یا سه موضوع مختلف به حالت مجزا و برداشتن کاغذ کاربنی
pascal
U
زبان برنامه نویسی ساخت یافته سطح بالا که برای میکروها و آموزش برنامه نویسی به کار می رود
procedure
U
زبان برنامه نویسی سطح بالا که امکان برنامه نویسی تابعی را فراهم میکند
stenography
U
مختصر نویسی کوتاه نویسی
modula
U
زمان برنامه نویسی سطح بالا مشتق شده از پاسکال که از روشهای برنامه نویسی تابعی و انتزاع داده استفاده میکند
structured programming
U
برنامه نویسی ساختار یافته برنامه نویسی ساختاری برنامه نویسی ساخت یافته
forth
U
نوعی برنامه نویسی جهت استفاده در برنامه نویسی وفیفهای
c
U
رقمی در سیستم عدد نویسی مبنای شانزده که متنافر باعدد 21 در سیستم دهدهی است نام یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که مناسب برای حل مسائل است
modular programming
U
برنامه نویسی پیمانهای برنامه نویسی واحدی
disjunct
U
مجزا
separable
U
مجزا
free-standing
U
مجزا
ditinct
U
مجزا
distinguishing
U
مجزا
spot footing
U
پی مجزا
discrete
U
مجزا
knock down
U
مجزا
single line
U
خط مجزا
apartfrom
U
مجزا از
distinct
U
مجزا
abstracted
U
مجزا
several
U
مجزا
disassemble
U
مجزا کردن
separate loading
U
مجزا پرشونده
abstracts
U
مجزا کردن
abstracting
U
مجزا کردن
isolate
U
مجزا کردن
decollate
U
مجزا کردن
indiscrete
U
غیر مجزا
abstract
U
مجزا کردن
separate loading
U
مهمات مجزا
separate sewer
U
شبکه مجزا
discrete packets
U
بستههای مجزا
separate ammunition
U
مهمات مجزا
semidetached
U
نیمه مجزا
isolating
U
مجزا کردن
separate
U
مجزا کردن
separated
U
مجزا کردن
apart
U
مجزا غیرهمفکر
individual controls
U
کنترلهای مجزا
lone
U
مجزا ومنفرد
stepping
U
واحد مجزا
knock down
U
مجزا کردن
isle
U
مجزا کردن
discrete particle
U
ذره مجزا
discrete source
U
چشمههای مجزا
discrete values
U
مقادیر مجزا
step
U
واحد مجزا
isolates
U
مجزا کردن
garrison house
U
پادگان مجزا
isles
U
مجزا کردن
separates
U
مجزا کردن
unit assembly
U
یک قطعه مجزا
single line
U
ردیف مجزا
seclude
U
مجزا کردن
detached
U
ستون مجزا
abstractedly
U
بطور مجزا
individ
U
بطور مجزا شخصا
isolated double bond
U
پیوند دوگانه مجزا
free standing columns
U
ستونهای مستقل یا مجزا
discretely
U
بطور مطلق یا مجزا
facility
U
ساختمان بزرگ مجزا
individual units
U
یکانهای منفرد یا مجزا
insulating
U
با عایق مجزا کردن
canalization
U
به صورت مجزا دراوردن
insulate
U
با عایق مجزا کردن
insulates
U
با عایق مجزا کردن
cut sheet feeder
U
تغذیه کننده کاغذ مجزا
comparmentalize
U
به قسمتهای مجزا تقسیم نمودن
apl
U
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
cans
U
هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
unit assembly
U
یک قسمت مجزا و مستقل از یک دستگاه یا وسیله
can
U
هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
matrix isolation spectroscopy
U
طیف بینی مجزا شده درماتریس
fanning
U
کابلی که لبههای مجزا را پشتیبانی میکند
canning
U
هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
fans
U
کابلی که لبههای مجزا را پشتیبانی میکند
fanned
U
کابلی که لبههای مجزا را پشتیبانی میکند
scalar
U
مقدار مجزا ونه ماتریس یا رکورد.
