English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 45 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
immature U رشد نیافته نابهنگام
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
unseasonable U نابهنگام
intempestive U نابهنگام
premature U نابهنگام
inopportune U نابهنگام
ill timed U نابهنگام
out of season U نابهنگام
prematurely U نابهنگام
inopportunely U نابهنگام
irony of fate U نابهنگام
malapropos U نابهنگام
unseasonably U نابهنگام
untimely U نابهنگام
foregone conclusion U نتیجه نابهنگام
anachronic U نابهنگام بیمورد
anachronous U نابهنگام بیمورد
precocious U پیش رس نابهنگام
anachronistic U نابهنگام بیمورد
unbred U پرورش نیافته
untaught U تعلیم نیافته
unmitigated U تخفیف نیافته
underdeveloped U توسعه نیافته
premature U قبل از موقع نابهنگام
unregenerate U دوباره حیات نیافته
underdeveloped area U منطقه توسعه نیافته
unregenerated U دوباره حیات نیافته
underdeveloped countries U کشورهای توسعه نیافته
underdeveloped nations U ملل توسعه نیافته
unsaved U محفوظ نشده نجات نیافته
unicef (= united nations international U یع کودکان کشورهای توسعه نیافته است
exoterical U خارجی جهری بدرون راه نیافته
capital stock U سهام انتشار نیافته شرکت تضامنی
underdeveloped U رشد کافی نیافته عقب افتاده
irony of fate U پیشامدی که بخودی بخودناگوار نیست ولی نابهنگام است
COMAL U زبان برنامه نویسی ساخت نیافته مشابه با BASIC
extends U استانداردهای گرافیک با resolution بالا توسعه نیافته توسط IBM که قادر به نمایش تا X پیکسل است
extending U استانداردهای گرافیک با resolution بالا توسعه نیافته توسط IBM که قادر به نمایش تا X پیکسل است
extend U استانداردهای گرافیک با resolution بالا توسعه نیافته توسط IBM که قادر به نمایش تا X پیکسل است
crossfiring U اتصال کوتاه بین دو سیم درسیستم احتراق که باعث احتراق نابهنگام میشود
basic U دستور تغییر نیافته برنامه که پردازش میشود تا دستور اجرا شدنی بدست آید
basics U دستور تغییر نیافته برنامه که پردازش میشود تا دستور اجرا شدنی بدست آید
premature ignition U احتراق نابهنگام احتراق بیموقع
international finance corporation U شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است
international development association U مجمع بین المللی توسعه مجمعی است وابسته به بانک جهانی که به منظور کمک به کشورهای توسعه نیافته ایجاد شده است
point four U چهارمین ماده از مواد اصلی نطق افتتاحیه ترومن رئیس جمهور امریکادر ژانویه 9491 در کنگره که در ان پیشنهاد شده بود که ایالات متحده امریکا به وسیله تامین کمکها و مساعدتهای فنی در کشورهای توسعه نیافته جهان
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com