English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 154 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
crystal growth affinity U رشد خواهی بلور
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Take it or leave it. U می خواهی بخواه نمی خواهی نخواه !
crystal glass U بلور
prism U بلور
prisms U بلور
single crystal U تک بلور
flint glass U بلور
crystalliferous U بلور زا
crystal U بلور
crystals U بلور
valence crystal U بلور کووالانسی
covalent crystal U بلور کووالانسی
crystalliferous U موجد بلور
crystal system U دستگاه بلور
crystallization U بلور سازی
crystal structure U ساختار بلور
crystal pulling U بلور پردازی
crystal control U تنظیم با بلور
crystal plane U صفحه بلور
crystal lattice U شبکه بلور
crystal growth U رشد بلور
crystal gazing U بلور بینی
crystal energy U انرژی بلور
crystal defect U نقص بلور
crystallography U بلور شناسی
crystallography U علم بلور
rock crystal U سنگ بلور
monovalent crystal U بلور تک والانسی
molecular crystal U بلور مولکولی
microcrystal U ریز بلور
metal crystal U بلور فلز
macle U بلور زوج
iceland spar U بلور ایسلند
iceland crystal U بلور ایسلند
host crystal U بلور میزبان
host crystal U بلور زمینه
glassworker U بلور ساز
flint glass U فرف بلور
quartz crystal U بلور کوارتز
detecting crystal U بلور اشکارساز
crystalloid U شبکه بلور
crystalloid U شبیه بلور
crystallography U بلور نگاری
quasi crystal U شبه بلور
whisker U سوزن بلور
crystals U بلور کوارتز
crystal U بلور کوارتز
crystallographer U بلور شناس
quartz U بلور کوهی
cut glass U بلور کریستال
ionic crystal U بلور یونی
atomic crystal U بلور اتمی
glassware U بلور الات
colored crystal U بلور سنگین
catwhisker U سوزن بلور
distorted crystal U بلور واپیچیده
cast crystal U بلور ریخته
toxicomania U سم خواهی
noble gas crystal U بلور گازهای بی اثر
inert gas crystal U بلور گازهای بی اثر
crystallography U مبحث بلور شناسی
crystal field theory U نظریه میدان بلور
crystal allotropy U چند شکلی بلور
c.f.t U نظریه میدان بلور
sapphism U همجنس خواهی
thou shalt go U خواهی رفت
homoerotism U همجنس خواهی
hebephilia U نوجوان خواهی
thanatomania U مرگ خواهی
zeal U خیر خواهی
estrus U گشن خواهی
willy-nilly U خواهی نخواهی
illy U ازروی بد خواهی
progressivism U ترقی خواهی
progressiveness U ترقی خواهی
oestrus U گشن خواهی
willy nilly U خواهی نخواهی
nosophilia U بیماری خواهی
ephebophilia U جوان خواهی
thou wilt go U خواهی رفت
amativeness U خاطر خواهی
blackmailed U باج خواهی
blackmailing U باج خواهی
blackmails U باج خواهی
Why dont you leave me alone? U از جان من چه می خواهی ؟
homosexuality U همجنس خواهی
zoophily U حیوان خواهی
zoophilia U حیوان خواهی
zealotry U هوا خواهی
amende honorable U پوزش خواهی
will to power U قدرت خواهی
uranism U همجنس خواهی
blackmail U باج خواهی
inversions U همجنس خواهی
inversion U همجنس خواهی
electron affinity U الکترون خواهی
coprophilia U مدفوع خواهی
benevolence U خیر خواهی
benevolence U نیک خواهی
crystal field stabilization energy U انرژی پایداری میدان بلور
frequency changer crystal U بلور تغییر دهنده بسامد
electrostatic crystal field theory U نظریه الکتروستاتیکی میدان بلور
Pick, what you like [want] ! U هر کدام را می خواهی بردار!
royalistic U مبنی برسلطنت خواهی
tribadism U همجنس خواهی فاعلی
sapphism U همجنس خواهی زنان
urning U در همجنس خواهی مردان
What the hell do you want? U چه زهر ماری می خواهی ؟
Do you want some more food ? U بازهم غذا می خواهی ؟
to offer an apology U عذر خواهی کردن
Why do you want to know ? dont be nosy. U می خواهی چه؟کنی بدانی ؟
polled U نظر خواهی کردن
apologise U عذر خواهی کردن
abundancy motive U انگیزه فزون خواهی
apologizing U عذر خواهی کردن
supercilious U از روی خود خواهی
liberalism U اصول ازادی خواهی
apologizes U عذر خواهی کردن
apologized U عذر خواهی کردن
apologize U عذر خواهی کردن
apologising U عذر خواهی کردن
apologises U عذر خواهی کردن
apologised U عذر خواهی کردن
polls U نظر خواهی کردن
appealable U قابل پژوهش خواهی
overt homosexuality U همجنس خواهی اشکار
public spiritedness U خیر خواهی مردم
poll U نظر خواهی کردن
hypersexuality U فزون خواهی جنسی
latent homosexuality U همجنس خواهی نهفته
conversion loss of frequency changer cry U اتلاف بلور تغییر دهنده بسامد
crystal frequency changer efficiency U بازده بلور تغییر دهنده بسامد
She is hopping mad . U چرا می خواهی لجت را سر من در آوری ؟
faute de mieux U همجنس خواهی ناشی ازمحرومیت
Do you want to have your fortune told? U می خواهی برایت فال بگیرم ؟
generosity U خیر خواهی گشاده دستی
Having hardly arrived you want to. . . U هنوز از راه نرسیدی می خواهی ...
to play at U خواهی نخواهی اقدام کردن
endomorph U بلوری که درجوف بلور دیگر قرار دارد
crystallography U کریستال شناسی مطالعه بلورها شناخت بلور
When in Rome, do as the Romans do! <proverb> U خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو.
Where do you want to go this time of night ? U این وقت شب کجا می خواهی بروی ؟
You seem to expect something for good measure ! U مثل اینکه حالاناز شست هم می خواهی !
public spirit U خیر خواهی برای مردم میهن پرستی
public spiritedly U ازلحاظ خیر خواهی مردم میهن پرستانه
You wI'll benefit by this book . U از خواندن این کتاب فایده خواهی برد
If you want to sell your car , I am your man . U اگر می خواهی اتوموبیلت را بفروش من مرد خریدم
If you dont study hard ( hard enough ) , you cant go to a higher class. U اگرخوب درس نخوانی درهمین کلاس خواهی ماند
nothing serves to but apology U هیچ چیز جز عذر خواهی بدردنمیخوردیا سودمند نیست
radicalism U روش فکری مبنی بر اصلاح طلبی و تحول خواهی
glasswork U شیشه الات بلور الات
invitation U وعده خواهی وعده گیری
invitations U وعده خواهی وعده گیری
constant dripping wears away the stone <proverb> U اگر که خواهی شوی خوشنویس، بنویس و بنویس و بنویس
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com