comma delimited file
U
فایل مجزا توسط واوک یاویرگول
fan
U
کابلی که لبههای مجزا را پشتیبانی میکند
continuous tone image
U
تصویر تشکیل شده از ترکیبات نواحی مجزا
pitch
U
وقتی که حروف در فضای مجزا نوشته شوند.
pitches
U
وقتی که حروف در فضای مجزا نوشته شوند.
cell
U
تابع یا عدد مجزا در برنامه صفحه گسترده
trivial segmentation
U
ذخیره شدن هر قلم داده در یک قطعه مجزا
cells
U
تابع یا عدد مجزا در برنامه صفحه گسترده
sue and losse part
U
عرضه کالا به صورت مجزا یاتفکیک شده
automatic programming
U
روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
packet switching
U
ارسال داده ها به صورت بستههای مجزا گزینش بستهای
acheval
U
ارتشی که جناحش در اثرمانعی مانندباتلاق یا رودخانه از ان دورو مجزا باشد
discrimination
U
حداقل جدایی برای رویت دوهدف بصورت مجزا در رادار
highlights
U
حروف یا نشانه هایی که برجسته به نظر می رسند تا از بقیه متن مجزا باشند
micros
U
ریز کامپیوتری که قط عات آن روی یک تخته مدار چاپی مجزا قرار دارند
micro
U
ریز کامپیوتری که قط عات آن روی یک تخته مدار چاپی مجزا قرار دارند
ante-chapel
U
[قسمتی از نیایشگاه خصوصی شبیه گوشواره عرضی کلیسا با فضار ورودی مجزا]
highlighted
U
حروف یا نشانه هایی که برجسته به نظر می رسند تا از بقیه متن مجزا باشند
highlight
U
حروف یا نشانه هایی که برجسته به نظر می رسند تا از بقیه متن مجزا باشند
automatic coding
U
برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه نویسی خودکار
multipropellant
U
سوخت راکت متشکل از دو یاچند جزء که بصورت مجزا به محفظه احتراق وارد میشوند
stereos
U
صدای ضبط شده در دو کانال از دو میکروفن مجزا که از یک جفت گوشی یا بلندگو پخش شود
character
U
یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
stereophonic
U
صدای ضبط شده در دو کانال از دو میکروفن مجزا که از یک جفت گوشی یا بلندگو پخش شود
stereo
U
صدای ضبط شده در دو کانال از دو میکروفن مجزا که از یک جفت گوشی یا بلندگو پخش شود
texel
U
مجموعه پیکسل ها که به عنوان واحد مجزا هنگام اعمال یک تط بیق روی شی به کار می روند
characters
U
یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
scalar
U
نوع داده حاوی دادههای مجزا که قابل پیش بینی هستندو رشتهای را دنبال می کنند
pixel
U
کوچکترین واحد مجزا یا نقط ه از صفحه نمایش که رنگ و شدت نور آن قابل کنترل باشد
red, green, blue
U
سیستم نمایش قوی که از سه سیگنال ورودی مجزا برای کنترل اشعههای قرمزوسبزوابی استفاده میکند
worded
U
موضوع زبان مجزا که با بقیه استفاده میشود تا نوشتار یا سخنی را ایجاد کند که قابل فهم است
half
U
مجموعه بیتتها که نیمی از کلمه استاندارد را می گیرند ولی به عنوان واحد مجزا قابل دسترسی اند
ten key pad
U
مجموعهای مجزا از کلیدهای شماره گذاری شده از 0 تا 9روی یک صفحه کلید که واردکردن عدد را اسان می سازد
word
U
موضوع زبان مجزا که با بقیه استفاده میشود تا نوشتار یا سخنی را ایجاد کند که قابل فهم است
string
U
سری از حروف به ترتیب الفبا- عددی یا کلمات که تغییر کرده اند و به عنوان واحد مجزا درکامپیوتر به کار می روند
universal
U
مدار مجتمع مجزا که تمام عملیات سری به موازی و واسط را انجام میدهد که بین کامپیوتر و خط وط ارسال لازم است
registers
U
ثباتی درکامپیوترکه قادربه ذخیره سازی تمام بیتهای یک آدرس است که بعداگ به عنوان واحد مجزا قابل پردازش هستند
register
U
ثباتی درکامپیوترکه قادربه ذخیره سازی تمام بیتهای یک آدرس است که بعداگ به عنوان واحد مجزا قابل پردازش هستند
registering
U
ثباتی درکامپیوترکه قادربه ذخیره سازی تمام بیتهای یک آدرس است که بعداگ به عنوان واحد مجزا قابل پردازش هستند
chirography
U
خط نویسی
microprocessor
U
قط عات واحد پردازش مرکزی روی یک قطعه مجتمع مجزا که در صورت ترکیب با حافظه و قط عات ورودی /خروجی یک ریزکامپیوتر می سازد
microprocessors
U
قط عات واحد پردازش مرکزی روی یک قطعه مجتمع مجزا که در صورت ترکیب با حافظه و قط عات ورودی /خروجی یک ریزکامپیوتر می سازد
split unit
U
یکان جدا شده یا مجزا شده
insulates
U
مجزا کردن روپوش دار کردن
item
U
یک چیز مجزا در بین چندین چیز
insulating
U
مجزا کردن روپوش دار کردن
items
U
یک چیز مجزا در بین چندین چیز
insulate
U
مجزا کردن روپوش دار کردن
graphorrhea
U
بی ربط نویسی
report writer
U
گزارش نویسی
enrollment
U
اسم نویسی
dramaturgy
U
فن درام نویسی
rewritten
U
دوباره نویسی
automatic writing
U
ناهشیار نویسی
orthography
U
درست نویسی
shorthand
U
مختصر نویسی
shorthand
U
تند نویسی
prosaism
U
مبتذل نویسی
prosaism
U
نثر نویسی
brachygraphy
U
مختصر نویسی
brachygraphy
U
تند نویسی
allegorization
U
تمثیل نویسی
conveyancing
U
قباله نویسی
countersign
U
فهر نویسی
stenography
U
تند نویسی
cryptography
U
رمز نویسی
annotations
U
حاشیه نویسی
annotation
U
فهر نویسی
annotation
U
حاشیه نویسی
listing
U
فهرست نویسی
listings
U
اسم نویسی
synonymy
U
مترادف نویسی
commentation
U
تقریظ نویسی
listings
U
فهرست نویسی
tachygraphy
U
تند نویسی
registration
U
نام نویسی
dactyliography
U
نگین نویسی
enlistment
U
نام نویسی
listing
U
اسم نویسی
enlistments
U
نام نویسی
grandiloquence
U
قلنبه نویسی
rewrite
U
دوباره نویسی
rewrites
U
دوباره نویسی
rewriting
U
دوباره نویسی
rewrote
U
دوباره نویسی
annotations
U
فهر نویسی
codification
U
قانون نویسی
countersigned
U
فهر نویسی
duplication
U
دونسخه نویسی
endorsements
U
پشت نویسی
enter
U
نام نویسی
endorsements
U
فهر نویسی
entered
U
نام نویسی
microcoding
U
ریزبرنامه نویسی
enters
U
نام نویسی
pindaric
U
مغلق نویسی
precipitousness work
U
خلاصه نویسی
macrography
U
درشت نویسی
microprogramming
U
ریزبرنامه نویسی
note paper
U
کاغذ نویسی
mythography
U
افسانه نویسی
callings
U
خوش نویسی
calligraphy
U
خوش نویسی
palingraphia
U
وارونه نویسی
mirror writing
U
وارونه نویسی
endorsement
U
پشت نویسی
prescription
U
نسخه نویسی
indorsement
U
فهر نویسی
leetter writing
U
کاغذ نویسی
coding
U
برنامه نویسی
typing
U
ماشین نویسی
laconism
U
کوته نویسی
programming
U
برنامه نویسی
laconicism
U
کوته نویسی
acceeptance
U
قبولی نویسی
lexicography
U
فرهنگ نویسی
lexicography
U
لغت نویسی
prolixity
U
دراز نویسی
countersigns
U
فهر نویسی
countersigning
U
فهر نویسی
letter paper
U
کاغذ نویسی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com